محکومیت دو زندانی به اعدام همزمان با رهایی دو تن دیگر از چوبه دار

در حالی که حکم اعدام دو محکوم به مرگ در دیوان عالی کشور تأیید شده است، دو متهم به قتل در جریان پرونده‌های جداگانه موفق به جلب رضایت اولیای‌دم شدند.

اولین مردی که سرنوشت او به طناب‌دار گره خورده است، بیست و پنجم مردادماه سال ۹۵ به اتهام قتل دوست معتادش افشین بازداشت شد. او که مراد نام دارد با اقرار به جرمش گفت: «‌من و افشین سال‌ها با هم رفیق بودیم و به مواد مخدر اعتیاد داشتیم. مدتی بود با هم به خاطر مسائل شخصی اختلاف داشتیم و روز حادثه به خاطر اختلافات گذشته با هم درگیر شدیم. من چاقو داشتم و هنگام درگیری او را ترساندم و فراری دادم، اما او رفت و با میله آهنی و گاز اشک‌آور برگشت. با پخش گاز اشک‌آور چشمانم سوخت و به سختی دید داشتم به همین خاطر برای دفاع از خودم چاقو را می‌چرخاندم که ناخواسته به افشین خورد و او روی زمین افتاد.‌»

پرونده بعد از صدور کیفرخواست به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهم در آن جلسه بعد از درخواست قصاص از سوی اولیای‌دم در آخرین دفاعش گفت: «او مثل برادرم بود و با هم رفیق بودیم. اختلاف‌نظر برای همه رفیق‌ها پیش می‌آید، اما افشین حاضر به گذشت نبود روز حادثه با گاز اشک‌آور به طرفم حمله کرد.‌»

در پایان هیئت قضایی پس از شور، متهم را بنا به درخواست اولیای‌دم به قصاص محکوم کردند و این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و از سوی قضات شعبه ۲۴ دیوان مهر تأیید خورد.

قتل قبل از سرقت مسلحانه 

دومین متهم که حکم مرگ وی تأیید شده، مرد ۳۲ ساله‌ای به نام رضا است که بیستم مردادماه سال ۹۴، به اتهام سرقت مسلحانه چهارکیلوگرم طلا از طلافروشی در خیابان خانی‌آباد همراه سه نفر از دوستانش بازداشت شد.

متهم در بازجویی‌ها در خصوص انگیزه سرقت گفت: «برای تهیه پول دیه مجبور شدم سرقت کنم تا شاید رضایت اولیای دم را بگیرم!» او در شرح ماجرای قتل گفت: «احمد از بچه‌های محل بود و چندسالی همدیگر را می‌شناختیم. با هم خصومتی نداشتیم، اما او همیشه شرب خمر می‌کرد و حالت عادی نداشت. شب حادثه جلوی در مغازه‌ام نشسته بودم که او جلو آمد و شروع به فحاشی کرد. آرامش کردم و رفت اما دوباره برگشت. بار آخری که برگشت، صندلی جلوی در مغازه را برداشت و به طرفم پرتاب کرد. در آن لحظه برای دفاع از خودم مجبور شدم با چاقو به سینه‌اش ضربه بزنم. اگر این کار را نمی‌کردم خودم کشته می‌شدم.‌»

به این ترتیب متهم محاکمه و به اتهام سرقت به ۱۰ سال حبس و به اتهام قتل به قصاص محکوم شد، اما پرونده با نقض حکم قصاص در دیوان بار دیگر به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

در آن جلسه با ثبت اظهارات شاهدان، متهم از خودش دفاع کرد و در پایان هیئت قضایی با توجه به مدارک و شواهد موجود رضا را به قصاص محکوم کرد و این حکم نیز در شعبه ۲۷دیوان عالی کشور تأیید شد.

بخشیدن ۲ قاتل پای چوبه‌دار 

در حالی که حکم قصاص دو متهم در دیوان عالی کشور تأیید شده‌است، دو محکوم به قصاص که در حادثه‌های جداگانه مرتکب قتل شده بودند با میانجیگری‌های تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران موفق به گرفتن رضایت شدند و به زندگی دوباره بازگشتند.

این دو متهم شهریور‌ماه امسال برای اجرای حکم در زندان رجایی‌شهر کرج پای چوبه‌دار منتقل شدند.

در حالی‌که طناب‌دار به گردن دو قاتل انداخته شده بود تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران به سرپرستی قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرا برای جلب رضایت با اولیای‌دم صحبت کردند.

در نهایت پس از صحبت‌های تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران، اولیای‌دم دو مقتول با گذاشتن شرایطی به محکومان مهلت دادند تا اینکه چند روز قبل اولیای‌دم دو مقتول رضایت‌نامه کتبی خود را به قاضی شفیعی، دادیار شعبه اجرای احکام ارائه دادند.

قتل به خاطر چشم در چشم شدن 

نخستین متهم چهاردم بهمن‌ماه سال ۹۰ به خاطر چشم در چشم شدن با مقتول نزاع خونینی را رقم زد.

عصر روز حادثه مأموران کلانتری ۱۵۹ بی‌سیم از نزاع دسته‌جمعی در یکی از خیابان‌های اطراف با خبر و راهی محل شدند. بررسی‌ها حکایت از این داشت لحظاتی قبل نزاع خونینی بین شش‌پسر جوان رخ داده است که در جریان آن پسر ۱۹ ساله‌ای به نام کامران با چاقو پسر ۱۷‌ساله‌ای به نام حمید را به قتل رسانده و از محل گریخته است.

یکی از دوستان مقتول گفت: “من، حمید و سعید داخل کوچه ایستاده بودیم که موتورسیکلتی با سه سرنشین به داخل کوچه آمدند. سرنشینان موتورسیکلت که سه پسر جوان بودند با ما چشم در چشم شدند و همین موضوع باعث درگیری ما شد. وقتی درگیری ما بالا گرفت یکی از آنها که کامران نام دارد با چاقو ضربه ‌ای به سینه حمید وارد کرد و بعد هم سه نفری از محل گریختند. مأموران یک روز بعد از حادثه کامران را بازداشت کردند. متهم در بازجویی‌ها با اظهار پشیمانی به قتل حمید اعتراف کرد”.

وی گفت: “همراه دوستانم در حال عبور از کوچه بودیم که مقتول و دو نفر از دوستانش که همگی مست بودند به ما گیر دادند. مقتول برای من چاقو کشید و من هم چاقویش را گرفتم و متوجه نشدم چطور به سینه‌اش ضربه زدم. سپس از ترس فرار کردم. متهم پس از کامل شدن تحقیقات در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری محاکمه شد و هیئت قضایی پس از درخواست اولیای‌دم متهم را به قصاص محکوم کردند”.

قتل به خاطر هیچ 

متهم دیگری که با پرداخت دیه به زندگی دوباره بازگشت ایرج نام دارد. متهم شامگاه بیست و چهارم اردیبهشت ماه سال ۹۰ مرد ۴۳ ساله‌ای را در باغ متروکه‌ای حوالی شهریار با ضربات چاقو به قتل رساند و پسر وی را به شدت زخمی کرد.

متهم پس از دستگیری گفت: “عصر همان روز پسر مقتول فرمان موتور سیکلتش را داخل کوچه به پهلوی من زد و با هم درگیر شدیم. ساعتی بعد همراه یکی از دوستانم برای مصرف مواد به باغ متروکه‌ای رفتیم که پسر جوان همراه پدرش برای درگیری آمدند. آنها با چوب به من حمله کردند و من هم با چاقو آنها را زدم”.

متهم در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد تا اینکه زمان اجرای حکم با میانجیگری‌های قاضی شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران موفق به جلب رضایت شد. جوان آنلاین 24 مهر