خبرگزاری هرانا – مردی در تهران به اتهام آزار جنسی دخترخوانده ۱۴ ساله خود توسط شعبه ۱۱ دادگاه کیفری این استان به اعدام محکوم شد و حکم صادره در دیوان عالی کشور نیز عینا تایید شد.
همچنین یک متهم به قتل در تهران به اعدام محکوم شد. همچنین دو زندانی در استان گلستان که پیشتر در پرونده ای مشترک از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بودند، در پی رضایت اولیای دم از چوبه دار رهایی یافتند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از آفتاب نیوز، یک مرد در تهران به اتهام آزار جنسی دخترخوانده خود به اعدام محکوم شد.
در این گزارش آمده است، رسیدگی به این پرونده سال گذشته در پی شکایت یک دختر ۱۴ ساله به نام “دنیا” از پدرخوانده خود به نام “شاهین” ۴۵ ساله، به اتهام آزار و اذیت وی در حضور مادرش آغاز شد.
با تایید پزشکی قانونی مبنی بر صحت ادعای این دختر نوجوان، مادر وی اعتراف کرد که دنیا از سوی شاهین مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته است و سکوت خود را ناشی از ترس عنوان کرد.
پس از بازداشت شاهین، پرونده وی جهت رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در جلسه دادگاه این متهم منکر آزار و اذیت دختر خوانده نوجوان خود بود. در جریان تحقیقات بعدی اطلاعات جدیدی از سابقه شاهین در پرونده ای دیگر و اتهامات مشابه به دست آمد.
این متهم چند سال پیش در پرونده دیگری توسط شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران به اتهام آزار و اذیت جنسی دختر خود به اعدام محکوم و حکم صادره به تایید دیوان عالی کشور نیز رسیده بود. اما در نهایت با پس گرفتن شکایت دختر و انتقال اموال شاهین به نام وی، این متهم از حکم پرونده پیشین خود رهایی یافته بود.
در جلسه دادگاه پرونده اخیر این متهم، دختر وی حاضر شد و ضمن ارائه توضیحاتی در این مورد، آزار و اذیت خود توسط پدرش را تایید کرد.
در نهایت با در نظر گرفتن مدارک موجود در پرونده، اظهارات دختر شاهین و در خواست دنیا برای اشد مجازات پدرخوانده اش، قضات شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک تهران حکم اعدام وی را صادر کردند.
پس از آنکه مرد متهم مدعی شد دختر خواندهاش را آزار نداده و نسبت به حکم صادره اعتراض کرد، این پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و حکم اعدام توسط دیوان عالی کشور مجددا تایید شد.
یک متهم به قتل در تهران به اعدام محکوم شد
به گزارش اعتماد، مردی که متهم است دوست خود را به قتل رسانده است، توسط دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شد.
در این گزارش آمده است: این پرونده با شکایت همسر بابک تشکیل شد. این زن به ماموران گفت: همسرم کارگر کارخانه سیمان بود. هر روز صبح به محل کارش میرفت. دو روز پیش او به محل کارش رفت و دیگر بازنگشت. دیروز از موبایلش پیامی به پسرم فرستاده و گفته بود چند نفر او را گروگان گرفتهاند و شکنجه میکنند. ما منتظر پیام گروگانگیران شدیم اما هیچ خبری نشد. گوشی موبایل همسرم خاموش است. این زن مجددا به ماموران مراجعه کرد و گفت دوست شوهرش به نام فرهاد از او خبرهایی دارد.
ماموران فرهاد را مورد بازجویی قرار دادند اما گفتههای متناقض این مرد باعث شد تا نسبت به او مظنون شوند. فرهاد در بازجوییها گفت: من و بابک سالهاست با هم دوست هستیم و خانوادگی با هم رفتوآمد داریم. او به تازگی با چند نفر دوست شده بود که قصد داشتند در یکی از روستاهای فیروزکوه عتیقه پیدا کنند. آخرین بار من او را به محل حفاری رساندم اما دیگر از او خبری ندارم. او در اظهارات بعدی گفت: نیمهشب بابک سراغم آمد و گفت زیرخاکیها را یافته و حالا به تهران میرود تا آنها را بفروشد.
اظهارات ضد و نقیض این مرد، شک پلیس را برانگیخت و وقتی ماموران دریافتند او دو سابقه کیفری دارد، به بازرسی خانهاش پرداختند و یک قبضه اسلحه و پنج تیر جنگی یافتند. به این ترتیب متهم بازداشت شد. او بعد از چند جلسه بازجویی به قتل دوستش اعتراف کرد اما مدعی شد قصدی برای این قتل نداشته است.
پلیس با توجه به اعترافات این مرد، محل دفن او را حفاری کرد. به این ترتیب، باقیمانده جسد بابک کشف و به پزشکی قانونی برده شد. بعد از اینکه کارهای قانونی انجام گرفت، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی، اولیای دم درخواست اعدام کردند و گفتند این مرد به خاطر یک اختلاف قدیمی بابک را کشته و شلیک اتفاقی نبوده است.
فرهاد گفت: من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم. من و بابک ۲۰ سال با هم دوستان صمیمی بودیم و هیچ اختلافی با هم نداشتیم. ما هر دو به شکار علاقهمند بودیم. به همین خاطر بابک با من تماس گرفت و خواست با هم شکار کنیم. چند روز قبل، محیط زیست اسلحه شکاریام را به خاطر شکار غیرمجاز گرفته بود. آن را پس گرفتم و با ماشین دنبال بابک و مقابل کارخانه سیمان رفتم و با هم به یکی از روستاهای فیروکوه رفتیم. اسلحهام دوربین نداشت. ما میخواستیم دوربین را روی اسلحه تنظیم کنیم. به همین خاطر یک دبه آب را به عنوان سیبل قرار دادیم و اول بابک شروع به شلیک کرد. چون دوربین تنظیم نبود، من اسلحه را گرفتم تا آن را تنظیم کنم اما اصلاً متوجه نشده بودم با اولین شلیک، دوربین به سمت پایین کج شده است. من از بابک خواستم کنار بایستد تا به سیبل شلیک کنم ولی چون دوربین به سمت پایین خم بود، من اصلاً متوجه نبودم بابک کجا ایستاده است. همان موقع باد شدیدی میوزید و سیبل را تکان میداد. بابک خم شده بود تا سنگی را کنار سیبل قرار دهد و مانع حرکت آن شود اما من در همان لحظه شلیک کردم و تیر به سر بابک برخورد کرد.
سپس وکیل مدافع بابک در جایگاه قرار گرفت و دفاعیات خود را مطرح کرد و گفت: موکل من به عمد شلیک نکرده و محل قرارگیری سیبل و بادی که میوزیده دلیل اصلی ماجرا بوده است.
در نهایت، قضات وارد شور شدند و فرهاد مرد شکارچی را با اتهام قتل به اعدام محکوم کردند.
رهایی ۲ زندانی از اعدام در استان گلستان
به گزارش مهر، دو زندانی در استان گلستان از اعدام نجات یافتند.
در این گزارش آمده است: این دو زندانی ۲۳ و ۲۴ ساله اهل اردبیل، پیشتر در جریان یک نزاع در محل کار خود واقع در استان گلستان، از بابت اتهام قتل یک مرد ۵۰ ساله بازداشت و به اعدام محکوم شده بودند.
نهایتا با کمک خیرین و جمع آوری مبلغ دیه، اولیای دم گذشت خود را اعلام کرده و این دو زندانی از مجازات اعدام رهایی یافتند.
خبرگزاری هرانا ۱۴۰۳/۱۱/۲۷