استفاده ابزرای رژیم از بسیاری از بلوچها و اما واقعیت مقاومت

11947671_1624333064522649_2559558976520158160_nرژیم منحوس آخوندی با توجه به شکنندگی و روحیه ضعیف نیروهایش در مقابله و مواجهه با مبارزین اهل سنت و بلوچستان از بسیاری ترفندها بر علیه مقاومت مردمی و درهم شکستن آن کار می گیرد که به نشانه بارز سوءاستفاده از جهل افراد در جهت زدن تیشه به ریشه خودی است.
بسیاری از افرادی که از درک واقعیت ظلم و چهره واقعی رژیم منحوس اطلاع و شناختی کامل ندارند همراهی با سیاستهای دشمن را در راستای صیانت از خاک و مقابله با تروریسم با توجه به تعریف رژیم از فرزندان مقاومت قلمداد می کنند. افرادی هویت باخته که نه شناختی از هویت خویش و نه شناختی از سیاست دشمن و نه شناختی از موقعیت میدانی موجود دارند و به مثال بارز تخدیر شدگانی چشم و گوش بسته که تمام هنرشان تیشه زدن به ریشه خودشان می باشد.

آنچه که نیاز است برای یک بار هم که شده در این است که چنین افراد هویت باخته ای قبل از همراهی با دشمن به آگاهی نسبت به حقیقت پی ببرند. چرا باید مبارزینی را که قدم عمل تا هشدار و شعارشان در راستای احقاق حقوق ملی و مذهبی است را تروریست بنامیم.
درقدم اول باید بدانیم که تروریست کیست و تروریسم جه مبنا و مفهومی دارد و چگونه رشد می کند ومهار کنترل آن به چه صورت است. اصولا تروریسم و تروریست به معنی وحشت افکنی و ترور مطلق می شود.و در نتیجه افراد و احزابی را مجبور به دفاع می کند تا مانع از رشد آن بشود.
حال برمی گردیم به رویه سیاست و نوع حکومت داری رژیم آخوندی و در پایان می پردازیم به امر مقابله و مقاومت . ملت عزیز بلوچستان و اهل سنت باید بدانند که رژیم بظاهر جمهوری اسلامی اولا یک رژیم آپارتاید ،فاشیست و دیکتاتور است که با سوار شدن بر اریکه قدرت و در دست گرفتن سلاح مذهب در راستای نابودی اقوام ،ملل و مذاهب مختلف است ودر ثانی برای نابودی از همه ابزار و وسایل کار گرفته است. این جنبه نابودگرای رژیم نه تنها حوزه داخل را به زیر ستم و سرکوب کشانده بلکه از جغرافیای ایران هم فراتر پا نهاده و بسیاری کشورها و ملتهای مسلمان را با چالش جنگ های داخلی و مذهبی روبرو گردانیده است و مثال آن سوریه عراق لبنان بحرین کویت امارات عربستان افغانستان پاکستان اندونزی بنگلادش لیبی مصر الجزایر سودان و…..دهها کشور دیگر است.و این جاست که وحشت و ترور در حوزه داخل و خارج با اسناد و دلایل کافی بیانگر آن است که رژیم آخوندی نشانه بارز تروریزم است.
و اما در حوزه داخلی در بحث ملیت ها و مذاهب ،تمامی حقوق و ارزش بنیادین ملل و مذاهب مختلفه غیر شعیی را به نادیده و مضاف بر آن در راستای همگان سازی مذهب و ملیت گام برداشته و کوچکترین اعتراض و انتقاد را نپذیرفته و با سلاح مذهب و انگ محاربه با خدا و رسول و دین در راستای اعدام و بمباران و نیستی قدم برداشته است.
همانگونه که می دانیم ایران کشوری کثیرالمله است که تنوع ملیتی و مذهبی از ایران ،ایرانی ساخته است و الا بدون ملیت ها و مذاهب غیر شعیی ایرانی وجود نخواهد داشت. اما سیاستهای حکومت مرکزی در رابطه با ملیت ها و مذاهب غیر شیعی و فارس (البته که فارسها در وضعیت بهتری نسبت به بقیه ملیت ها قرار دارند.)با نگاه مغرضانه و غریبانه همراهست و بدین خاطر است که هیچ غیر فارس و غیر شیعی حق شراکت در امور بنیادین و مهم سیاسی و نظامی ،اجرایی، مقننه و قضائیه را ندارد.
در رابطه با این سیاست و رویه خصمانه بر علیه ملیت ها و مذاهب اهل سنت و ملت بلوچ مستثنی از این ستم و قاعده نگشته و با شدید ترین تحریم و تخریب ها روبرو بوده است.از نظر ملی هیچ گونه حقی از حقوق بنیادین ما ملت بلوچ به رسمیت شناخته نشده و بالعکس تمام هویت و حقوق ما در معرض نابودی قرار گرفته است .تا جاییکه حق انتخاب اسم و زنده نگاهداشتن شعایر ملی خویش را نداریم.و از نظر مذهبی هم به همین صورت با ما برخورد شده است.
بلوچستان با ظرفیت اقتصادی بالا و توانمند بودن از نیروی مستعد و جوان به مریخی ناشناخته و قفسی تنگ برای ملت بلوج و اهل سنت تبدیل گشته است.تا جاییکه به جرات می توان ادعا کرد که در طول زمامداری آخوندها از نظر اقتصادی ،فرهنگی و سیاسی به اندازه یک درصد رشد نداشته بلکه بلعکس صددرصد بسوی نابودی و خشکسالی کشانده شده است و جبران این ستم ممکن است یک قرن فرصت بروز شدن را از ملت ما بگیرد.
در مورد سرمایه گذاری های که در بلوچستان شده فقط می توان به آمار و اسناد خاک خورده مراجعه کرد و در عمل فقر و محرومیتی که گریبانگیر ملت است خود شاهد بر ادعاست.از زمان اول انقلاب تا به اکنون می توان گفت حدود 64هزارو 532 پروژه با بودجه اعتباری بالغ بر بیش از 390 هزار میلیارد تومان (یعنی 390 تریلیارد تومان)در بلوچستان افتتاح شده است اما دریغ از یک پروژه که بتواند رنگ اجرایی و عملی به خود بگیرد.
در حقیقت به جایی رسیدیم که استاندارغیر بومی بلوچستان ،فقر و محرومیت بارز و غیر قابل تحمل ان را تشبیه به نشانه بارز اقتصاد مقاومتی نامیدند.یعنی به قول آخوند جنتی هر چهلم یک یک بار گوشت و روزانه یک وعده غذا بعنوان قوت لایموت!!
ما دوست داشتیم ازانچه سرمایه گذاری های رژیم در ابعاد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی وجود داشت صحبت می کردیم اما بلوچستان تحت ستم چیزی برای گفتن ندارد جزء فقر و محرومیت ،مرگ و تنهایی.
و اینجاست که بلوچ باید به واقعیت ستم در هر دو بعد مذهبی و ملی پی ببرد و بداند در جایی که مسجد خدا را تخریب و پلمب می کنند در سویی دیگر بلوچی را به بخاطر یک گالن گازوییل گلوله باران می کنند.
جایی که ندای الله اکبر را تحمل نمی کنند به همین اندازه فریاد مظلومیت و گرسنگی و رنجی را که می بریم تحمل نمی کنند. بنابراین در ورای این سیاست های خصمانه و ظالمانه چیزی جزء نابودی نمی خواهند.نه ملیت تو را می پذیرند و نه مذهب ات را.
و در چنین شرایطی افرادی از تیغ جنایت این جلادان راه برون رفت از ستم را در دست گرفتن سلاح و قربانی جان ها در جهت رهایی ملت و سرزمینشان در پیش گرفتند و اینجا ست که روح فداکارانه فرزندان بلوچ و اهل سنت امروز در سازمان جیش العدل در راستای رهایی از ستم به دور هم جمع شده اند .
آنچه ما انجام می دهیم دفاعی برای پس گرفتن است و چیزی برای باختن نداریم.در حقیقت در بلوچستان هیچ گونه تاسیسات مهم اقتصادی وجود ندارد که بلوچ متضرر از آن شود .آنچه نابود خواهد شد سایه سنگین نیروهای جنایت کاری است که نبض اداره بلوچستان را در دست گرفتند و با تازیانه ستم در راستای نابودی ما در حال برنامه ریزی هستند.
در هر حال فرزند بلوچ و اهل سنت باید بداند که مقاومت ما براساس مشروعیتی خدایی و وجدانی است نه براساس ترور و وحشت افکنی و تجاوز،وحشت افکنان کسانی هستند که ما را از بدیهی ترین حقوقمان محروم و آواره مسیر ستم کرده اند.این رژیم است که تجاوز و جنایت را سرلوحه سیاست و حفظ قدرتش قرار داده است. محمود بلوچ