گوناز تی وی: وضعیت جسمی رسول رضوی فعال ملی آذربایجان که در بیست و چهارمین روزاعتصاب غذای نامحدود خود قرار دارد بسیار وخیم است.
بنا بر گزارش های رسیده به گوناز تی وی، گروهی از فعالان ملی مدنی در تبریز با وجود تمام تهدید های امنیتی اقدام به نصب بنر هایی در محله حیدرآباد تبریز برای آگاه سازی مردم از وضعیت رسول رضوی نمودند.
رسول رضوی فعال ملی آذربایجان که در زندان مرکزی تبریزبه سر میبرد؛ از روز 13 مهر ماه نود وپنج (95) اعلام اعتصاب غذای نامحدود نموده است.
وضعیت جسمی وی در زندان رو به وخامت است. با وجود وخامت وضعیت جسمی وی سیستم قضایی و مسئولین زندان به خواسته های قانونی این فعال ملی توجهی ندارند.
رسول رضوی در جریان راهپیمایی روز قدس سال1394، بدلیل اعتراض به “کشتار مسلمانان ترک اویغور توسط دولت کمونیستی چین” توسط نیروهای اطلاعات سپاه، در میدان ساعت تبریز و به همراه چند تن دیگر از فعالان آذربایجان جنوبی، بازداشت شد.
رسول رضوی از فعالین شناخته شده حرکت ملی آذربایجان جنوبی در جریان اعتراضات ضدنژادپرستی 18 آبان94علیه برنامه فتیله در تبریز دستگیر شد.
قاضی پرونده قبلی ایشان در مورد دستگیری وی در جریان “اعتراض به دولت کمونیستی چین به دلیل کشتار تُرکان اویغور” طی حکم غیابی حکم یک سال زندان برای وی صادر کرد.
حکم یکسال حبس برای رسول رضوی بهصورت غیابی صادر شده و این فعال به دلیل حبس، اجازه حضور در دادگاه را نداشت. در دادگاه مذکور دو تن دیگر که در همان اعتراضات بازداشت شده بودند، تبرئه گردیدند.
وی پیشتر در آذرماه سال 92 نیز بازداشت شده بود و در تیرماه سال 93، باقرپور رئیس شعبه سوم دادگاه انقلاب تبریز رسول رضوی را به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم نموده بود.
در فایل صوتی که از رسول رضوی به منظور خبر دادن از شروع اعتصاب غذای نامحدود وی منتشر شده بود وی دلایل اعتصاب خود را چنین تشریح کرده بود:
“در اعتراض به بیعدالتیها چندماه پیش (اردیبهشت ۹۵) دست به اعتصاب غذا زده بودم که با وساطت ریش سفیدان حرکت ملی آذربایجان و خانواده ام و همچنین وعده های مسوولان زندان و مقامات قضایی، اعتصاب بیست و هشت روزه ام را شکستم اما تا به حال نتیجه مثبتی در روند رسیدگی به “حکم های غیرقانونی” صادر شده بر علیه من صورت نگرفته است..
من رسول رضوی فعال ملی-مدنی آذربایجانی محبوس در زندان مرکزی تبریز از ۱۳مهرماه۱۳۹۵، دست به اعتصاب غذا میزنم چون راهی جز این در اعتراض به این ظلم ها و نا عدالتی ها برایم باقی نمانده است.”