از بیست و هشت روز قبل حداقل ۱۶ زندانی سیاسی در زندان رجایی شهر کرج بصورت دسته جمعی در اعتصاب غذای اعتراضی به سر می برند. آنان به نقض کرامت انسانی خود و رفتارهای فراقانونی مسئولان امنیتی و زندان و تحمیل شرایط کم سابقه امنیتی معترض هستند. جعفر (شاهین) اقدامی یکی از زندانیان معترض است که نامه ای سرگشاده خطاب افکار عمومی در توضیح اعتراض خود نوشته است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، زندانیان سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج که بیش از ۵۰ تن برآورد می شوند در هفته های اخیر به بندی امنیتی و تازه منتقل شدند. در این بند که حتی سرویس های بهداشتی آن نیز مجهز به دوربین های مداربسته است محرومیت های کم سابقه ای به زندانیان تحمیل شده. وضعیت حاصله زندانیان سیاسی را به اعتراض وادار ساخته است. هم اکنون دست کم ۱۶ زندانی در این سالن در شرایط بغرنجی بیست و هشتمین روز از اعتصاب غذای اعتراضی خود را پشت سر می گذراند. پیگیری خانواده های این زندانیان نیز راه به جایی نبرده است.
جعفر (شاهین) اقدامی یکی از زندانیان سیاسی معترض است که در اعتصاب غذا به سر می برد. آقای اقدامی در نامه ای که عینا در ادامه می آید به تشریح دلایل و زمینه های اعتراضی خود پرداخته است:
نمی دونم می تونی احساسم و درک کنی، وقتی ببینی بعد از ۹ سال ظلم و ستم، از حکم ناعادلانه گرفته تا نقض حقوق صنفی و شهروندیت تا پرپر شدن جوونیت به خاطر بغض و کینه یه بازجو و به بازی گرفتن زندگی و سرنوشتت، ناگهان عده ای تحت عنوان رئیس زندان و گاردش بخوان آخرین ذرات باقی مونده از شرافت و حیثیت انسانی که برات مونده رو ازت بگیرن، چه حسی به آدم دست میده؟
نمی دونم می تونی احساسمو درک کنی وقتی می بینی رئیس زندان به پشتوانه نهاد امنیتی و قضایی می خواد با سرکوب و فشار، از تو انسان زدائی کنه، به حریم خصوصیت تجاوز کنه، بالاسرت دوربین و شنود بذاره، نور و هوا رو با تیغه کردن پنجره ها و فنس کشی از دوطرف ازت بگیره، و وقتی تو از چرائی این رفتار می پرسی و از غیر قانونی بودنش پرده برمی داری، با زدن دستبند و چشمبند، تو رو راهی سلول انفرادی می کنه و سه ساعت تو رو تو اون وضعیت به حال خودت رها می کنه، نمی دونی چی به آدم میگذره.
نمی دونم میتونی احساسمو درک کنی وقتی می فهمی سربازان گارد زندان مثل داعشی ها تمام سلول تو شخم زدن لباسها، خوراکی ها و سایر وسایلتو به اضافه دست نوشته ها و عکس های خانوادگیت و ریختن کف سلول و روش رژه رفتند و در نهایت بی شرمی بعد چند روز عکس برادرزاده سه سالتو که بالای سرت چسبونده بودی رو از سطل آشغال توی هواخوری برات میارن نمی دونی چی به سرت میاد.
نمیدونم می تونی احساسمو درک کنی وقتی می بینی یک سیستمی چطور با پشتیبانی و حمایت از عوامل و نیروهای سرکوبگرش باعث میشه تا اقدامات خودسرانه و غیرقانونی مجال بروز و ظهور پیدا کنه، چقدر هضمش برای آدم سخته.
اونوقت می فهمی چرا رئیس زندان چنین رفتار غیرانسانی و غیراخلاقی رو مرتکب شده. وقتی اون می بینه با آمران و عاملان جنایتهای چند دهه اخیر مثل اعدام های سال ۶۷ قتل های زنجیره ای فاجعه کهریزک و کشتار مردم در انتخابات سال۸۸ و …ربرخوردی و محاکمه ای و اقدام بازدارنده ای صورت نگرفته خوب اونم استعدادهای نهفته اش در زمینه سرکوب و اقدام خودسرانه بیدار و شکوفا میشه.
نمی دونم می تونی احساسمو درک کنی وقتی می بینی نهاد امنیتی و قضایی و زندان خودشونو فعال مایشاء می دونن بی هیچ واهمه ای از پاسخگویی و مسئولیت پذیری، با تو هر طور که بخوان رفتار می کنن و مثل آب خوردن ارزش و شان انسانی تو رو زیر پاشون له می کنن اونوقت دیگه برای تن خسته و رنجورت در مقابل این زورگویی و سرکوب عریان و ستم مضاعفی که بهت تحمیل میشه چاره ای جز اعتصاب غذا نمی مونه حتی اگه برخی اونو ورشکسته قلمداد کنن.
دوستان و هم وطنان آگاه و آزاده، نهادهای مدافع حقوق بشر و خانم عاصمه جهانگیر، زندانیان سیاسی و عقیدتی زندان رجائی شهر نیازمند حمایت و یاری همه شما هستند. دفاع از کرامت و ارزش انسان در هر گوشه از جهان دفاع از حیثیت جامعه بشری است.
شاهین(جعفر)اقدامی
۲۵امین روز اعتصاب غذا
اول / شهریور/۹۶
زندان رجائی شهر هرانا 5 شهریور