حکم اعدام پسر دانشآموز که معلمش را سر کلاس درس به قتل رسانده بود، در دیوان عالی کشور تائید شد.
این پسر نوجوان که محمد نام دارد، ساعت ۱۱ صبح اول آذر سال ۹۳، سراسیمه وارد کلاس درس فیزیک معلم ۴۳ سالهاش محسن خشخاشی در دبیرستان پسرانه حافظی در خیابان ۴۵ متری بسیج شهرستان بروجرد شد.
او بدون هیچ حرفی به سمت نیمکتش رفت. معلم از او خواست بهدلیل غیبت غیرموجه از دفتر نامه بیاورد که محمد به طرف آقا معلم حملهور شد و با چاقویی که همراه داشت، ضرباتی به گردن و سینه او زد و گریخت. هر چند پیکر معلم زخمی به بیمارستان منتقل شد و پزشکان برای نجات او تلاش کردند؛ اما وی بهدلیل شدت خونریزی فوت کرد. دانشآموز متهم به قتل به تهران گریخت و زندگی پنهانیاش را آغاز کرد، اما در پایتخت پس از درگیری با پسری دستگیر و به کانون اصلاح و تربیت منتقل شد که در آنجا هویت واقعی وی فاش و معلوم شد او همان دانشآموزی است که به اتهام قتل آقا معلم تحت تعقیب پلیس است.
او برای تحقیقات به پلیس آگاهی لرستان منتقل شد و در بازجویی به قتل معلم فیزیک مدرسه اعتراف کرد و بعد از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد.
نوجوان متهم به قتل در شعبه اول دادگاه کیفری یک استان لرستان محاکمه و با رای قضات دادگاه به سه سال حبس و پرداخت دیه در حق اولیایدم محکوم شد که رای با اعتراض خانواده مقتول به دیوانعالی کشور ارسال شد و قضات شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور حکم را نقض کردند و برای رسیدگی دوباره پرونده به شعبه همعرض ارسال شد.
چندی پیش متهم به قتل، از کانون اصلاح و تربیت برای محاکمه به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان لرستان منتقل شد. او این بارهم قتل آقا معلم را پذیرفت و حتی صحنه جنایت را درمقابل قضات شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان لرستان بازسازی کرد.
این در حالی بود که پزشکی قانونی نظر داده بود این متهم مبتلا به جنون نبوده که رافع مسئولیت کیفری وی شود، او بعد از این جنایت و در مدت زمانی کوتاه با فردی درگیر شده و او را نیز مورد ضرب و جرح قرارداده بود.
همچنین اقدامات متهم پس از ارتکاب قتل مانند فرار از صحنه قتل، جعل هویت خود، زخمی کردن فردی دیگر در جریان فرار، یادآوری جزئیات قتل بدون کم و کاست و بازسازی صحنه قتل، نحوه بیان اظهارات و نمایش چگونگی ایراد جرح به مقتول در جریان جلسه دادگاه و آگاهی وی به نقاط حساس و آسیبپذیر انسان همه بعنوان نشانه های رشد عقلی مناسب و درک حرمت قتل از طرف پزشکی قانونی در نظر گرفته شد.
در این مرحله قضات دادگاه حکم بر محکومیت متهم به اعدام نفس دادند که این حکم به شعبه ۳۱ دیوانعالی کشور ارسال شد و اینبار مورد تائید قرار گرفت.
سعیدرضا برخورداری، وکیل خانواده معلم کشته شده به جامجم گفت: “با تائید حکم اعدام در دیوانعالی کشور، پرونده عامل جنایت به واحد اجرای احکام ارسال شده است. همچنین یک جلسه صلح و سازش در مرجع قضایی برگزار شده که خانواده مقتول همچنان خواهان اجرای حکم اعدام هستند”.
در حالی شمارش معکوس برای اجرای حکم اعدام پسر دانشآموز آغاز شده که اگر او نتواند رضایت اولیایدم را جلب کند پای چوبه دار خواهد رفت.
مردی، همسرش را با فیلم سیاه پای دار برد
زنی که پس از نصب دوربین درخانهاش به دام افتاده و به اتهام رابطه با مرد غریبه دستگیرشده بود، با حکم قضات شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به اعدام محکوم شد.
رسیدگی به این پرونده از مرداد امسال وبدنبال شکایت مرد جوانی از همسرش کلید خورد.
شاکی پس ازحضوردردادگاه کیفری وهنگام تسلیم شکایتش به قضات گفت: چند ماهی بود که به رفتارهای همسرم مشکوک شده بودم. وقتی هم برای کار به مأموریت شهرستان می رفتم اطرافیان درباره همسرم حرفهای عجیب وغریب میزدند که اوایل به آنها اهمـیت نمیدادم. تا اینکه آرام آرام شک کردم برای همین دست به کار شدم وبدون اینکه همسرم «کیمیا» متوجه شود داخل خانه دوربین مدار بسته نصب کردم تا حقیقت روشن شود.
پس ازروشن کردن دوربینها، روز بعد به بهانه مأموریت ازخانه رفتم. طی چند شبی که در خانه نبودم با تمام وجود و دراوج نگرانی دعا می کردم هیچ اتفاق بدی رخ ندهد و شک من به طور کامل برطرف شود.
به همین خاطروقتی به خانه برگشتم همسرم را به بهانهای به بیرون فرستادم. اما وقتی فیلم دوربین ها را بررسی کردم با صحنههای باورنکردنی وحضور مردی غریبه درخانه روبهرو شدم که با دیدن این صحنهها احساس کردم تمام دنیا یک جا برسرم ویران شده است و…
دراوج خشم و ناراحتی وقتی همسرم به خانه بازگشت، فیلمها را نشانش دادم و از او خواستم برای همیشه از زندگیام برود. اما او همه چیزرا انکار کرد. به همین خاطرتصمیم به شکایت گرفتم.»
پس از این شکایت فیلمها توسط کارشناسان مورد ارزیابی قرار گرفت که صحتشان برای قضات مشخص شد.
بنابراین زن جوان دستگیر شد و به اتهام زنا در شعبه یکم دادگاه کیفری به ریاست قاضی هدایت رنجبر و دو مستشارش- یزدان پناه و خنک دار- پای میز محاکمه ایستاد.
اما او اینبار اتهامش را پذیرفت.قضات نیز وارد شور شده و پس از بررسیهای علمی وحقوقی، زن جوان را به اتهام زنا به اعدام محکوم کردند.
با توجه به اینکه مرد متهم دیگر پرونده متواری است، تلاش برای دستگیری و محاکمهاش ادامه دارد.
قاتل ۲ برادر از چوبه دار فاصله گرفت
مردی که با همدستی دو نفر از دوستانش مرتکب قتل دو برادرشده بود، با رضایت اولیایدم از مرگ نجات یافت. این در حالی است که یکی از همدستانش نیز رضایت اولیایدم را جلب کرده بود، اما سومین همدست همچنان در انتظار مرگ است.
هفدهم مهرماه سال ۸۸، زن جوانی مأموران پلیس پایتخت را از ناپدیدن شدن ناگهانی شوهرش باخبر کرد و گفت: «چند روز قبل برادرشوهرم به نام جلیل به خانه ما آمد و همراه همسرم – جواد- به بیرون رفتند، اما دیگر بازنگشتند. دو روز است که از آنها خبری ندارم و نگران آنها هستم.»
با طرح این شکایت، پلیس در اولین گام از تحقیقات خود با بررسی فهرست مکالمات تلفن همراه دو برادر به زن جوانی به نام فرزانه مظنون و او را بازداشت کردند. او در جواب بازجوییها به مأموران گفت: «چند روز قبل همراه دو برادر به باغ یکی از دوستان جواد رفته بودم. وقتی به آنجا رسیدم سه مرد دیگر را دیدم که ناگهان با دو برادر درگیر شدند. از پنجره دیدم که
آن سه مرد جوان دو برادر را به شدت کتک میزدند. از ترس فریاد کشیدم و کمک خواستم اما آنها در را روی من قفل کردهبودند و نمیتوانستم کاری انجام دهم. تا اینکه بعد از دو روز مرا آزاد کردند و تهدید کردند در این باره با کسی حرفی نزنم.»
پس از این مأموران سه مرد جوان را به نامهای حبیب، رضا و نورمحمد شناسایی و بازداشت کردند.
حبیب در بازجوییها گفت: «همراه دوستم رضا و نورمحمد در باغ بودیم که دو برادر و زن جوان به آنجا آمدند که ناگهان رضا با دو برادر درگیر شد. من و نورمحمد هم به هواخواهی از رضا با آنها درگیر شدیم و با مشت و لگد آنها را کتک زدیم. سپس با چاقو و قمه دو برادر را زخمی و بعد دست و پاهایشان را بستیم و آنها را در اتاقی زندانی کردیم.» او در ادامه گفت: «صبح روز بعد در حالیکه هر دو برادر زنده بودند، رضا گفت باید آنها را بکشیم. ما هم آنها را به چاهی که در انتهای باغ قرار داشت، انداختیم و رویشان خاک ریختیم.»
رضا و نورمحمد هم در بازجوییها به قتل اعتراف کردند. با اعترافات متهمان، پلیس به آدرس محل حادثه رفت و بقایای جسد دو برادر را از اعماق چاه خارج کرد. پس از تحقیقات تکمیلی سه متهم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند.
در اولین جلسه رسیدگی به پرونده، سه متهم با درخواست اعدام از سوی اولیای دم، به دو بار اعدام محکوم شدند.
این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد و با تأیید آن، متهمان در آستانه مرگ قرار داشتند که یکی از آنها به نام حبیب با پرداخت دیه از چوبه دار فاصله گرفت.
شمارش معکوس برای اجرای حکم دو متهم دیگر آغاز شده بود که رضا نیز توانست رضایت اولیای دم را جلب کند، اما سومین متهم –نورمحمد- همچنان در زندان منتظر اجرای حکم است.
به این ترتیب یکی از متهمان به نام رضا بعد از جلب رضایت اولیای دم با پرداخت دیه، روز گذشته در همان شعبه به ریاست قاضی زالی از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
بعد از اعلام رسمیت جلسه او در آخرین دفاعش گفت: «تا حالا در مورد انگیزهام صحبتی نکردهام، اما پشیمانم و اشتباه کردم.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد. جوان آن لاین / ایران / جام جم 29 آذر