سال گذشته زنی جوان به نام مریم در پی مفقود شدن همسرش نزد کارآگاهان پلیس آگاهی استان فارس رفته و اظهار داشت: “همسرم علی طبق معمول هر روز برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شد و بعد از آن هیچ خبری از او نشد. حتی به تلفن همراهش نیز جواب نمی داد تا اینکه گوشی اش خاموش شد و حالا من نگران او هستم”.
کارآگاهان بعد از شنیدن اظهارات این زن تجسس های خود را برای یافتن علی آغاز کردند. مشخصات او به ماموران ابلاغ شد، اما ردی از این مرد به دست نیامد تا اینکه فردی در تماس با مرکز فوریت های پلیسی ١١٠ اعلام کرد جنازه ای را در جاده ای خارج از شهر مشاهده کرده است.
در پی این تماس ماموران راهی محل مذکور شده و جسد مردی جوان را یافتند که هدف چند گلوله قرار گرفته بود. هیچ مدرک شناسایی همراه مقتول یافت نشد.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی و انجام بررسیهای لازمه، کارآگاهان دریافتند که این مرد شباهت بسیاری به علی دارد، از این رو همسر وی را احضار کردند.
مریم بعد از رویت جسد تایید کرد که مقتول همسرش است و از علت قتل همسرش اظهار بیاطلاعی کرد.
کارآگاهان در جریان تحقیقات تخصصی خود به دو نکته محرز رسیدند؛ نخست آنکه مقتول قاتل یا قاتلان را می شناخته و همراه آنها به خارج از شهر رفته اما ناگهان غافلگیر شده و فرصت فرار یا دفاع از خود را به دست نیاورده بود. دوم آنکه قتل به دلیل اختلافات شخصی رخ داده و انگیزه هایی مانند سرقت در میان نیست.
همین مسئله سبب شد مریم تحت نظر قرار بگیرد و ماموران بعد از مدتی به رفتارهای این زن ظنین شدند. به این ترتیب همسر مقتول تحت بازجویی های تخصصی قرار گرفت و در برابر پرسش های پلیس پاسخ های متناقض داد. به همین جهت شک ها نسبت به او تقویت شد تا اینکه درنهایت مریم به طراحی نقشه قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت قاتل مردی به نام کریم است که با او رابطه پنهانی دارد.
هنگامی که کریم بازداشت شد و فهمید زن موردعلاقه اش واقعیت ماجرا را برملا کرده به قتل علی اعتراف کرد.
او گفت: “من مزرعه دارم و علی برایم کار می کرد. از این طریق با همسر او آشنا شدم. مریم با شوهرش به شدت اختلاف داشت و دلیل اصلی این اختلافات نیز اعتیاد علی بود. بعد از مدتی با این زن رابطه برقرار کردم و به هم علاقه مند شدیم به همین دلیل تصمیم گرفتیم علی را به قتل برسانیم و او را از سر راه برداریم. برای این کار نقشه ای طراحی و سلاح تهیه کردم. روز حادثه دنبال علی رفتم و به بهانه اینکه در مزرعه کار داریم او را با خودم به خارج از شهر بردم. وقتی به محلی خلوت رسیدیم از پشت یک گلوله به او شلیک کردم. علی برگشت و از من پرسید چرا چنین کاری کردم. قبل از اینکه بتواند واکنش دیگری نشان دهد و از خودش دفاع کند چند گلوله دیگر نیز به او شلیک کردم. سپس تلفن همراه او را برداشتم و به همسرش دادم”.
پرونده بعد از تکمیل تحقیقات مقدماتی در اختیار دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفت. نماینده دادستان در جلسه دادگاه جرم متهمان را محرز دانست و اولیای دم مقتول نیز خواستار اعدام قاتل شدند.
در ادامه کریم حرف هایی را که در بازجویی زده بود، تکرار کرد. مریم نیز گفت: “شوهرم اعتیاد داشت و همین مسئله باعث اختلاف ما شده بود تا اینکه با کریم رابطه برقرار کردم و نقشه قتل علی را طراحی کردیم. کریم بعد از کشتن شوهرم موبایل او را به من داد و آن را در چاه دست شویی انداختم تا هیچ سرنخی باقی نماند. بعد از آن شکایتی را مطرح کردم و گفتم شوهرم مفقود شده است”.