محرومیت اولین واژهای است که با ورود به منطقه رسالت زاهدان که مهمترین ورودی این شهر است به چشم میخورد و معماری در بنای این خانهها و بهداشت در میان ساکنان جایی ندارد. زندگی بر روی کوه آن هم وقتی از بالا چشماندازی طبیعی و منظرهای زیبا را ببینی لذت خاص خود را دارد، شاید همه دوست داشته باشند به دور از آپارتماننشینی در آنجا زندگی کنند. اما اگر قرار باشد بر روی کوههای رسالت زاهدان زندگی کنی و از این بالا شاهد زبالهگردان، بازی کودکان پا برهنه در کنار فاضلاب و جوانان کجوکوله شده معتاد باشی، دلت میگیرد. اینجا محلهای در شهر زاهدان است که شاید مسئولان سالهاست آن را فراموش کردهاند، چهره رنگ و رو رفته این محله نشان از بیتوجهی برخی مسئولان به این منطقه را دارد.
هیچ کس حتی مسؤولان برای خدماتدهی به ساکنان اینجا قدم از قدم بر نمیدارد مگر اینکه گاهگداری برای ارائه عملکرد به بالادستیها سرکی هم اینجا بکشد و دستی از روی ترحم تکان دهد و خداحافظ تا بعد! بعدی که ممکن است سالها طول بکشد!
اینجا محلهای در شهر زاهدان است که شاید مسئولان سالهاست آن را فراموش کردهاند، چهره رنگ و رو رفته این محله نشان از بیتوجهی برخی مسئولان به این منطقه را دارد.
اینجا ورودی شهر زاهدان است اما آنقدر چهره زنندهای دارد که شاید مسافرانی که برای اولین بار از این منطقه وارد زاهدان میشوند با چهره خوبی از زاهدان مواجه نشوند.
خانههای خشت و گلی و آجری که به صورت نامتوازن دیوارهای برخی از آنها رو به ریزش است و بر روی کوهها بنا شده است و بوی نامطبوع جویهای فاضلاب و زبالههای رها شده در حاشیه خیابان اولین چیزهایی است که با ورود به این محله به مهمان جدید و ناآشنا خوش آمد میگوید.
چندین زن در کنار جویهای فاضلاب ایستاده و با یکدیگر مشغول گفتوگو و خوش و بش هستند، انگار بوی نامطبوع این جویها برای آنها عادی شده و دیگر آزاردهنده نیست.
شنیدن نام محرومیت شاید برای برخی از مردم در حد یک کلمه باشد اما زمانی که به میان مردم این محله می رویم محرومیت را به معنای واقعی درک میکنیم.
این ها حکایت زندگی حاشیهنشینان بلوار رسالت زاهدان است.
کفتربازی(کبوتربازی) سهم کودکان رسالت
سهم کودکان این محله ایستادن با پای برهنه بر روی کوهها و کبوتر بازی است، کوچههای باریک و خاکی، زبالههای رها شده و پراکنده، عبور کانالهای فاضلاب از میان محله و کودکان پابرهنه چهره خوبی از این منطقه را در اذهان تداعی نمیکند و محرومیت خدمات شهری به وضوح در این بلوار نمایان است.
بازی کودکان در کنار کانالهای فاضلاب انگار در این منطقه امری عادی شده و خانوادهها با تمام دلهرهای که از شیوع بیماریهای مختلف دارند بازهم ناگزیر نظارهگر بازی کودکان خود هستند.
اینها کودکانی هستند که با فقر و محرومیت مادرزادی بزرگ میشوند و فارغ از لذت زندگی و بازی و .. بهترین دوران زندگی در مظلومیت سپری میکنند.
محرومیت اولین واژه ای است که با ورود به این منطقه به چشم می خورد معماری در بنای این خانه ها و بهداشت در میان ساکنان جایی ندارد.
مشکلات محله آنقدر زیاد است که گویی بیماری لاعلاج گرفته و دیگر درمانی برای آن نیست، ساکنان این محله با همین زبالهها و بوی نامطبوع آن و انواع بیماریهای ویروسی و انگلی، روزگار میگذرانند و صدای اعتراض آن ها هم به جایی نمیرسد.
ریگی یکی از ساکنان بلوار رسالت در زاهدان میگوید: “بنده کارگر هستم و حدود ۲۰ سال است که در این محله زندگی میکنم، به دلیل اینکه از وضعیت مالی خوبی برخوردار نیستم نمی توانم در دیگر مناطق شهر زاهدان سکونت داشته باشم، مردم این منطقه بسیار محروم هستند و مسئولان هم توجه و رسیدگی به مردم این منطقه ندارند”.
وی ادامه می دهد: “اکثر خانههای این منطقه فاقد سند مالکیت است و مسئولان به همین دلیل به مشکلات این منطقه رسیدگی چندانی ندارند و این موضوع را دلیل اصلی عدم توجه خود به حاشیه شهر بیان میکنند”.
یکی دیگر از اهالی این منطقه می گوید: “اکثر کوچهها خاکی و باریک هستند و شهرداری هم برای آسفالت این کوچهها اقدام نمیکند، آب مردم این محله هم کاملا شور است که آن هم گاهی روزها قطع می شود”.
وی می افزاید: “اکثر جوانان این منطقه بیکار هستند و به شغلهای کاذب روی آوردهاند و برخی از آنها به فروش زباله و فروش آهنآلات و پلاستیکهای کهنه مشغول هستند، انگار مسئولان، این محله و مردم آن را فراموش کردهاند”.
یکی دیگر از اهالی این محله ادامه میدهد: “بلوار رسالت ورودی شهر زاهدان محسوب می شود و شهرداری باید رسیدگی بیشتری به این منطقه داشته باشد اما حتی جمعآوری زبالههای رهاشده در این منطقه را هم انجام نمیدهند”.
سرگرمی کودکان این منطقه که حتی از داشتن خدمات رفاهی هم محروم هستند بازی در میان زبالهها و فاضلابها شده است، محرومیت سالهاست با مردم این منطقه همراه است و فریادرسی نیست.
وی می افزاید: “کوچههای این منطقه آنقدر باریک است که اگر بیمار اورژانسی داشته باشیم خودرو اورژانس نمیتواند عبور کند، بارها شده است حتی خانههایی در این منطقه دچار حریق شده اما خودروهای آتش نشانی نتوانستهاند از کوچه ها عبور کنند و کار امدادرسانی به سختی انجام شده است”.
وی میگوید: “برخی از تیرهای برق در وسط کوچه قرار دارند که این خود نیز از دیگر مشکلات مردم این محله است، بارها برای این مشکلات با شهرداری نامهنگاری انجام داده ایم اما دریغ از پاسخ مسئولان”.
یکی از افراد سالخورده این محله میگوید: “برخی از مردم این محله به دلیل درآمد اندکی که از یارانه دارند مجبور به زندگی در این محله هستند”.
با زندگی در این محله هم برخی از جوانان در دامان اعتیاد گرفتار شده و زندگیشان تباه شده است.
وی می افزاید: “متاسفانه مشکلات اهالی این منطقه آنقدر زیاد است که گویی مسئولان هم از پس آن بر نمی آیند”.
از آنجائیکه این محله در شهر زاهدان به مثابه “مشت نمونه خروار” است، و مشکلات اینجا را در کوچه و خیابانهای اصلی شهر نیز میتوان رویت کرد اما خیابان رسالت یکی از خیابانهای ورودی شهر است و انتظار میرود مسؤولان منظره زیبایی را برای آنانی که از خارج شهر وارد میشوند نمایش دهند تا حداقل مسافر ورودی، هیجانی برای دور زدن در چند خیابان دیگر راهم داشته باشد و از بوی تعفن زبالهها در اکثر خیابانها، متواری نشود!فارس 29 اردی بهشت