مدرسه‌ای که برای کودکان نیست

 

دنبال این مدرسه که آمدیم مرغ داری بود، وقتی از آموزش وپرورش کهریزک پیگیر شدیم اصلا از وجود این مدرسه خبر نداشتند. بعد از حدود شش ماه که آمدیم سراغ مدرسه متوجه شدیم تبدیل به انبار شده است. مدرسه سالم بود ولی تخریبش کردند و دیوارش را بلند تر از قبل کردند که دیگر شباهتی به مدرسه ندارد.

شهرری یکی از مناطق مهاجرنشین کشور محسوب می‌شود، اکثر مهاجران در روستاهای اطراف آن سکونت دارند. اغلب این روستاها از کم‌ترین امکانات هم برای اهالی برخوردار نیستند و بسیاریشان حتی تابلو ونشانی ندارند.

به طرف «قوچحصار» حرکت می‌کنیم تا به روستای «اسماعیل آباد» که نزدیک آن است برسیم. در اطراف شهرری دو روستا به نام اسماعیل آباد داریم، وارد جاده‌ای می‌شویم که از میان زمین‌های کشاورزی گذر کرده است، بعد از آن به جاده‌ی خاکی دیگری می‌رسیم، از دور ساختمان‌های استوانه‌ای شکل پالایشگاه چشممان را به خود خیره می‌کند.

فعال مدنی که همراه ما است می‌گوید: این پالایشگاه آب منطقه را آلوده کرده و به همین خاطر چند سالی است این روستا تقریبا خالی از سکنه شده است.

بعد از تخلیه‌ی روستا، پالایشگاه قسمت زیادی از روستا را تخریب کرده است و تنها یک مسجد، کتابخانه، مدرسه و تعداد اندکی خانه باقی مانده است.

ماشین‌های مختلفی را در جاده می‌بینیم که مدل بالای اکثرشان در این منطقه‌ی محروم قابل تامل است.

از دور کپرهایی را می بینیم که از نوع زیستگاهشان حدس می‌زنیم که ممکن است این خانواده‌ها پاکستانی باشند؛ جلوتر می‌رویم و متوجه حضور تعداد زیادی کودک در این خانواده‌ها می‌شویم، کودکان کم سن و سالی که هیچ کدام حق تحصیل ندارند واز این نیاز محرومند.

از فعال مدنی که همراه ماست می‌شنویم که تعدادی دیگر از خانواده‌های پاکستانی کمی آن طرف‎تر هم زندگی می‎کنند.

مدرسه‎ای پر حاشیه

باتوجه به اینکه در این مناطق بسیاری از کودکان افغانستانی و پاکستانی به دلیل نداشتن اوراق هویتی از تحصیل محرومند، گروهی از فعالان اجتماعی در سال گذشته برای اجاره‌ی مدرسه‌ی روستای اسماعیل آباد، از طریق آموزش و پرورش کهریزک اقدام کردند تا به کودکان محروم و مهاجر آموزش بدهند، اما بعد از مدتی مواردی مانع از ادامه‌ی پیگیریشان شده است.

فعال مدنی همراهمان در این باره گفت: «دنبال این مدرسه که آمدیم مرغ داری بود، وقتی از آموزش وپرورش کهریزک پیگیر شدیم اصلا از وجود این مدرسه خبر نداشتند. بعد از حدود شش ماه که آمدیم سراغ مدرسه متوجه شدیم تبدیل به انبار شده است. مدرسه سالم بود ولی تخریبش کردند و دیوارش را بلند تر از قبل کردند که دیگر شباهتی به مدرسه ندارد؛ مستاجر، مدرسه را دو قسمت کرده و قسمت دیگرش را به شخص دیگری اجاره داده است.»

وی ادامه داد: «طبق شناسایی‌های که کردیم این اطراف تعداد زیادی کودک وجود دارد که بعضی از آنها حتی مدرک هویتی دارند ولی به دلیل پرشدن مدارس باید به ان‌جی‌اوها بروند تا تحصیل کنند و یا تحصیل نکنند؛ دنبال این مدرسه بودیم تا بچه‌ها را اینجا در کنار هم جمع کنیم.

 

 

 

 

مانع کار خبرنگار شدند

پس از ورود ما به روستا و گشتن در اطراف مدرسه، افرادی با ماشین شخصی بدون نشان دادن کارت شناسایی مانع از فعالیت ما شدند و تنها خود را مامور شهرداری معرفی می‌کردند. بعد از آن، فرد دیگری که خود را مستاجر مدرسه اعلام کرد گفت: «یک نفر قبلا اینجا بود که مرغ‌هایش را گرفته بودند و او ول کرد و رفت و بعد ما اجاره کردیم.»

بعد از چند دقیقه دو نفر دیگر از طرف آموزش و پرورش به جمع افراد اضافه شدند که فرد مستاجر را نگهبان مدرسه خطاب کردند و به طور قطع استفاده از مدرسه به عنوان مرغداری و اجاره‌ی مدرسه را رد کردند.

«اینجا مرغ داری نبوده»

«رفیق مصطفایی»، کارشناس ارزیابی عملکرد اداره‌ی آموزش و پرورش كهريزک بیان کرد: «این منطقه قرار است به دلیل پالایشگاه خالی شود؛ مدرسه به دلیل آلودگی آب و جمعیت کم دانش آموزان اجازه‌ی کار ندارد.»

معاون ارزیابی ادامه داد: «ما سند نداریم و برای فروش مدرسه به پالایشگاه، به سند نیاز است؛ بنابراین فروش کنسل است.»

مصطفایی در مورد موضوع مرغ داری بودن مدرسه گفت: «اگر موضوع مرغ داری در مدرسه رسانه‌ای شود شکایت می‌کنم.»

این در حالی است که علاوه بر فعال مدنی، مستاجر مدرسه هم آن را تایید کرد.

کمبود مدرسه در این حوالی

وارد روستای عظیم آباد می شویم و از اهالی سراغ مدرسه را می‌گیریم اما فقط یک مدرسه‌ی ابتدایی دارد که کودکان بعد از اتمام دوره‌ی ابتدایی یا به باقرشهر باید بروند یا ترک تحصیل کنند. انصاف نیوز 15 خرداد