پس از نه ماه بی خبری از وضعیت ارژنگ داوودی زندانی سیاسی سالخورده، گزارشهای موثق از داخل زندان از محبوس بودن این زندانی سالخورده در قرنطینه زندان مرکزی زاهدان و شکنجه وی خبر میدهند.
ارژنگ داوودی را با وجود انواع بیماریها از جمله دیابت، ماههاست که در قرنطینه زندان از اولیه ترین حقوق هر زندانی مانند تماس و ملاقات با خانوادهاش محروم بوده است. ماموران این زندان؛ ارژنگ داوودی را به دستور رئیس زندان، به بهانههای مختلف مورد اذیت و آزار قرار می دهند.
لازم به توضیح است که زندانی سیاسی ارژنگ داوودی از روز ۱۲ اسفند در اعتراض به وضعیت نامناسب زندان مرکزی زاهدان اقدام به اعتصاب غذا کرده بود و مسئولین زندان مرکزی زاهدان پس از اطلاع از انتشار خبر اعتصاب غذا و شرایط غیر انسانی وی در قرنطینه این زندان روز ۱۴ فروردین ۱۳۹۷، ارژنگ داوودی را احضار کرده و به مدت یک ساعت و نیم مورد بازجویی و تهدید قرار داده بودند و سپس وی را به قرنطینه این زندان منتقل کردند.
این زندانی سیاسی سیاسی در فروردین ۱۳۹۷، نامه ای تحت عنوان اعتصاب برای کمی هوا و کمی آفتاب خطا به مجامع بین المللی و زید رعد الحسین کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد نوشته بود. متن این نامه در زیر می آید.
ارژنگ داوودی زندانی سیاسی ۶۴ ساله، به اتهام محاربه، تبلیغ علیه نظام، تشکیل جمعیت غیرقانونی و توهین به نظام به اعدام و ۲۰ سال حبس تعزیری محکوم شده است ولی هم اکنون در قرنطینه زندان زاهدان محبوس میباشد. آقای داوودی در سال ۲۰۱۳ دستگیر و ۱۶ ماه پس از بازداشت به اتهام راهاندازی و تاسیس «جنبش آزادی ایرانیان» و «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» توهین به رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی و مسئولان نظام و روحانیان و توهین به مقدسات به ۱۵ سال زندان، ۷۴ ضربه شلاق و پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد.
در سال ۲۰۱۴، شعبه یکم دادگاه انقلاب کرج این زندانی سیاسی را به اتهام «محاربه از راه ارتباط با سازمان مجاهدین خلق» به اعدام محکوم کرد که این حکم در فروردین ماه ۹۵ به ۵ سال حبس در تبعید کاهش یافت. وی با گذراندن سیزده سال حبس، همچنان از حق مرخصی محروم می باشد.
وی در سالهای زندان، بارها مورد شکنجههای وحشیانه قرار گرفته و بخشی از بینایی و شنوایی خود را در اثر این شکنجهها از دست داده است.
اعتصاب برای کمی هوا و کمی آفتاب
اعتصاب غذای اینجانب امروز پنجشنبه ۱۶ فروردین ۹۷ در اصل ۳۴ روز از آن می گذرد صرفا برای برخورداری از کمی هوا و کمی آفتاب است که به طرزی غیرانسانی از تاریخ ۴ مرداد ۹۶ تاکنون در زندانهای زابل و زاهدان از من سلب گردیده است. این زورگویی بی شرمانه و طولانی مدت علاوه بر تشدید بیماریهای قلبی و دیابت؛ باعث شده که دید چشمهایم بیش از پیش ضعیف شود. از تاریخ ۱۶ دی ۹۶ در پی انتقال مجدد به زندان زاهدان دچار عوارض سوء بسیار حاد و وخیم شدم. زیرا که در دخمه ای کوچک تحت عنوان سلول انفرادی شماره ۲ در قرنطینه زندان نگهداری می شوم و از حق ملاقات؛ تلفن و ارتباط با سایر زندانیان: هواخوری؛ پیاده روی؛ مطالعه کتاب؛ تلویزیون؛ امکان تهیه دارو و غذای متناسب با بیماریها و … محروم هستم.
هم میهنان
آیا دولت اسرائیل که اینهمه از طرف رژیم جنایت پیشه خامنه ای مورد مذمت قرار می گیرد با تروریستهای فلسطینی که پس از قتل شهروندان یهودی دستگیر شده اند همین رفتار ضدبشری را دارد؟ مسلما اگر چنین می بود عمال رژیم کوس رسوایی آن را از سراسر جهان به صدا درمی آوردند. خیلی صریح می گویم که ای کاش این حقوقی که دولت اسرائیل زندانیان فسلطینی قائل است؛ از سوی رژیم حاکم برای زندانیان سیاسی و عادی ایرانی منظور می گردید.
مسلما رفتار وحشیانه کارگزاران رژیم با زندانیان بویژه تبعیدیان با مرام مردم غیور سیستان و بلوچستان منافات دارد. بويژه نوع رفتار با تبعیدیان را نه غریب نوازی که غریب کشی به حساب می آورند. وقتی شیخ علی خامنه ای که مدتی را در این خطه و در ایرانشهر به صورت تبعید آزاد به سر می برده خوب می داند که این رفتار وحشیانه مختص این رژیم و رویه استبداد دینی حاکم بر کشور است. زیرا رفتار بسیار خشن و غیرانسانی رایج در زندانهای این استان فقط در ارتباط با زندانیان سیاسی نیست بلکه خوی ذاتی و سرشت واقعی دژخیمان به کار گمارده ای است که تنها استفاده از زور و زنجیر را می دانند و می پسندند.
لذا از آقای زید رعدالحسین کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد و سایر سازمانهای حقوق بشری از جمله عفو بین الملل انتظار دارم که تصمیماتی اتخاذ نمایند که هر چه سریعتر ناظرانی جهت بازدید از این زندان عصر حجری اعزام شوند. زیرا صرف ترکیب مخوف و نابهنجار ساختمانهای زندان زاهدان به خودی خود گویای بسیاری از واقعیتی است که در درون آن جریان دارد و بی مناسبت نیست که آن را کشتارگاه مرکزی زاهدان می نامند.
از افراد نامبرده در زیر می خواهم که ذهنیت غلط و رفتار وحشیانه خود نسبت به کلیه زندانیان بویژه زندانیان سیاسی را تغییر داده و کمی انسانیت از خود بروز دهند.
در مورد اینجانب نیز چنانچه این دژخیمان از مقامات بالاتر مجوز قتل مرا گرفته اند حال چه سپاه باشد چه وزارت اطلاعات که بر آنان حرجی نیست و اگر این رفتار ضدانسانی و ضد اخلاقی را به طرزی خودسرانه از خود بروز می دهند که نشان می دهد کمترین بویی از انسانیت نبرده اند و باید بگویم که صدرحمت به یزید که یکشبه کار امام حسین و یارانش را تمام کرد ولی این جانیان بالفطره بیش از نه ماه است که دارند مرا زجر کش می کنند:
۱. سردژخیم کل استان علیرضا بابایی
۲. سردژخیم زندان زاهدان محمدحسین خسروی
۳. دژخیم حسین صادقی معاون زندان
۴. دژخیم محسن غلامی حفاظت زندان
۵. دژخیم غلامرضا وحید بازرسی زندان
۶. حسن بوچی مسئول قرنطینه
۷. دادیار ناظر زندان محمدی که آخوندی است که از آب می ترسد. با حمام و شستشو بیگانه است به همین خاطر یک قبضه کبره روی صورتش بسته شده است.
ارژنگ داوودی
۱۶ فروردین ماه ۱۳۹۷
قرنطینه زندان مرکزی زاهدان
مانیتور حقوق بشر ۴ آذر