سه متهم در دو پرونده به شلاق و اعدام محکوم شدند
یک زندانی که متهم به قتل دختر مورد علاقهاش بود، به اعدام محکوم شد.
رسیدگی به این پرونده از حدود یک سال قبل آغاز شد. خانواده دختری دانشجو به نام مریم فرجی با مراجعه به پلیس خبر ناپدید شدن وی را اعلام کردند.
از آنجا که مریم در اعتراضات سراسری دی سال ۹۶ در کرج بازداشت و پس از محاکمه به سه سال حبس محکوم شده بود، به طرز مرموزی در تابستان ۹۷ ناپدید شد و خبرهای مختلفی در فضای مجازی انتشار یافت تا اینکه کارآگاهان جنایی استان البرز با ردیابی آخرین مکالمات و پیامکهای مریم دریافتند او آخرین بار با فردی به نام مجید که نامزدش بوده قرار ملاقات داشته است.
مجید بازداشت شد و در نهایت لب به اعتراف گشود و راز این پرونده را افشا کرد.
مجید ۲۹ ساله که برای گذران زندگی و امرار معاش، کارگری میکرد، مدعی شد: “هفت سال قبل با مریم آشنا شدم و قرار بود با هم ازدواج کنیم اما از چند ماه قبل گفت که از ازدواج با من پشیمان شده است. روز پنجشنبه چهاردهم تیر سال ۹۷ با هم قرار گذاشتیم تا به باغ ما بیاید و صحبت کنیم. او ادعا کرد یکی از استادان دانشگاهش از او خواستگاری کرده و قصد دارد با او ازدواج کند. با شنیدن این حرف، کنترل خود را از دست دادم و خفهاش کردم. بعد هم حدود نیم متر زمین را کندم و جسد را دفن کردم. نمیخواستم تا جسد پیدا نشده به قتل اعتراف کنم اما بعد از ده روز، راز قتل فاش شد و مجبور به اعتراف شدم”.
متهم روز سهشنبه هفتم خرداد ۹۸ در جلسهای که در شعبه یکم دادگاه کیفری یک استان البرز به ریاست قاضی رنجبر تشکیل شده بود تحت محاکمه قرار گرفت. قضات دادگاه نیز بر اساس درخواست اولیای دم متهم را به اتهام قتل به اعدام محکوم کردند.
تایید حکم اعدام ۲ زندانی در تهران
به گزارش روزنامه ایران، دو زندانی که متهم به قتل دوستشان هستند، در یک قدمی چوبه دار قرار گرفتند.
رسیدگی به این پرونده از ۲۲ مرداد سال ۹۳ با شکایت برادر مقتول در کلانتری ۱۲۲ دربند آغاز شد که مدعی بود ارسلان ۳۱ ساله از ۱۵ مرداد سال ۹۳ به قصد دیدار با دو دوستش بهنامهای سهراب و سینا از خانه خارج شده اما دیگر خبری از او نداریم.
با طرح این موضوع کارآگاهان تحقیقاتشان را آغاز کردند و پس از پیگیریهای اولیه خودروی پژو ۲۰۷ مقتول را در شهرستان ساوه کشف کردند و در ادامه هم مشخص شد که جسد مقتول روز ۱۶ مرداد در شهرستان دماوند کشف شده است. پس از این کشفیات، دوستان مقتول دستگیر شدند. اگرچه آنها در ابتدا منکر قتل بودند اما در ادامه بازجوییها لب به اعتراف گشودند.
سهراب به عنوان متهم اصلی به پلیس گفت: “ارسلان از دوستان صمیمی ما بود اما به خاطر وضعیت مالیاش خیلی به او حسادت میکردیم. عصر ۱۵ مرداد من و سینا با او قرار گذاشتیم و بر اساس نقشه قبلی او را به باغ عمویم بردیم. مقابل در ورودی باغ، بدون هیچ بهانهای با ارسلان درگیر شدم و پس از شلیک ۳ تیر با کلت کمری چند ضربه هم با چاقو به او زدم و او را به بیرون ماشین پرت کردم”.
وی درباره نقش سینا در این پرونده، گفت: “در زمان درگیری سینا سر کوچه نگهبانی میداد و زمانی که ارسلان را از ماشین به بیرون پرتاب کردم با تهدید از سینا خواستم چند ضربه چاقو به ارسلان بزند”.
پس از انجام تحقیقات تکمیلی، متهمان با صدور کیفرخواست از سوی دادستان، به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع داده شدند.
در جلسه دادگاه به ریاست قاضی عبداللهی اولیای دم خواستار اشد مجازات برای عاملان قتل شدند. در این جلسه سینا در آخرین دفاعیات خودش گفت: “من قاتل نیستم و قتل را سهراب مرتکب شده است. او برای آنکه من هم شریک جرم باشم مدام من و خانوادهام را تهدید میکرد و تنها به خاطر فرار از تهدیدها ناچار به زدن یک ضربه با چاقو به شکم ارسلان شدم”.
در ادامه سهراب به قاضی گفت: “من کسی را نکشتهام چراکه تنها ضربات غیر کشنده را به ارسلان زدم و کسی که ضربه آخر را به ارسلان وارد کرد سینا بود. در واقع قرار ما تنها سرقت خودروی ارسلان بود اما وقتی با مقاومت او روبهرو شدیم من ترسیدم و چند تیر به او شلیک کردم. پس از آن میخواستم او را با چاقو بزنم اما دستم برید و وقتی به دنبال پارچهای بودم تا جلوی خونریزیام را بگیرم متوجه شدم سینا با چاقو ارسلان را به قتل رسانده است.
در پایان جلسه دادگاه، قضات سهراب را به اعدام و سینا را به اتهام معاونت در قتل به ۲۰ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کردند و این حکم با تأیید قضات دیوانعالی کشور در نوبت اجرا قرار گرفت”. روزنامه ایران 18 خرداد