سه زندانی محکوم به اعدام، (ع-ن، س-ب و م-ش) که به اتهام قتل در زندان زاهدان در انتظار اجرای حکم اعدام بودند با گذشت اولیای دم از اعدام رهایی یافتند.
با تلاش های انجام شده و در جلسه صلح و سازشی که با حضور عباسعلی سلیمانی نماینده مردم استان در مجلس خبرگان، ناصر سلیمانی مدیر کل زندان‌های استان، فرماندار چابهار، فرماندهی انتظامی و جمعی از بزرگان طوایف شهرستان چابهار در منازل شاکیان در شهرستان چابهار برگزار شد زندانیان (ع-ن، س-ب و م-ش) که به اتهام قتل در زندان زاهدان در انتظار اجرای حکم اعدام بودند با گذشت اولیای دم از اعدام رهایی یافتند.
گذشت ۲ خانواده زنجانی از اجرای حکم اعدام
با حضور رئیس سازمان زندان‌ها دو خانواده زنجانی ضمن گذشت از اجرای حکم اعدام، رضایت خود را برای آزادی زندانیان اعلام کردند.
در پی تلاش‌های مجموعه مددکاری زندان‌ها، دو خانواده زنجانی در حضور رئیس سازمان زندان‌ها بطور رسمی اعلام گذشت کرند و این دو زندانی به زندگی بازگشتند.
روابط عمومی سازمان زندان‌ها از تلاش مجموعه مددکاری برای اخذ رضایت پرونده سه زندانی دیگر خبر داد که امید است تا این امر محقق شود.
گذشت اولیای دم از اعدام متهم به قتل در پای چوبه دار در اردبیل
ب با گذشت اولیای دم، زندانی محکوم به اعدام از پای چوبه دار در مشگین‌شهر نجات یافت.
رئیس زندان مشگین‌شهر با قدردانی از این حرکت انسان دوستانه اولیای دم، گفت: “با توجه به احساس ندامت و اظهار پشیمانی و در نهایت حسن خلقی که زندانی در طول حبس از خود نشان داده بود بر آن شدیم تا با وساطت اعضای شورای حل اختلاف و خیرین و ریش سفیدان مشگین‌شهر، از شاکی پرونده درخواست گذشت کنیم که این امر تحقق یافت”.
نقض حکم اعدام یک زندانی در دیوان عالی کشور / صدور حکم حبس و پرداخت دیه
یک زندانی که متهم به قتل همکارش بود پس از نقض حکم اعدام در دیوان عالی کشور و محاکمه مجدد به اتهام قتل و همچنین اعمال ماده ۱۹۱ قانون مجازات اسلامی به پنج سال حبس و پرداخت دیه کامل “یک مرد مسلمان” محکوم شد.
بر اساس این گزارش، هشتم خرداد سال ۹۵ به‌دنبال پیدا شدن سر بریده یک مرد در کانال آبی در جنوب تهران پلیس وارد عمل شد و به جست و جو پرداخت.
مأموران پلیس در فاصله ۲۰۰ متری از محل با یک پراید سفید روبه رو شدند که جنازه بدون سر یک مرد در آن قرار داشت و شواهد نشان می‌داد سربریده شده متعلق به همین مرد است.
با تکمیل تحقیق‌های پلیسی روشن شد جنازه متعلق به مرد ۲۷ ساله‌ای به‌نام مصطفی است که از مدتی پیش در یک کشتارگاه در رباط کریم مشغول به کار بوده است.
دو ماه از پرونده قتل گذشته بود که یکی از کارگران کشتارگاه به‌نام عزیز ۱۷ ساله سرانجام لب به اعتراف گشود و پرده از این پرونده برداشت.
وی در بازجویی‌ها انگیزه جنایت را رهایی از سلطه گری‌های مرد آزارگر اعلام کرد.
عزیز در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
وی گفت: “من و مصطفی در رباط کریم با هم همکار بودیم. او یک روز مرا آزار داد و از من فیلم گرفت. او تهدیدم می‌کرد اگر به خواسته‌اش تن ندهم فیلمم را پخش می‌کند. من از این وضعیت خسته شده بودم و می‌دانستم مصطفی باید کشته شود. به همین خاطر آخرین بار وقتی سوار ماشینش شدم او را کشتم و با کارد سلاخی سرش را بریدم و به کانال آب انداختم”.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و عزیز را به اعدام محکوم کردند، اما این حکم در دیوان عالی کشور تأیید نشد. قضات دیوان عالی کشور اعلام کردند عزیز به خاطر اعتقاد به “مهدورالدم” بودن قربانی وی را کشته و از این‌رو لازم است تا این موضوع بار دیگر بررسی و وی بار دیگر از خود دفاع کند.
به این ترتیب عزیز بار دیگر در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و اظهارات قبلی خود را بیان کرد.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و این متهم را با توجه به اعمال ماده ۱۹۱ به پنج سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند.
صدور یک حکم اعدام و شلاق در تهران
قضات دادگاه کیفری استان تهران زندانی جوانی را به اعدام، زندان و شلاق محکوم کردند.
بر اساس این گزارش، زنی مهرماه سال گذشته با شکایت به مأموران پلیس گزارش داد جوانی او را مورد آزار و اذیت قرار داده است. با حضور مأموران در محل تحقیقات در این باره آغاز شد. مأموران جوانی را که زن مدعی بود به او تعرض کرده بازداشت کردند.
زن جوان در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: “چندی قبل همسرم خانه را برای فروش گذاشته بود و افراد برای دیدن خانه می‌آمدند یک روز متهم به عنوان مشتری به خانه ما آمد. او خواست از خانه عکس بگیرد، اما من قبول نکردم و گفتم خودم عکس می‌گیرم و می‌فرستم. پسر جوان از این طریق شماره من را به دست آورد و با من در ارتباط بود تا اینکه روز حادثه ناگهان دیدم که به خانه آمده است. او با تهدید چاقو به من تجاوز کرد، من جیغ کشیدم و کمک خواستم در همین حین شوهرم آمد و موضوع را به مأموران گزارش داد.”
بازجویی از پسر جوان نشان داد زن شاکی قربانی انتقام‌گیری دوست قدیمی‌اش شده است.
پسر جوان گفت: “زنی به نام آزیتا از من خواست به دوستش تجاوز کنم. او به من گفت که مشکلی با دوستش کیانا دارد و می‌خواهد از او انتقام بگیرد از من خواست با کیانا ارتباط برقرار کنم و از او انتقام بگیرم. من اول فکر کردم این یک دعوای زنانه است و من هم تفریح می‌کنم، به خانه کیانا رفتم و با او رابطه برقرار کردم و روز حادثه هم وقتی وارد خانه شدم، چون آزیتا به من قرص ترامادول داده بود، در حال خودم نبودم و با تهدید چاقو زن جوان را وادار به رابطه کردم.”
پلیس علاوه بر گفته‌های پسر جوان مدارک دیگری هم علیه او به دست آورد. همچنین آزمایش‌های پزشکی قانونی تأیید کرد که این زن مورد تعرض قرار گرفته است. با تکمیل تحقیقات آزیتا نیز به عنوان همدست مرد متهم بازداشت شد. او نیز تأیید کرد با متهم در ارتباط بود. این زن گفت: “من برای گرفتن انتقام از کیانا که باعث شد زندگی‌ام خراب شود، این کار را کردم، اما به متهم نگفتم به او تجاوز کند فقط گفتم با او رابطه برقرار کند تا من بتوانم موضوع را به شوهر کیانا بگویم”.
به دستور قضات شعبه ۷ تحقیقات در این خصوص انجام گرفت و مشخص شد پیامک‌هایی میان زنی که متهم را برای تجاوز به شاکی فرستاده بود و جوان متهم به تجاوز رد‌و‌بدل شده است و نشان می‌دهد آن‌ها با هم رابطه داشته‌اند. با روشن شدن این مسئله شوهر آزیتا شکایتی را علیه زنش مطرح کرد و گفت: “همسرم به من خیانت کرده است. او به من گفته بود رابطه‌ای با جوان متهم ندارد و کیانا دروغ گفته است، اما این طور که تحقیقات نشان می‌دهد آن‌ها ارتباطی با هم داشته‌اند و من به اتهام خیانت از همسرم شکایت می‌کنم”.
آزیتا زیر بار اتهام خیانت نرفت و گفت: “من چنین کاری نکردم و همه حرف‌ها دروغ است، اما وقتی با اسناد دادگاه روبه‌رو شد، قبول کرد که با متهم جوان پرونده رابطه داشته و او را برای تجاوز به دوستش ترغیب کرده است”.
به این ترتیب پرونده برای رسیدگی در دادگاه آماده شد. در جلسه محاکمه ابتدا کیانا شکایت خود را مطرح کرد و گفت: “زندگی من تحت تأثیر کاری که این جوان و آزیتا با من کردند، قرار گرفته است. این جوان به من تجاوز کرد و من برای او درخواست اعدام دارم. من یک پسر دارم و مدت‌هاست که این پرونده من را درگیر کرده و همه زندگی عاطفی و شخصی‌ام از بین رفته است. پسرم هم وضعیت روحی خوبی ندارد.”
وقتی نوبت به پسر جوان رسید، او ادعا کرد در حالت غیرعادی دست به این کار زده است و گفت: “من واقعا فکر نمی‌کردم این کار مجازات اعدام داشته باشد. من فکر می‌کردم یک دعوای زنانه است و من هم کمی تفریح می‌کنم. از اتفاقی که افتاده است پشیمان هستم”.
در ادامه آزیتا در جایگاه قرار گرفت او گفت: “کار‌هایی که کیانا می‌کرد، باعث شد زندگی من از هم بپاشد. او در زندگی من دخالت می‌کرد و حرف‌هایی زده بود که رابطه خانوادگی من تیره شده بود. من هم برای اینکه انتقام بگیرم، چنین نقشه‌ای را کشیدم، اما نگفتم پسر جوان به کیانا تجاوز کند”.
با توجه به اینکه پسر جوان به تجاوز اعتراف کرد و پذیرفت دادگاه او را به اعدام محکوم کرد. همچنین متهم به خاطر ورود به عنف به خانه کیانا به سه سال حبس و آسیب جسمانی به او به دیه، دو سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. آزیتا نیز به اتهام تحریک متهم ردیف اول و ترغیب او به تجاوز از سوی دادگاه به ۱۰ سال حبس محکوم شد. شرق / ایران میزان / تسنیم /تابناک ۱۴ شهریور
