یک زندانی متهم به قتل در تهران از اعدام رهایی یافت.
بر اساس این گزارش، ۶ تیر سال ۹۶ ماموران پلیس تهران از کشته شدن دختر جوانی در پارکینگ ساختمانشان در منطقه تهرانسر مطلع و خیلی زود تیمی از ماموران برای تحقیقات پلیسی وارد عمل شدند. ماموران با حضور در صحنه با جسد پریسا ۲۳ ساله که هدف ضربات چاقو قرار گرفته بود روبه رو شدند و در همان تجسسهای ابتدایی مشخص شد خواستگار قدیمی پریسا که فرهاد نام دارد متهم این قتل است.
در نهایت خانواده فرهاد که همسایه دیوار به دیوار خانه پریسا بودند مورد بازجویی قرار گرفتند. پدر فرهاد به ماموران گفت: “خانواده پریسا همسایه ما هستند و سالها قبل متوجه شدم پسرم به پریسا علاقه دارد و میخواهد با او ازدواج کند و این در حالی بود که خانواده پریسا نیز از این موضوع اطلاع داشتند”.
وی افزود: “روز حادثه فریادهای پریسا را از داخل پارکینگ شنیدم و به سرعت خودم را به آن جا رساندم که دیدم دختر جوان روی زمین افتاده و پسرم یک چاقوی خونین در دست دارد. فرهاد ترسیده بود و پا به فرار گذاشت”.
تحقیقات برای دستگیری فرهاد ادامه داشت تا این که پس از چند ساعت فرهاد به اداره پلیس مراجعه و خود را تسلیم ماموران کرد.
فرهاد که خود را تسلیم ماموران کرده بود در اعترافاتش گفت: “پس از این که لیسانسم را در دانشگاه شهید بهشتی گرفتم به خدمت سربازی رفتم و قصد داشتم بعد از پایان خدمت سربازی با پریسا ازدواج کنم تا این که چندی قبل وقتی در بالکن اتاقم ایستاده بودم شنیدم که پریسا با یک مرد غریبه، تلفنی صحبت میکند. خیلی عصبانی و ناراحت شده بودم و نمیدانستم چه کار باید بکنم به همین دلیل ماجرای صحبتهای او با مرد غریبه را به رویش آوردم که به من گفت حدود سه ماه است که با یک مرد آشنا شده، اما هیچ خبری نیست. من عاشق پریسا بودم و دیگر نمیتوانستم خودم را کنترل کنم به همین دلیل او را به خانه مان دعوت کردم و به بهانه این که برایش کادو خریدم با هم به پارکینگ ساختمان رفتیم و همان جا بود که با چاقو ضربهای به پریسا زدم و پدرم با فریادهای دختر مورد علاقهام به پارکینگ آمد و من از ترس پا به فرار گذاشتم”.
فرهاد گفت: “بعد از چند ساعت با پدرم تماس گرفتم و شنیدم که پریسا فوت کرده است به همین دلیل تصمیم گرفتم خودم را تسلیم ماموران کنم”.
بدین ترتیب پس از صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و خانواده پریسا در این جلسه خواستار اعدام متهم به قتل شدند”.
پس از پایان این جلسه حکم اعدام برای متهم از سوی دادگاه کیفری یک استان تهران اعلام شد و فرهاد در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
دو سال از ماجرای قتل پریسا گذشت و فرهاد در زندان روزشماری میکرد تا حکم اعدامش اجرا شود تا این که خانواده پریسا با توجه به ادامه ارتباط با خانواده قاتل دخترشان با حضور در دادسرای امور جنایی تهران، از بخشش این متهم خبر دادند.
صدور یک حکم اعدام در تهران
یک متهم به قتل با حکم قضات شعبه ششم دادگاه کیفری استان تهران به اعدام محکوم شد.
بر اساس این گزارش، رسیدگی به این پرونده از دو سال قبل به دنبال تماس تلفنی پسر نوجوانی به اداره پلیس شروع شد. این پسر ۱۲ ساله که شوکه بود به مأموران گفت: “جسد مادرش را در حمام خانه شان پیدا کرده است. وی به مأموران گفت پدر و مادرم با هم درگیری داشتند. روز حادثه قرار بود با هم به میهمانی برویم، اما نمیدانم چه شده است”.
با توجه به گفتههای این پسر نوجوان مأموران تحقیقات خود را برای بازداشت همسر مقتول آغاز کردند، اما ردی از او نبود تا اینکه یکی از مأموران کلانتری عصر همان روز به شکل اتفاقی همسر مقتول را در خیابان دید و او را دستگیر کرد. وی بعد از دستگیری به قتل اعتراف کرد و گفت: “همسرم دخترعمهام بود. ما مدتها با هم زندگی عاشقانهای داشتیم، اما وقتی معتاد شدم، کمکم رابطه ما تیره شد. چون همسر و پسرم را دوست داشتم، اعتیادم را ترک کردم، اما ورشکسته و بیکار شدم. همسرم کارمند بود و با پول او زندگی میکردیم. این موضوع باعث اختلاف میان ما بود؛ مدتی بود که احساس میکردم همسرم با کسی رابطه دارد سر این موضوع با هم دعوای شدیدی کردیم و او به خانه مادرش رفت. اما با وساطت عمهام به خانه برگشت، ولی با من حرف نمیزد و مدام میگفت میخواهد طلاق بگیرد. روز حادثه قرار بود وقتی پسرم از مدرسه برگشت به خانه خواهرش برود. اما به من گفت تو نیا. سر این موضوع با هم دعوا کردیم. وقتی به حمام رفت من هم پشت سرش وارد شدم و با گلدان به سرش کوبیدم، بعد هم فرار کردم”.
پرونده با توجه به اعترافات این مرد و همچنین شکایت اولیای دم برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم در شعبه ۶ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی شقاقی و با حضور قاضی رستمی مستشار دادگاه پای میز محاکمه رفت. سرانجام صبح دیروز قضات متهم را به اتهام قتل همسرش به اعدام محکوم کردند. روزنامه ایران /روزنامه خراسان31 شهریور