امیرسالار داوودی، وکیل دادگستری و مدافع حقوق بشر که در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی، جمعا به ۳۰ سال زندان محکوم شده است، از داخل زندان اوین تهران نامهای نوشته که نسخهای از آن در اختیار سازمان حقوق بشر ایران قرار گرفته و متن آن در زیر میآید.
با اجرای ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، امیرسالار داوودی باید ۱۵ سال را در زندان سپری کند.
سازمان حقوق بشر ایران بار دیگر سرکوب وکلای مستقل و حکم ناعادلانه حبس امیرسالار داوودی را شدیدا محکوم میکند.
سخنگوی سازمان حقوق بشر ایران، محمود امیری مقدم، پیشتر نیز در این رابطه گفت: «حکومت ایران با سرکوب و حبس وکلای مستقل نشان میدهد که ظرفیت مدارا با هیچ گونه بیان غیر خودی را ندارد. جامعه جهانی، بخصوص اتحادیه اروپا، باید با واکنش سریع و قوی بهای سیاسی این سرکوبها را بالا ببرد».
متن نامه امیرسالار داوودی:
به نام خدا
مردم شریف و نجیب ایران
با شما در حالی سخن میگویم که سالی است در زندان اوین محبوس هستم و علی الظاهر مطابق حکم قطعی دادگاه انقلاب اسلامی میبایست چهارده سال علاوه بر این یک سالی که سپری گردید، تحمل حبس کنم. من هر آینه خود را فرزند شما ملت و البته که فرزند ایران بانو می دانم و انشاءالله که حقیقتا چنین باد…
نمیدانم آنچه را که بر زبان و قلمم جاری و ساری ساختهام و در نهایت گفتهها و نوشتههایم حبسی گران اندازه ۱۵ بهار را نصیبم کردند، بر مدار حق بودهاند یا که نه؟! چه، اینکه آیندگان و پیشتر شما ملت در این ارتباط قضاوت خواهید کرد و بیگمان من در برابر قضاوت شما و البته قضاوت آیندگان تسلیم و تابع خواهم بود. لیکن از یک مهم و واقع، اطمینان کامل دارم و آن قدر متیقن نیست جز اینکه در همه آنچه پیشتر گفته و نوشتهام، سعی و تلاشم هماره نبوده است جز پیشه کردن صداقت و رعایت قبطه و سلم و صلاح ملتم و کشورم.
و هر چند که باز نمیدانم در این جد و جهد از برای صادق بودن و در مسیر سلم و صلاح ملت و میهن گام زدن تا چه اندازه توفیق یافتهام و مع الوصف تا آنجا که میان من و معبودم و وجدانم معهود بوده و هست، لختی و ذرهای از مجاهدت و ممارستم در مسیر صدق و سلم و صلاح، کمفروشی نکرده و نخواهم کرد. از این رو در پیشگاه باری تعالی و در محکمه وجدانم و خاصه در محضر شما ملت اصیل و کهن، خود را رو سپید میدانم.
آری من به سرزمینم و ملتم عشق می ورزم و در همه حال سعی کردم تا به اندازه بضاعت خرد و ناچیزم، صدای رسا و بیلکنت ملتم باشم وحال چه مقدار توانستهام حق مطلب را ادا کنم، خدا میداند و بس…
در هر حال، چنانچه بهای این نیت و قصد حقطلبانه، زندان و مصائب ناشی از آن است، فاش گویم و از گفته خود دلشادم که چنین حبسی و مصائبی را با افتخار میپذیرم و در این راه ایستاده میمیرم اما زانو نمیزنم.
اطمینان دارم و یقین بدانید که روزی از راه خواهد رسید و بعد از آن کسی به دلیل گفتهها و نوشتههایش و به طور کلی به واسطه عقاید و باورهایش ناگزیر و ناگریز از تحمل دوری عزیزانش نخواهد بود.
زندان و به تبع آن دور ماندن از خانواده و عزیزان، نامبارک و نامطلوب و حتی جانکاه است و اما چنانچه به خاطر شما مردم و حقوق مسلمتان باشد، زندان که سهل است و در واقع صبر و تحمل بر همه سختی های عالم امکان، چونان شهد شیرین و گوارا میگردد.
امیرسالار داودی، فرزند کوچکتان، منتدارتان است و از اینکه به بهانهای هر چند خرد و ناچیز به شما ملت سرافراز منتسب گردد، بارها و بارها به خود میبالد و مینازد.
خدای ایران، حافظ جان و پناه ایران و ایرانی؛ و امیرسالار و امیر سالارها فدای بی چون و چرای ملت. سازمان حقوق بشر ایران ۳آذر