رنجنامه ابوالفضل کریمی؛ نوجوان شکنجه شده اعتراضات آبان ماه دست به اعتصاب غذا زد

، ابوالفضل کریمی یکی از شهروندان بازداشت شده در جریان اعتراضات سراسری موسوم به “اعتراضات آبان ماه” از صبح امروز دوشنبه ۲۶ اسفندماه در اعتراض به تداوم بازداشت و بلاتکلیفی دست به اعتصاب غذا زده است.

ابولفضل کریمی پیشتر در جریان اعتراضات سراسری موسوم به “اعتراضات آبان ماه” توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی نهایتا پس از ۵۰ روز با پایان مراحل بازجویی از بازداشتگاه این نهاد امنیتی به زندان تهران بزرگ منتقل شده بود.

آقای کریمی در زمان بازداشت در بازداشتگاه اطلاعات سپاه از حق تماس با خانواده خود محروم بوده است. از سوی دیگر گفته می‌شود ماموران اطلاعات سپاه در جریان مراحل بازجویی وی اقدام به ضرب و شتم او با شوکر و کشیدن ناخن‌های وی و تهدید او به بازداشت پدر و مادر بیمارش کرده بودند.

پرونده آقای کریمی به شعبه ۱ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب بهارستان ارجاع داده شده است. با این حال، این شهروند با گذشت چهار ماه از زمان بازداشت کماکان به صورت بلاتکلیف در زندان تهران بزرگ بسر می‌برد.

ابوالفضل کریمی، فرزند محمد، متولد ۶ آذر ۱۳۸۰ است. آقای کریمی کارگر و تنها نان آور خانواده بوده و در زمان بازداشت کمتر از ۱۸ سال داشته است. او هم اکنون در زندان نیز به انجام کارهای نظافتی اشتغال دارد.

وی با نوشتن یادداشتی به شرح دوره بازجویی و وضعیت خانواده خود پرداخته و از مردم نیز تقاضای حمایت کرده است.

رنجنامه این شهروند که جهت انتشار در اختیار هرانا قرار گرفته است، در ادامه می‌آید:

“بنده ابوالفضل کریمی، فرزند محمد، کارگر، مادر پیری دارم که مریضی قلبی دارد و نگهداری از او و هزینه درمان و قرص او نیز برعهده من است. من تک فرزند خانواده‌ام و کسی جز من کمک خرج خانواده نیست. من در بدترین شرایط مالی زندگی می‌کنم و پدر بنده بیکار و از کار افتاده است و من به تنهایی با ماهی یک میلیون و پانصد هزار تومان خرج خانواده را می‌دادم. اکنون هم در زندان کار می‌کنم و کارهای نظافتی زندان را انجام می‌دهم. پدر بنده به دلیل شکستی پا نمی‌تواند کار کند و مادرم به تازگی عمل کرده و یک ماه را در کما بوده است. من در بازداشتگاه دو الف اوین خیلی سختی کشیدم و از دردهای مادرم بی‌خبر بودم. چون نمی‌گذاشتند با خانواده‌ام تماس بگیرم و مرا ۵۰ روز در انفرادی نگاه داشتند. در حین بازجویی ها مرا تهدید می‌کردند که مادر و پدرم را هم دستگیر می‌کنند. همچنین در اطلاعات سپاه اکبرآباد من را با شوکر می‌زدند. ادعا می‌کردند که من یکی از ماموران را کشته‌ام. ماموران سرم را شکسته و ناخن‌های پایم را کشیدند. حالا نیز تمامی ناخن‌های پایم رو به افتادن است. یکی از دندان‌های من را با لگد شکستند و در بازپرسی شعبه ۱ بهارستان به زور جرم را به گردنم انداختند. درخواست من از همه این است که لطفا نگویید اطلاعات سپاه کسی را نمی‌زند. اطلاعات سپاه از شمر هم جلادتر است. پیام من به مردم این است که تا آخرین لحظه از ما حمایت کنید. بخدا قسم که ما تنها برای اعتراض به گرانی به خیابان آمدیم و بخاطر شما جنگیدیم. لطفا ما را کنار نگذارید!. لطفا ما را تنها نگذارید! من دست به اعتصاب غذا زده‌ام و تا زمان آزادی چیزی نخواهم خورد.

ابوالفضل کریمی / ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ / زندان تهران بزرگ.” هرانا ۲۶ اسفند