بی خبری از معلم زندانی سیاسی ارژنگ داوودی

ارژنگ داوودی معلم زندانی سیاسی ۶۶ ساله مدت ۱۷ سال از عمر خود را پشت میله های زندان در بدترین شرایط گذرانیده است. اما بیش از شش ماه است که از او هیچ خبری نیست. از محل زندان او اطلاعی در دست نیست و معلوم نیست در زندانهای مختلف زابل و یا زاهدان، چه بلایی بر سر این زندانی سیاسی آورده‌اند. این امر باعث نگرانیهای جدی در خصوص سلامت و امنیت جانی آقای داوودی شده است.

ارژنگ داوودی مبتلا به بیماریهای دیابت و قلبی است و پس از شکنجه های فراوان هم اکنون ناتوان از راه رفتن شده است.

طبق آخرین اخبار دریافتی او تا شهریور سال ۹۸ در زندان زابل محبوس بوده است. اما پس از آن از سلامت و وضعیت او هیچ اطلاعی در دست نیست.

او در سال ۹۵ از زندان رجایی شهر به زابل تبعید شد. اما پس از مدتی در دی ماه ۹۶ او را به زندان مرکزی زاهدان که زندانیان آن را کشتارگاه می نامند، منتقل شد و او را به سلولهای قرنطینه زندان زاهدان منتقل کردند.

این زندانی سیاسی در مهرماه ۹۵ پس از ۱۳ سال زندان در زندانهای بندرعباس، اوین و رجایی شهر، جهت تحمل حکم تبعید از زندان رجایی شهر به زندان زابل منتقل شد. او را سپس به زندان زاهدان (موسوم به کشتارگاه زندانیان) منتقل کردند.
آقای داوودی طی این مدت در یک اتاق نمور و تاریک و به دور از زندانیان دیگر محبوس و محروم از امکانات اولیه زندگی بود و در اعتراض به این امر در اسفند ۹۶ برای کمی آفتاب و هوا اقدام به اعتصاب غذا کرد.
در سال ۹۷، محمد خسروی رئیس زندان و معاون وی غلامرضا قدیر، او را پس از احضار به دفتر رئیس زندان، در حالیکه پابند و دستبند داشت، از بالای پله های طبقه دوم ساختمان به پایین پرتاب کردند. این امر منجر به شکستن هر دو پا، ضرب دیدگی کتف و کمر وی شد. به طوری که تا پایان عمر، توان حرکت و راه رفتن بدون عصا و واکر را ندارد.
مسئولان زندان زابل پس از انتقال وی از زندان زاهدان در این زندان نیز وی را در یک اتاق تکی به دور از زندانیان دیگر، محروم از تماس و حداقل امکانات زندگی محبوس کردند.

آقای داوودی از روز ۳۱ اردیبهشت ماه ۹۸، مجددا با خواسته انتقال به بند زندانیان سیاسی و اعتراض به شرایط غیرانسانی، به مدت نامشخصی اعتصاب غذا کرد. این اعتصاب غذا به دلیل قرنطینه بودن وی امکان رسانه ای شدن پیدا نکرد.
ارژنگ داوودی از قدیمی ترین زندانیان سیاسی ایران است. او به دلیل شکنجه و ضرب و شتم، بخشی از شنوایی و بینایی خود را از دست داده و بر اثر ضربه، دچار شکستگی دو پا و ضایعه مهره کمر گشته است.
به دلیل شرایط قرنطینه و بی خبری مدتهاست که کمتر در رسانه ها به وضعیت او پرداخته و گمنام شده است. جوانه ها 31 فروردین