“رئیس اداره اطلاعات, قاضی پرونده و مسئول زندان شهر سنندج به خانواده گفته بودند: شانسی که هوشمند آورده این است که در هیچ گونه عملیات مسلحانه و درگیری شرکت نداشته است, قبل از وقوع درگیری دستگیر شده است و میتواند در تخفیف مجازات به هوشمند کمک کند”
اما حکم اعدام هوشمند را صادر کردند!
هوشمند علیپور فرزند مصطفی و آمنه، متولد ١٥ آبان ١٣٧٢ در خانواده ای نسبتا پرجمعیت در شهرستان سردشت بدنیا آمد. مصطفی علیپور پدر هوشمند، از چهره های سیاسی است که در هر دو دوران پهلوی و حکومت جمهوری اسلامی علیه هر یک، در مبارزه و فعالیت سیاسی شرکت داشته است. در زمان سقوط شاه مبارزات توده های مردم در ایران ابعاد گسترده تری بخود گرفت و فعالین و مبارزان سیاسی چپ و کمونیست در کردستان در احزاب سیاسی مختلف گرد هم جمع شده، و در شهرهای مختلف ایران علیه حکومت تازه سرکار آمده جمهوری اسلامی دست به مخالفت و مبارزه زدند.
با گسترش فضای سیاسی ، اختناق، سرکوب، و اعدام هایی که از همان آغاز حکومت جمهوری اسلامی به طرز وحشیانه ای علیه مردم در کردستان و ایران صورت گرفت، در بعقوبه جنگی نابرابر و کشتار جمعی توسط عاملین رژیم پس از آنکه توانست کنترل شهرهای کردستان را در اختیار بگیرد، احزاب سیاسی به مناطق مرزی عقب نشینی، و در مناطق مختلف منجمله آلان سردشت و روستای پدری هوشمند یعنی(بیژوه) اسکان گرفتند. در سالهای حضور کمونیستها و احزاب دموکرات و مجاهدین و غیره در منطقه (آلان-سردشت) در دو روستای (بیژوه و تیت) در سال ١٣٦٢ حزب کمونیست ایران تشکیل شد، و پس از تحت کنترل گرفتن کردستان توسط حکومت جمهوری اسلامی همه احزاب موجود در منطقه درنهایت راهی اقلیم کردستان عراق شده که بعدها تعداد زیادی در پروسه انشعابات راهی اروپا، کانادا، کشورهای آمریکایی و غیره شدند.
دوره جدیدی از فعالیت و مبارزه سیاسی در کردستان و ایران آغاز شده بود، و مبارزات توده های تحت ستم و طبقه کارگر و محرومان جامعه در حال انسجام بود، مبارزاتی که در اشکال مختلف تا به امروز برای سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی و یک دیکتاتوری اسلامی که با قتل و کشتار و اعدام و سرکوب ها سرکار آمده بود ادامه دارد . مبارزه ای برای جامعه ای ایده آل و انسانی، همراه با رفاه، آزادی، و برابری برای تمامی آحاد جامعه و رهائی از چنگال یک حکومت مستبد و دیکتاتوری مذهبی.
هزاران تن از انسانهای آزادیخواه و برابری طلب که خواستار زندگی بهتر و رفاه و آسایش برای همه بودند در طی سالهای اولیهی به قدرت رسیدن حکومت جمهوری اسلامی یا اعدام شدند، یا ترور، و یا در زندانها با قتل های خاموش جانشان را برای رسیدن به هدف و آرمانهایشان از دست دادند. مصطفی علیپور(پدر هوشمند) هم مثل همه انسانهای مبارز و آزادیخواه طی سالیان گذشته بارها توسط مقامات اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی تهدید به مرگ شده و با استناد به اتهاماتی چون عضویت و همکاری در احزاب کمونیست و مخالف رژیم مورد شکنجه قرار گرفته و چندین بار به زندان افتاده است. به طوری که جمهوری اسلامی کاری کرده بود که زندگی و امنیت و آسایش کل خانواده را مختل و بهم ریخته و تمامی حق و حقوق این خانواده بعنوان یک شهروند از آنان سلب و ارتباطات و مکالمات تلفنی و رفت و آمدها در سالهای گذشته که در ایران حضور داشتیم رصد و مورد کنترل اطلاعات در سردشت قرار داشت.
اما در رابطه با پرونده هوشمند که در (١٢ مرداد ١٣٩٧) در نزدیکی ایست بازرسی روستای سبدلو در مسیر (سقز به بانه) همراه با محمد استاد قادر (که در تاریخ ٢ اردیبهشت ١٣٩٩ از زندان مرکزی سنندج آزاد شد)، دستگیر شد. پس از دستگیری به مدت سه ماه اجازه ندادند که خانواده اش با او ملاقات یا تماس داشته باشند و تماس هوشمند با خارج از شکنجه گاه های اداره اطلاعات ممنوع و حق انتخاب وکیل، چه تعیینی و چه تسخیری و انتخابی را هم از او سلب کرده بودند. در تمام مدت زمان بازداشت هوشمند را با شکنجه و تهدید وادار به همکاری، اقرار اجباری و اعتراف گیری نمودند، که تنها چهار روز بعد از دستگیری اش (١٦ مرداد ١٣٩٧) در تلویزیون سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.
چگونگی محاکمه و روند پرونده هوشمند در بیدادگاه های استان کردستان!
ممنوعیت ملاقات با خانواده و تماس ۳ ماهه پس از دستگیری هوشمند تنها شروع سناریوسازی علیه وی و خانواده اش توسط کل دستگاه قضائی جمهوری اسلامی بود. از آنجا که هوشمند توسط دادیار شهرستان سقز متهم به جرایم محاربه و بغی شده، در شعبه سوم دادسرای سقز بدون حضور وکیل و در غیاب بازپرس پرونده اش صورت گرفته است. در شعبه دوم دادسرای شهرستان سنندج نیز با توجه به درخواست بازپرس پرونده برای وکیل تعیینی هوشمند، در شعبه سوم دادسرای شهر سقز از کانون وکلای دادگستری در استان کردستان، آقای ص.مجیدی را برای هوشمند برگزیده بودند. با این حال در زمان رسیدگی به پرونده در هر دو مرحله از تفهیم اتهام محاربه و باغی(بغی) ایشان وکیل نداشته. همچنان با توجه به تعیین وکیل تسخیری توسط این دادگاه، محاکمه و جلسه رسیدگی در غیاب وکیل تسخیری(ص.مجیدی) و در پشت درهای بسته و کاملا غیرعلنی برگزار شده، و از وکیل(تسخیری- مجیدی) در جلسات رسیدگی و بازپرسی دعوت نشده است.
دادگاه فرمایشی، ناعادلانه و کاملا ساختگی علیه هوشمند!
با توجه به موقعیت مکانی دستگیری هوشمند ( ایست بازرسی روستای سبدلو-شهرستان بانه) کل مراحل تحقیق و دادرسی روی پرونده هوشمند میبایست در دادسرای عمومی و انقلاب و همچنین دادگاه انقلاب شهرستان سقز صورت می گرفت، اما با قرار عدم صلاحیت بازپرس شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب این شهر(سقز)، پرونده هوشمند را به دادسرای شهر سنندج انتقال داده اند. درحالیکه دادسرای عمومی و دادگاه انقلاب شهر سقز عدم صلاحیت این دادگاه را در ادامه روند تحقیق و رسیدگی روی پرونده اعلام داشته و پرونده هوشمند را به شهر دیگری ( سنندج) احاطه کرده طبق کدام اصول و قواعد و قوانینی این عمل را انجام داده اند؟ کدام صلاحیت قضائی و قانون و سیستمی است که چنین تبعیض آمیز انه برای یک زندانی که تمامی شعبات دادسرا و دادگاه انقلاب و قاضی و اطلاعات این شهرستان ها (سقز – سنندج) می خواهند به هر وسیله ای برای گرفتن جان یک جوان چنین توطئه کثیفی بدور از هرگونه عدالت و انسانیت نشسته اند و اینگونه تصمیم می گیرند؟ وقتی دستگاه قضائی شهر سقز عدم صلاحیت و ناتوانی در رسیدگی به پرونده را ابراز می دارد، دستگاه قضائی در سنندج بنا به کدام صلاحیت و تصمیم گیری و قضاوتی تصمیم به صدور حکم اعدام برای یک زندانی که کلیه اعترافات نمایشی (توام با شکنجه های جسمی و روحی) را سند و مدرک جرمی ( که هیچ شاهد و شاکی) در آن وجود ندارد گرفته است؟ آیا اگر یک دادرسی عادلانه و علنی با به رسمیت شناختن کلیه حقوق یک زندانی و روبه جامعه صورت می گرفت می توانستند به راحتی حکم مرگ زندانی را امضاء کنند؟ پس تنها یک چیز وجود دارد و آنهم تنها ادله ای که جهت محکوم کردن هوشمند وجود دارد پیشینه سیاسی خانواده وی با توجه به اعتبار و موقعیت سیاسی و مبارزاتی آنان، که تنها درصدد انتقام و کینه توزی چند ساله علیه خانواده است.
اتهامات و تناقضات روی پرونده هوشمند!
از هوشمند دو بار اعتراف تلویزیونی توسط مقامات جمهوری اسلامی گرفته شده که اولین آن تنها چهار روز بعد از دستگیری اش ( ١٦-مرداد ١٣٩٧) بود که او را وادار به اقرار علیه خود در ارتباط با حمله مسلحانه به پایگاهی در شهر سقز کرده بودند. در اینجا به پرونده دیگری اشاره می کنم که ادعای شعبه یک دادگاه انقلاب سنندج در ارتباط اتهام به هوشمند و شرکت در عملیات دیگری ( حمله به کلانتری شهر سردشت) بوده و آن را به هوشمند نسبت داده اند. از آنجا که در شعبه های دادسرا و دادگاه انقلاب شهر سقز چنین ادعاهایی وجود نداشت، و با اعلام بر عدم صلاحیت این شعبه( سقز) در رسیدگی به پرونده، در نهایت شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به هر شکلی خواست برای صدور حکم اعدام هوشمند این زمینه را برای خود اختیار کند و تا اینجا به ظاهر موفق بوده. اما اتهامات و جرم هایی که در طی چندین مرحله بازپرسی و اتهامات بی پایه به هوشمند نسبت داده اند کاملا با برنامه ریزی و توطئه اداره اطلاعات و قاضی پرونده در استان کردستان و توسل به سابقه سیاسی خانواده، و مدت زمان ٤ سال حبس هوشمند در سال ٨٨ در زندان ارومیه می باشد.
بر اساس لیست اتهامات وارده توسط قاضی پرونده در شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج، اتهامات ثبت شده حاضر در پرونده هوشمند که منجر به رای دادگاه سنندج بوده؛ مجازات اعدام (به جرم بغی) – تحمل پنج سال حبس (به جرم عضویت در گروه مخالف جمهوری اسلامی) – یک سال حبس (تبلیغ به نفع گروه مخالف نظام) و ده سال حبس (جرم حمل سلاح غیر مجاز) ثبت شده، که در نتیجه حکم بدوی وی را به ۱۶ سال حبس رسانده است.
ماهیت و عدم صلاحیت دادگاه سنندج و صداقت مسئولین در پرونده!
هوشمند علی پور را متهم به حمل سلاح و قیام مسلحانه کرده اند، و این ادعا یک دروغ محض و کاملا ساختگی و غیرواقعی است. هوشمند و دو نفر که یکی از آنها محمد استاد قادر بوده در هنگام فعالیت های سیاسی و تشکیلاتی خود و در زمان خروج از ایران در نزدیکی شهر بانه ( ایست بازرسی روستای سبدلو) وقتی متوجه میشوند تیم دیگری از همراهانشان در کمین و به معاصره نیروهای امنیتی در آمده اند، و چند نفر از دوستانشان زخمی و مجروح شده داوطلب می شوند که برای نجات آنان اقدام کنند. با توجه به عدم شناخت کافی از منطقه و به علت تاریکی شب از مسیر اشتباه، راه را گم کرده و به کمین گروه دیگری از نیروهای مستقر در آن منطقه می افتند که هدف تیراندازی قرار میگیرند. محمد استاد قادر زخمی شده، نفر سوم موفق به فرار شده، و هوشمند در کنار دوستش(محمد) می ماند تا به او کمک کند؛ که با گاز اشک آور نیروهای مسلح رژیم مجروح و سپس هر دو دستگیر می شوند.
اما ادعاهای کاملا کذب، مملو از تناقض، و غیر واقعی جمهوری اسلامی که به منظور پرونده سازی برای هوشمند توسط مقامات جمهوری در استان کردستان ( قاضی, اداره اطلاعات, بازپرس پرونده, دادستانی و ….) می باشد، پس از حضور خانواده در اولین ملاقات ( در ٧ آبان ١٣٩٧) آشکار شد. در آن دیدار در حضور خانواده و هوشمند مقامات قضائی و امنیتی در زندان مرکزی شهر سنندج که اذعان داشته اند ” شانسی که هوشمند آورده این است که در هیچ گونه عملیات مسلحانه و درگیری شرکت نداشته است, قبل از وقوع درگیری دستگیر شده است و میتواند در تخفیف مجازات به هوشمند کمک کند”. اظهاراتی که توسط خود مقامات قضائی-امنیتی مکتوب و ضبط شده نشان دهنده ی بیگناهی هوشمند، کذب بودن کلیه اتهامات وارده به وی، و اعتراف گیری زیر شکنجه که مصداق جرم آشکار مقامات رژیم و نقض حقوق اولیه این زندانی سیاسی است.
مقامات قضائی در استان کردستان با اتکا به مستندات و فیلم اعترافات اجباری توام با شکنجه از هوشمند که در صدور رای این دادگاه ( شعبه یکم انقلاب سنندج) بکار گرفته اند، نه تنها وی را مستحق عفو و بخشش و تخفیف در مجازات اعلام نکردند، بلکه غیرانسانی و ناعادلانه در صدور رای خود با شقاوت و سنگدلی تمام دربی دادگاهی نابرابر و غیرمنصفانه با صدور رای اعدام پرونده را مختومه اعلام کرده اند.
جهت اطلاع عموم!
حکم اعدام که در شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج برای هوشمند علیپور صادر شده قطعا فاقد اعتبار از نظر حقوقی و قانونی می باشد، و دارای وجاهت قانونی حتی از نظر قوه قضائیه و دیوان عالی است. اگر واقعا پرونده مورد بررسی و نظارت دادگاهی عادلانه و منصف و بی طرف قرار بگیرد می بینیم که در این رای قطعا باید تجدید نظر صورت گیرد، و هوشمند به هیچ عنوان مستحق مجازات اعدام و مرگ نیست. زمانیکه هوشمند و محمد دستگیر شدند هر دو در یک پروسه طولانی مدت و غیر اخلاقی توام با شکنجه های شدید، و با اتهاماتی مشابه محکوم و قرار مجرمیت و کیفرخواست هر دو مبنی بر اتهامات بغی, تبلیغ و حمل سلاح روبرو بودند. در طی مراحل دادگاه نفی هیچیک از این موارد (مستند فیلم اعترافات و توبه نامه و درخواست عفو و بخشش) که رژیم از آنان برای همکاری درخواست کرده از هوشمند پذیرفته نشده، و از محمد قبول کرده اند. با توجه به اینکه فرض بگیریم اتهام ( قیام مسلحانه) که در اوراق روی پرونده هوشمند آمده، عدم استفاده از سلاح هم درج شده و این به معنای این است که هوشمند در زمان دستگیری و قبل از درگیری یا استفاده از سلاح دستگیر شده، به هیچ عنوان مشمول مجازات اعدام نبوده و نیست، و اینجا کلیه موازین انسانی و حقوقی یک زندانی توسط مقامات قضایی (استان کردستان) جمهوری اسلامی زیر پا گذاشته شده است. لهذا حکم وی از منظر قوانین انسانی و حقوق بشری بی اعتبار بوده و غیرقابل پذیرش می باشد. در پرونده هوشمند هیچ آسیبی به کسی وارد نشده، هیچ شاکی خصوصی یا شاهدی هم وجود ندارد. صدور این حکم با توجه به باز کردن پرونده ای کذب و اتهام زدن به هوشمند در رابطه با عملیاتی در چند سال گذشته به کلانتری شماره یک در شهرستان سردشت هست، که در آن هم هیچ شاهد و شاکی یا مدارکی برای محکوم کردن هوشمند وجود ندارد. این تنها حربه اداره اطلاعات و مقامات امنیتی در شهرستانهای سقز, سنندج و سردشت می باشد، و دلیل اصلی اش رابطه هوشمند و خانواده اش در فعالیت و مبارزه سیاسی در مقابل جمهوری اسلامی در سالهای گذشته است، و نشانگر این است که میخواهند با توسل به این حکم غیر انسانی انتقام خود را از مبارزات این خانواده بگیرند.
هه ژار علی پور- برادر زندانی سیاسی هوشمند علیپور
-وب سایت پیام ۱۵ اردی بهشت