یک کودک-مجرم با درخواست پدربزرگ خود در خطر صدور مجدد حکم اعدام قرار گرفت.
بر اساس این گزارش این حادثه حدود ۴ سال قبل در منطقه باغ فیض تهران رخ داد. پس از کشف اجساد یک زن و شوهر در خانهشان پلیس به پسر ۱۷ ساله این خانواده ظنین شد و او را مورد بازجویی قرار داد که وی به قتل پدر و مادرش اعتراف کرد.
پسر نوجوان گفت: من با پسری به نام مهدی دوست صمیمی بودیم اما از وقتی پدر و مادرم فهمیدند مهدی سیگار و قلیان میکشد، از من خواستند تا دوستیام را با او قطع کنم اما قبول نکردم. بعد از آن هم بیشتر با مهدی بیرون میرفتم و همین موضوع باعث درگیری بین ما شده بود تا اینکه به پیشنهاد دوستم تصمیم به قتل پدر و مادرم گرفتم. قرص خوابآور تهیه کردیم و آن را داخل آبمیوه ریختم. مادرم بعد از خوردن آبمیوه مسموم به خواب رفته بود که ما او را با یک شال خفه کردیم و جنازهاش را به اتاق طبقه بالا بردیم.
محمد گفت: وقتی پدرم به خانه برگشت، آبمیوه مسموم را به پدرم خوراندم. پدرم به خواب رفت و من و مهدی پدرم را هم خفه کردیم. صبح زود خواهرم را بیدار کردم تا به همراه مهدی به تفریح برویم. وقتی برگشتیم، به دروغ گفتم پدر و مادرم به خاطر گاز گرفتگی جان سپردهاند.
به دنبال اعترافهای تکان دهنده پسر نوجوان مهدی نیز تحت بازجویی قرار گرفت. وی به همدستی در قتلها اعتراف کرد و گفت: محمد به من گفت اگر پدر و مادرش را بکشد، ارثیه خوبی به او میرسد که بخشی از آن را به من هم میدهد.
محمد و مهدی هر دو به اتهام قتل و معاونت در قتل پروندهشان به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران که ویژه رسیدگی به جرایم اطفال است، فرستاده شد. دو متهم نوجوان به ریاست قاضی کیخواه و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستادند.
در ابتدای آن جلسه که اواخر سال ۹۶ برگزار شد، خواهر ۱۳ساله محمد که در بهزیستی نگهداری میشود، در حالی که اشک میریخت، گفت: از برادرم هیچ شکایتی ندارم و گذشت میکنم. ولی از مهدی دیه میخواهم. اگر توان پرداخت دیه را ندارد، برایش تقاضای اعدام دارم.
اما پدربزرگ مادری محمد وقتی روبهروی قضات ایستاد، گفت برای دو پسر نوجوان اعدام میخواهم و به هیچ قیمتی گذشت نمیکنم.
در پایان جلسه هیأت قضایی وارد شور شد و با توجه به ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی جدید دو پسر نوجوان را از اعدام معاف و هر یک از آنها را به ۵ سال زندان و پرداخت دیه محکوم کردند اما حکم صادره با اعتراض اولیای دم به دیوان عالی کشور رفت و حکم نقض شد.
بدین ترتیب پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه همعرض فرستاده شد و صبح دیروز هر دو متهم در شعبه پنجم دادگاه کیفری محاکمه شدند. متهم اصلی که از مرگ پدر و مادرش به شدت پشیمان بود، گفت: من خیلی شرمنده و پشیمان هستم اما موضوعی که بسیار ناراحتم میکند، این است که هر شب خواب مادرم را میبینم. سپس پسر جوان به گریه افتاد و وکیلش از قاضی خواست تا اجازه دهد او دفاعیاتش را بنویسد که قاضی اجازه داد.
سپس پدربزرگ متهم با حضور در جایگاه برای نوهاش در خواست اعدام کرد. اما خواهر کوچکتر متهم همچنان از اعدام برادرش گذشت کرد و او را بخشید. بدین ترتیب قضات برای صدور حکم برای این دو متهم وارد شور شدند. روزنامه ایران ۲۷ اردی بهشت