بیست هزار زندانی؛ گزارشی از مشکلات زندانیان محبوس در زندان تهران بزرگ

مجتمع زندان تهران بزرگ در طراحی اولیه آن ۳۲ ساختمان پیش‌بینی شده و هر ساختمان تحت عنوان تیپ و یا واحد نامگذاری شده است. تاکنون ۵ تیپ این زندان افتتاح شده و تیپ ۶ زندان نیز تجهیز و آماده‌سازی شده ولی تاکنون زندانیان به آنجا منتقل نشده‌اند. هر تیپ دارای ۱۰ بند عمومی و یک بند مشهور به سوئیت و یا بند دربسته است. هم اکنون ۲۰ هزار زندانی در این مجموعه بسر می‌برند.

نحوه ورود محکومان جدید به زندان

طبق گفتگوهای هرانا با تعدادی از زندانیان آزاد شده از این زندان به عنوان شاهد عینی، زندانیان در بدو ورود به مدت یک هفته الی ۱۰ روز در قرنطینه اول و ۴۵ روز و برخی نیز در تی سی یا قرنطینه دوم بسر می‌برند. شرایط قرنطینه این زندان بسیار نامناسب گزارش شده است. سرویس‌های بهداشتی کوچک و کم، وجود بسیار زیاد حشرات موذی و نگهداری زندانی چندین برابر ظرفیت محل از جمله مشکلات آن است. با این حال پس از ورود زندانیان به بند نیز مشکلات جلوه دیگری به خود می‌گیرد.

لباس زندانیان در بدو ورود از آنها گرفته شده و تنها با یک دست پیراهن و شلوار به بند منتقل می‌شوند. به هیچ وجه لباس گرم و یا لباسی برای عوض کردن حتی لباس زیر به زندانی داده نمی شود. در برخی موارد زندانی بدون دمپایی راهی بند می‌شود و با پای برهنه تردد می‌کنند.

بند دربسته

از بندهای دربسته برای ایزوله و تنبیه زندانیان استفاده می‌شود. بندهای دربسته عموما فاقد فروشگاه و سایر امکانات موجود در بندهای دیگر زندان است. چهار تا هشت سلول انفرادی در هر یک از بندهای دربسته وجود دارد و سرویس بهداشتی نیز داخل سلول تعبیه شده است. گاهی به منظور تنبیه بیشتر زندانی به دستور بازجو و یا شورای انضباطی زندان افراد از هواخوری، تماس تلفنی و یا ملاقات نیز محروم می‌شوند.

بند عمومی

هر بند عمومی شامل ۱۶ اتاق، یک نمازخانه، سرویس های بهداشتی، حمام و هواخوری است. در هر اتاق ۵ ردیف تخت سه طبقه قرار داده شده است. در میان زندانیان تخت پایین با عنوان زاغه، تخت دوم، وسط خواب و تخت سوم با نام سه‌طبقه شناخته می‌شود. زاغه‌ها به دلیل آسان‌تر بودن رفت و آمد تنها به زندانیان قدیمی‌تر و یا مسن‌تر اختصاص دارد. در واقع برخی از زندانیان قدیمی از روی لطف تخت زاغه را در اختیار افراد مسن یا بیمار قرار می‌دهند.

یک زندانی که اخیر از زندان تهران بزرگ آزاد شده در این باره به هرانا گفت: “به دلیل شرایط حاکم بر زندان، گاهی اوقات حتی تخت‌ها نیز به فروش می‌رسند. به جز تیپ ۵ در سایر قسمت‌های زندان برخی افراد از دسترسی به تخت محروم بوده و اصطلاحا کف خواب و یا کریدور خواب هستند. یعنی تعداد زندانی‌ها از ظرفیت سلول بیشتر است. استراحت در طول روز برای کف‌خواب‌ها غیرممکن است و این خود تحمل حبس را برای آنان دشوارتر می‌کند. حتی شب‌ها نیز بارها توسط دیگران لگد می‌شوند. وضعیت کریدور خواب‌ها (کسانی که اصطلاحا به صورت گاردونی می‌خوابند) حتی از کف خواب‌ها هم وحشتناک‌تر است و مجبور به خوابیدن در مکان‌های آلوده‌ای چون مقابل درب ورودی سرویس‌های بهداشتی هستند”.

در زمان پذیرش هر زندانی سه پتوی نازک و زبر در اختیار آنان قرار داده می‌شود. این پتوها نیز در میان زندانیان با نام “پتوی دولتی” شناخته می‌شوند. زندانیان باید از یکی به عنوان روانداز، از دیگری به عنوان تشک و از پتوی سوم به جای بالش استفاده کنند. باقی لوازم مورد نیاز نیز توسط زندانی خریداری می‌شود. زندانیان مجاز به خرید، تلویزیون، یخچال، فریزر، پتو، فرش، موکت، ملحفه، جاکفشی و … برای سلول و یا بند خود هستند. این لوازم باید حین خرید وقف زندان شده و زمان آزادی اجازه فروش و یا خارج کردن آنها از بند را ندارند. این سیستم موجب شده تا بسیاری از زندانیان که توان مالی خرید این وسایل را ندارند، عملا از آنها محروم می‌مانند.

این زندانی سابق در ادامه در خصوص سوءاستفاده های احتمالی مسئولان زندان به هرانا گفت: “یکی از دلایل علاقه مسئولان زندان به انتقال پیاپی زندانیان کسب درآمد حاصل از فروش دوباره این لوازم است. برای مثال سال گذشته تعدادی زیادی از زندانیان محبوس در بند ۴ زندان اوین ابتدا به بهانه تفکیک زندانیان از متهمان به بندهای ۷ و ۸ اوین منتقل شدند. اما چند ماه بعد شماری از آنها به تیپ ۵ زندان تهران بزرگ آورده شدند. اعلام کردند محکومین به زندان تهران بزرگ منتقل شده و متهمان در زندان اوین می‌مانند. زندانیان مجددا مجبور به خرید وسایل و امکانات در زندان تهران بزرگ شدند. مثال دیگر بازداشت شدگان اعتراضات سال ۹۷ است. بازاریانی که در جریان اعتراضات پراکنده سال ۹۷ بازداشت شده بودند به سوئیت و یا بند دربسته شماره ۱۱ تیپ ۱ زندان تهران بزرگ منتقل شدند. آنها در مدت سه ماهی که در این بند بسر بردند به دلیل کمبود امکانات مجبور به خرید امکانات اولیه‌ای چون یخچال، فریزر، تلویزیون و … شدند. پس از آزادی این افراد به قید وثیقه، وسایلی که به ارزش ۳۰۰ میلیون تومان توسط بازاریان بازداشتی خریداری شده و وقف زندان شده بود، کمتر از یک ماه بعد با دستگیری گروه دوم معترضین باری دیگر با قیمت جنس آکبند به آنان فروخته شد. مدتی بعد گروه سوم بازداشت شدگان یعنی فعالین شبکه‌های اجتماعی همچون علیرضا شیرمحمدی و مردم معترض اهواز به این بند آورده شده و آنها نیز مجبور به خریداری این اجناس دست سوم شدند”.

عدم رعایت اصل تفکیک جرائم

زندانیان سیاسی و عقیدتی در این زندان بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در کنار زندانیان با جرائم عمومی و یا خشن بسر می‌برند. یک زندانی سابق این زندان به گزارشگر هرانا توضیح داد: “زندانیان سیاسی به عمد و برای فشار بیشتر به بندهای محل نگهداری زندانیان خشن منتقل می‌شوند. این انتقال هم تنها با هدف تهدید و کنترل زندانیان سیاسی صورت می‌گیرد. علیرضا شیرمحمدی قربانی همین عدم رعایت اصل تفکیک جرائم شد و به دلیل اعتراض به این شرایط، هدف حمله زندانیان با جرائم خشن قرار گرفته و نهایتا جان خودش را از دست داد”.

اشتغال زندانیان

در زندان تهران بزرگ تیپ ۵ فاقد کارگاه است اما سالن ۱۱ تیپ ۱ دارای کارگاه خیاطی است. تا پیش از بحران کرونا هر فرد با ۸ ساعت کار در کارگاه زندان هر هفته مبلغ ۲۰ هزار تومان دریافت می‌کرد. مسئولان زندان مدعی هستند که ۸۰ هزار تومان نیز ماهانه برای آنها پس انداز کرده و در زمان آزادی به افراد داده خواهد شد.

همچنین طی روزهای اخیر شماری از زندانیان محبوس در تیپ ۱ این زندان برای کار به بند ۷ زندان اوین منتقل شده‌اند. این تیپ پیش از این محل نگهداری زندانیان متهم به سرقت و مصرف کنندگان مواد مخدر بود. یک منبع مطلع در خصوص این انتقال به هرانا گفت: “مدتی قبل نماینده کارگاه‌های زندان اوین با حضور در زندان تهران بزرگ به زندانیان گفته است که هر کس مایل باشد، برای کار به بند ۷ اوین منتقل می‌شود. از قبل به آنها گفته بودند که افراد در صورت ترک اعتیاد برای کار به اوین منتقل خواهند شد. بند ۷ یکی از مجهزترین بندهای زندان اوین و یا شاید از بهترین بندهای زندان‌های استان تهران باشد. این بند دارای سالن آمفی تئاتر و سالن ورزشی است. درآمد حاصل از کار آنها نیز ناچیز است. کف حقوق ۲۰ هزارتومان در هفته است و وقتی استادکار شوند به ۴۰ هزار تومان می‌رسد. در بند ۸ اوین هم افراد با همین حقوق در کارگاه‌های خیاطی، خراطی و نساجی کار می‌کنند”.

فروشگاه زندان و تغذیه زندانیان

اردیبهشت سال ۹۸ اصغر جهانگیری، رئیس سازمان زندان‌ها از افزایش سرانه غذای زندانیان به روزانه ۷ هزار و ۳۰۰ تومان خبر داده بود. با این وجود بنا به گزارش‌های دریافتی خوراک و بهداشت زندانیان کماکان وضعیت نامساعدی دارد.

یک منبع آگاه در خصوص کیفیت غذای زندان به هرانا توضیح داد: “زندانیان در زندان تهران بزرگ به دلیل کیفیت پایین و میزان کم غذای جیره زندان اکثرا مجبور به تهیه غذا از رستوران زندان و یا فروشگاه زندان با کیفیت پایین و قیمت بالا هستند. به دلیل کیفیت پایین آب نیز، آب آشامیدنی باید خریداری ‌شود. هر زندانی ماهانه برای تامین آب آشامیدنی، خوراک و بهداشت دستکم یک میلیون تومان هزینه می‌کند. درآمد حاصل از زندان، خود انگیزه‌ای برای مسئولان به منظور عدم بهبود شرایط است. آب زندان بسیار شور و بدبو است و خرید آب معدنی هم برای هر زندانی ممکن نیست. اگر غذای رستوران را تهیه کند، روزانه به دو بطری آب و اگر خودش غذا تهیه کند سه بطری آب نیاز دارد”.

بحث مشکلات و کیفیت آب زندان تهران بزرگ موضوع جدیدی نیست و مسبوق به سابقه است. یکی از دلایل بروز این مشکل مربوط به هدایت شدن بخشی از فاضلاب تهران به منطقه‌ای نزدیک به زندان تهران بزرگ است. امری که وضعیت آب‌های زیرزمینی منطقه و نهایتا آب مصرفی زندانیان را بسیار نامناسب کرده که خود عاملی بیماری‌زا در میان زندانیان است. یک منبع آگاه در این خصوص به هرانا گفته بود: “آبی که زندانیان تهران بزرگ مصرف می‌کنند آب چاه و بسیار آلوده است. سیستم تصفیه مناسب نیز در این زندان وجود ندارد. این امر باعث شده تعداد زیادی از زندانیان به بیماری‌های مختلف مجاری ادرار یا کلیوی مبتلا شوند. بسیاری از زندانیان مبتلا به بیماری‌های پوستی نیز شده‌اند. مسئول بهداری زندان یکی از دلایل این بیماری را آب زندان عنوان کردند و به زندانیان توصیه شده بود که از آب زندان استفاده نکنند”.

این منبع آگاه به قیمت بالای محصولات کشاورزی در این زندان نیز اشاره کرد و گفت: “در زندان تهران بزرگ قیمت میوه، سبزیجات و صیفی‌جات بیش از ۲۰ درصد گران‌تر از بیرون زندان است”.

این امر در حالی است که طبق آیین‌نامه سازمان زندان‌ها، زندان موظف به تامین لبنیات، سبزیجات و میوه زندانیان است. با این وجود بنا به گفته این منبع مطلع: “بسیاری از زندانیان به دلیل قیمت‌های بالا امکان خرید حتی یک پرتقال را هم نداشته‌اند و حال مبتلا به سوءتغذیه شده‌اند”.

در طول ماه رمضان، نحوه تقسیم جیره غذایی زندان نیز تغییر کرد و به دو وعده سحری و افطار تقلیل یافت. این منبع مطلع درباره وضعیت تغذیه در ماه رمضان به هرانا گفت: “برای سحری برنج و سویا و برای افطار یک سیب زمینی و یک تخم مرغ پخته می‌دادند. برنج و سویایی که با خوردن آن دچار دل درد و تهوع می‌شوید. اما پس از ۳ سال، دو هفته پیش برای نخستین بار این جیره به برنج و گوشت تغییر پیدا کرد و در عوض جیره ماست تک نفره که تنها دو قاشق ماست داشت از غذای یکشنبه حذف شد. گرچه میزان گوشت همچنان بسیار اندک است. با اینکه افرادی که توانایی خرید از فروشگاه زندان را دارند به نفع دیگران کناره‌گیری می‌کنند. اما همچنان کمتر از دو قاشق به کسانی که از جیره زندان تغذیه می‌کنند می‌رسد. عدس و لوبیای افطار نیز به بهانه گرانی حبوبات از این جیره غذایی افطار حذف شد. همچنان در ایام رمضان عدس پلو به عنوان سحری روز یکشنبه داده می‌شد اما عدس نپخته با برنجی بی کیفیت هضم و بلع چنین غذایی را ناممکن کرد”.

به علاوه فروشگاه زندان از دادن فاکتور خرید به زندانیان خودداری کرده و در عوض مبلغی مازاد بر خرید از زندانیان اخذ می‌کند. یک زندانی پیشین در این خصوص به هرانا گفت: “مثلا شما ۱۰۰ هزارتومان خرید می‌کنی اما از تو ۱۲۰ هزار تومان پول می‌گیرند. یعنی عملا با فاکتور ندادن سعی دارند این کلاهبرداری را مخفی نگهدارند. کلاهبرداری تنها این نیست. از تحویل لباس به زندانیان جلوگیری می‌کنند اما لباس‌های بی‌کیفیت که شاید قیمت آن در بیرون زندان کمتر از سی هزار تومان باشد، آنجا ۱۵۰ هزار تومان به فروش می‌رسد”.

فروش برخی اقلام همچون فلفل در زندان ممنوع است اما همین ممنوعیت سبب ایجاد بازار سیاه در زندان شده است. وی در این باره افزود: “یک سری اقلام مثل فلفل سیاه و فلفل قرمز را ممنوع کرده و در عوض در بازار سیاه به ده برابر قیمت می‌فروشند. بسته کوچک فلفل شاید بیرون ۲۰ هزارتومان باشد اما در زندان تا ۲۵۰ هزار تومان فروخته می‌شود. این ممنوعیت به بهانه جلوگیری از استفاده فلفل در دعوا و درگیری بوده اما اگر ممنوعیت وجود دارد باید برای همه باشد. ولی وکیل بندها و یا زندانیان ثروتمند و زندانیان در اتاق ۱ و ۲ به آن دسترسی دارند. تنها فلفل نیست، درباره لیوان شیشه‌ای و چاقو هم همین مساله وجود دارد”.

فروش و مصرف مواد مخدر در زندان

موقعیت جغرافیایی این زندان، وجود برجک های دیدبانی و بازرسی های بدنی زندانیان و ملاقات کنندگان، امکان وارد کردن مواد مخدر به هر شکل بدون اطلاع مسئولین زندان را بسیار دشوار می‌کند؛ از این رو به نظر می‌رسد ورود مواد با همکاری برخی از مسئولین زندان صورت می‌گیرد، امری که در اکثر زندان‌های کشور به دلیل عواید مالی آن مسبوق به سابقه است. به دلیل وفور مواد مخدر و شرایط نامناسب محیط زندان بسیاری از زندانیان در ایام حبس به مصرف مواد مخدر روی می‌آورند.

مخدرهایی چون هروئین نیز با سرنگ‌های چند بار مصرف شده در زندان استفاده می‌شود که خود باعث انتقال بیماری‌هایی چون ویروس اچ آی وی و یا هپاتیت است. به علاوه برخی از زندانیان که توانایی مالی پرداخت رشوه دارند، آزادانه در محیط سلول‌ها این مخدرها را مصرف می‌کنند. به دلیل کویری بودن هوای محیط زندان حتی فضای هواخوری‌ها نیز آزاردهنده و مملو از دود سیگار و موادمخدر است. همچنین انتخاب انتظامات زندان از میان همین زندانیان مصرف کننده، امکان استعمال و یا خرید و فروش مواد مخدر بیشتر شده است.

یک زندانی که اخیرا از زندان تهران بزرگ آزاد شده است، درخصوص فروش مواد مخدر به هرانا گفت: “برخی از زندانیان در این زندان با فروش مواد مخدر کسب درآمد می‌کنند. حتی شماری از نگهبانان زندان در تجارت موادمخدر داخل زندان نقش داشته و ورود، خرید و فروش و استعمال آن در زندان را تسهیل کرده و در عوض خود نیز سهمی از سود آن می‌برند”.

بند ۱۰ تیپ ۵ زندان تهران بزرگ محل نگهداری بازداشت شدگان اعتراضات سراسری سال ۹۸ موسوم به “اعتراضات آبان ماه” است. این زندانی سابق درخصوص وضعیت مواد مخدر در این بند گفت: “وکیل بند و انتظامات این بند از سوی مسئولان زندان و از میان زندانیان با جرائم مرتبط با مواد مخدر انتخاب شده‌اند. آنها از روش‌های متفاوتی برای آلوده کردن این افراد و خصوصا جوانان بازداشتی به مواد مخدر استفاده می‌کنند. حتی به آنها می‌گفتند شما جرائم امنیتی دارید و قرار است تا سالها در زندان بمانید پس برای کم کردن فشار زندان مواد مخدر مصرف کنید. هروئین، شیشه، ماری‌جوانا و حتی قرص “ب ۲” که استفاده پزشکی در اتاق عمل دارد در زندان موجود است. یک هفته اول مصرف نیز، مواد مخدر بدون هزینه و به رایگان از سوی وکیل بند به زندانیان داده می‌شود”.

بهداشت و درمان

در هر تیپ زندان تهران بزرگ، یک بهداری وجود دارد اما در اکثر ساعات روز، زندانیان از داشتن پزشک و یا پرستار محروم هستند و تنها یکی از زندانیان با یا بدون تخصص به عنوان مسئول بهداری انتخاب شده است. هر چند روز یکبار از هر اتاق بیست نفره، تنها سه نفر برای رفتن به بهداری انتخاب می‌شوند که همین افراد نیز با کمترین معاینه پزشک و یا پرستار تنها از مسئول بهداری قرصی دریافت کرده و به بند بازگردانده می‌شوند.

لازم به ذکر است که از اسفندماه ۹۸ و با شیوع ویروس کرونا تمامی ملاقات‌ها ممنوع شده است.

یک منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود درباره شیوع بیماری کرونا در زندان به هرانا گفت: “کمبود پزشک و پرستار خصوصا در تیپ‌هایی که زندانیان شعبه‌ای در آنها محبوس هستند، سبب افزایش شمار فوت زندانیان به دلیل عدم رسیدگی پزشکی شده است. کمبود و گاهی نبود دارو نیز از مشکلات بهداری زندان است. این در حالی است که اکثرا زندانیانی که وضع مالی نسبتا بهتری دارند، حتی دارو را نیز خریداری کرده و به زندان هدیه می‌دهند. فشارسنج و گلوکومتر درون بهداری زندان یا درست کار نمی‌کند و یا گلوکومتر کاغذ ندارد. اصلا برخی تیپ‌ها از داشتن همین دستگاه‌ها هم محروم هستند. با شیوع ویروس کرونا ماسک، الکل و مواد ضدعفونی کننده نیز در زندان پخش نشده و زندانیان خود باید به دو برابر قیمت آنها را خریداری کنند. نظافت درون بندها و هزینه خرید وسایل شوینده نیز توسط خود زندانیان صورت می‌گیرد؛ زیرا جیره بهداشتی اندک و بی‌کیفیت است و پخش آن نیز به درستی صورت نگرفته و مقداری از آن دزدیده می‌شود”.

وی در ادامه درخصوص وضعیت مبتلایان به ویروس کرونا به هرانا گفت: “تاکنون دستکم ۱۵ زندانی در زندان تهران بزرگ به ویروس کرونا مبتلا شده‌اند که ۷ تن از آنان به دلیل تاخیر در اعزام به بیمارستان جان خود را از دست داده‌اند”.

زندانیان مبتلا به بیماری‌هایی چون اچ آی وی و هپاتیت خصوصا در زمان شیوع کرونا، بدون امکانات خاصی تنها در سلولی جداگانه در بند ۱ و ۲ تیپ ۱ بسر برده و سرویس بهداشتی و حمام آنها با سایرین مشترک است. این امر می‌تواند جان این افراد را بیش از سایرین در معرض خطر قرار دهد.

به علاوه آب زندان برای حمام روزانه گاه ۱۷ تا ۱۸ ساعت قطع است. بنا به تجربه سال‌های گذشته به مرور و با گرم‌تر شدن هوا این قطعی آب نیز شدیدتر خواهد شد. اخیرا دو شیر آب اضطراری برای دستشویی تعبیه شده است. حمام‌ها تنها ۴ تا ۶ ساعت در روز قابل استفاده هستند به نحوی که بسیاری از زندانیان بین ۲ تا ۵ ماه امکان استفاده از حمام را ندارند. زندانیان تنها از ساعت ۱۲ شب به بعد امکان استفاده از آب گرم را دارند. به دلیل مشکلات موجود میان مسئولین زندان و شهرداری منطقه شهریار، فشار آب کافی برای این زندان و امکان تامین آب گرم وجود ندارد. از اوایل هفته گذشته تاکنون نیز با گرم‌تر شدن هوا بعضی روزهای تنها حدود ۲ ساعت آب زندان وصل است و اکثر ساعت‌ها آب به کلی قطع می‌شود.

برای سیستم گرمایش و سرمایش زندان نیز از چیلر استفاده می‌شود. درون محفظه‌های این چیلرها موش نفوذ می‌کند و بادی که به بیرون می‌وزد دارای بوی نامطبوعی است که خود نیز بیماری‌زا است.

اعزام درمانی

در صورت نیاز فوری به پزشک و اعزام به بیمارستان خارج از زندان به صورت شبانه نیز، به دلیل دوری راه و نبود آمبولانس به تعداد کافی، زندانیان در معرض تهدید جانی هستند. اعزام بیماران زندانی در طول روز نیز با مشکلات و محدودیتهای زیادی مواجه است.

زندانیان پیش از اعزام گاه تا چندین ساعت در اتاقی که در میان زندانیان به “سگدونی” شهرت دارد، در انتظار سرباز و افسر شعبه اعزام می‌مانند. اتاقی مملو از دود سیگار و بدون تهویه هوا. همچنین تمامی زندانیان فارغ از نوع اتهام، برای اعزام به بیمارستان باید با لباس زندان و دستبند و پابند منتقل شوند، امری که به عقیده بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی خلاف اصول انسانی بوده و به همین دلیل از تن دادن به آن سر باز می‌زنند.

دستبند و پابند به حدی تنگ بر دستان و پاهای زندانی بسته می‌شوند که ایجاد زخم های چرکین کرده و رد آن برای برخی با گذشت دو سال کماکان بر بدنشان باقی مانده است.

یک زندانی سابق درباره اعزام های درمانی زندانیان زندان تهران بزرگ به هرانا توضیح داد: “دستبند و پابند را به حدی محکم به زندانی اعزامی می‌بندند که جای آن زخم می‌شود و سرباز همراه در عوض شل‌تر کردن آن تقاضای رشوه می‌کند. یک اعزام بدون دردسر حداقل ۳۰۰ هزار تومان هزینه دارد. به عنوان مثال مامور اعزام دستبند و پابند زندانی را محکم می‌بندد و وقتی با اعتراض زندانی مواجه می‌شود به او می‌گوید اگر بخواهی شل ببندم برای هر کدام ۱۰۰ هزار تومان و اگر می‌خواهی یکی را باز کنم ۳۰۰ هزار تومان بده؛ یک زندانی که برای عدم توانایی در پرداخت ده سکه در زندان است چگونه می‌تواند این مبالغ را پرداخت کند؟ پیش از اعزام نیز تا ساعت‌ها باید در اتاق مشهور به سگدانی منتظر سرباز برای اعزام بماند و دود سیگار و رفتارهای توهین آمیز را تحمل کند”.

امکانات فرهنگی، ورزشی

با شیوع ویروس کرونا رفت و آمد به کتابخانه، اماکن ورزشی و فرهنگی زندان ممنوع شده است. گرچه پیشتر نیز زندانیان سیاسی و امنیتی در این زندان برخلاف سایر زندانیان از استفاده از بخش فرهنگی زندان محروم بودند. امری که برخلاف آیین نامه سازمان زندان‌ها است.

همچنین بخش فرهنگی زندان با شیوع ویروس کرونا تبدیل به قرنطینه شده و زندانیان پس از بازگشت از مرخصی به مدت دو هفته در این مکان بسر می‌برند.

یکی از زندانیان محبوس در این زندان که مدتی قبل با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شده است، درباره وضعیت این بخش‌ها پیش از شیوع کرونا به هرانا توضیح داد: “قبل از کرونا نیز وضعیت بخش فرهنگی مناسب نبود. در تیپ ۵ اصلا کتابخانه‌ای وجود ندارد. همچنین به زندانیان سیاسی به دستور حافظت اطلاعات و شخص حافظی اجازه تدریس زبان هم داده نمی‌شد. دلیل این مخالفت هم بیم از اطلاع رسانی مدرس عنوان شده بود”.

به علاوه زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندان تهران بزرگ از تحویل کتاب و روزنامه محروم هستند.

اجرای احکام شلاق در زندان

احکام شلاق زندانیان در عوض شعبه اجرای احکام درون زندان و مقابل ساختمانی به نام ۱۸۰ در تیپ ۱ اجرا می ‌شود. اجرای حکم در حضور جمع و توسط سربازان و به صورت ناشیانه است. بنا بر گفته‌های خانواده یکی از زندانیان محبوس در این زندان، تاکنون چندین بار ضربات شلاق برخلاف حکم صادره به جای کمر به صورت زندانی نیز برخورد کرده است.

زندان تهران بزرگ یا زندان فشافویه در ۳۲ کیلومتری جنوب تهران واقع شده است. هدف از ساخت این زندان که کلنگ احداث آن در سال ۷۹ زده شده ساخت اردوگاهی ویژه برای محکومان مواد مخدر بوده است. با این حال هم اکنون تعدادی بسیاری از زندانیان سیاسی – امنیتی نیز در آن نگهداری می‌شوند. شرایط نگهداری زندانیان، وضعیت امکانات رفاهی و همچنین رفتار مسئولین این زندان با زندانیان همواره بسیار نامناسب گزارش شده است. هرانا ۱۱خرداد