آن چه در گزارش زیر میخوانیم شرح جنایت هولناکی است که قلب انسان را به درد میآورد. تصور کنید حکومتی که در عصر ارتباطات و اینترنت چنین جنایتی را مرتکب میشود، در عصر تاریک دهه ۶۰ چه کرده است. داستان مربوط به همین چند روز پیش است، ۱۰ اسفند ۹۹.
۱۰ماه شکنجه و انفرادی!
در این روز چهار زندانی سیاسی اهوازی اعدام شدند. علی خسرجی، حسین سیلاوی، جاسم حیدری و ناصر خفاجیان. اما امروز ده روز بعد از اعدام آنان، گزارشها حاکی است که صحنه اعدام آنان یک اعدام معمولی نبود. این ۴ زندانی و خانوادههایشان به شدت شکنجه شده بودند. در این گزارش هولناک میخوانیم: «سه زندانی سیاسی علی خسرجی، حسين سيلاوی و جاسم حيدری كه از انفرادیهای زندان شيبان به زندان سپيدار در روز اعدام منتقل شده بودند، روی صورت و جاهای مختلف بدن آنان آثار كبودی ناشی از شكنجه دیده میشد. هر سه زندانی قبل از اعدام چندين روز در اعتصاب غذا بسر بودند. آنان لبهایشان را دوخته بودند. آثار شکنجه بر روی لبهای آنها نمايان بود. دست راست علی خسرجی كه پلاتين داشت ورم كرده بود».
اعدام جاسم حیدری به همراه سه زندانی سیاسی دیگر در اهواز
عفو بینالملل؛ فراخوان فوری به توقف اعدام ۸زندانی عرب و بلوچ
اعترافات اجباری تلویزیونی
این گزارش میافزاید: ناصرخفاجیان زاده (مرمضی) بعد از اعتراضات زندانیان در زندان سپیدار و شیبان در فروردین ۹۹ به مکان نامعلومی منتقل شده بود. اما قبل از اعدام چند روزی با خانوادهاش در زندان فجر دزفول ملاقات داشت. سه زندانی دیگر بعد از اعتراضات فروردین ماه ۹۹ ابتدا به بازداشتگاه اطلاعات و سپس زندان انفرادی شیبان منتقل شدند. در این مکان از حداقل حقوق و حداقل امکانات محروم بودند.
آنان تحت فشار و شکنجه مجبور به مصاحبه تلویزیونی شده بودند. در تمام این مدت از امکان ملاقات و تلفن برای تماس با خانواده محروم بودند. اغلب این زندانیان در روزهای قبل ازاعدام زیر شکنجه و فشار فیزیکی و روحی بودند.
صحنه هولناک روز اعدام
اما اصل شکنجه این زندانیان و خانوادههای شان در روز اعدام بود. این منبع مطلع در ادامه گزارش خود مینویسد: روز یک شنبه ۱۰اسفند بدون اطلاع قبلی و طی تماسی توسط اطلاعات از هر خانواده این زندانیان خواسته شده که از هر خانواده یک نفر در میدان چهار شیر اهواز حاضر شوند. سپس هرکدام از آنان با یک ماشین جداگانه و چشم بسته به زندان سپیدار برده شدند. مقامات امنیتی و اطلاعاتی از خانوادهها خواسته بودند که فقط یک نفر برای ملاقات حاضر شود. آنان با خود میوه و غذا هم برای زندانیشان برده بودند.
این زندانیان در ملاقات چند دقیقهیی متوجه میشوند که در زندان سپیدار هستند. به همین دلیل جاسم حیدری به دیگر دوستانش میگوید: «اينجا زندان سپيدار است و ما را برای اعدام آوردند. قبل از ما نيز «علی مطيری» را آوردند سپيدار و اعدام كردند».
۴ کیسه سیاه یعنی پیکر چهار زندانی اعدام شده
تا این جای داستان نه خانوادهها و نه زندانیان در معرض اعدام از زمان اجرای حکم خبر نداشتند.
بعد از این ملاقات چند دقیقهیی هر چهار زندانی را میبرند. هر كدام از افرادی كه در ملاقات حاضر شده بودند در اتاقهای جداگانه چشم بسته نگهداری شدند. بعد از ۲۰ دقيقه چشم بسته هر كدام را بطور جداگانه بر بالای چهار كيسه سياه میآورند تا پیکر عزیزانشان را شناسایی کنند.
به این ترتیب ظالمان طی ۲۰دقیقه در حالی که خانوادهها هنوز لذت دیدار چند لحظهیی با عزیزانشان را با خود مرور میکردند، آنان را به دار آویختند.
بعد از اجرای حكم اعدام، پيكر این چهار زندانی عرب را تحويل خانوادهها ندادند. به آنها گفتند كه در «لعنت آباد» دفن میشوند.
شکنجه خانوادهها با ندادن پیکرهای شان
خود مقامات امنیتی آنان را مخفیانه دفن کردند، گواهی فوت به خانواده ندادند. آنها را تهدید کردند که حق برگزاری مراسم و فاتحه خوانی برای عزیزانشان ندارند.
لعنت آباد در نزديكی كوی پادادشهر شهر اهواز قرار دارد و در نزديكی اين قبرستان مخالفان حکومت بعد از اعدام در آنجا دفن میشوند. مردم به اين قبرستان «مزار» میگويند و عوامل حکومتی آن را «لعنت آباد» مینامند. ایران آزادی ۲۰ اسفند