خبرگزاری هرانا – ۲ متهم در تهران از بابت اتهام قتل در دو پرونده جداگانه، به ترتیب توسط شعبه دوم و هفتم دادگاه کیفری یک این استان به اعدام محکوم شدند. همچنین دو زندانی در شهرهای شوش و خرم بید که پیشتر در پرونده های جداگانه از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بودند، با گذشت اولیای دم از چوبه دار رهایی یافتند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از دیدار نیوز، یک متهم در تهران از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شد.
بر اساس این گزارش، در دیماه سال ۹۳ با مراجعه زنی میانسال به پلیس آگاهی تهران و اعلام مفقود شدن دختر ۳۰ سالهاش به نام سوسن، تحقیقات برای جستجوی این فرد آغاز شد.
این زن در توضیح به مأموران گفت: حدود ۲ ماهی است که از دخترم خبری ندارم و دامادم محمود هم مدعی است که سوسن را طلاق داده و از او خبری ندارد، اما اطمینان دارم که اگر دخترم طلاق گرفته بود به خانه من میآمد.
آخرین بار همراه دختر و دامادم برای فروش خانهای که ۳ دانگ آن بهنام من و ۳ دانگ آن به نام سوسن بود به بنگاه رفته بودیم، اما سر مسألهای با دامادم بحثمان شد و او هم با قهر بنگاه را ترک کرد و معامله انجام نشد و پس از آن هم دیگر از دخترم خبری ندارم.
با شکایت این زن، محمود احضار شد و در بازجوییها عنوان کرد که سوسن را طلاق داده و از سرنوشت او خبری ندارد.
پس از گذشت ۹ ماه از این ماجرا، پلیس متوجه شد که خودروی سوسن فروخته شده است. به این ترتیب محمود دوباره مورد بازجویی قرار گرفت و به قتل اعتراف کرد و گفت: آن روز وقتی در بنگاه با مادرزنم بحثمان شد با سوسن به خانه برگشتیم، اما درگیر شدیم، او شروع به داد و فریاد کرد و من از ترس آبرویم دهانش را گرفتم و سپس با شال او را خفه کردم و بعد هم جنازهاش را با کمک پسرعمویم در فیروزکوه دفن کردیم.
به دنبال اظهارات محمود، پسرعمویش بازداشت شد.
وی در بازجوییها عنوان کرد: آن روز محمود با من تماس گرفت و گفت که من در فیروزکوه هستم. از من خواست کلید ویلای پدرش را ببرم. در آنجا دیدم زنی روی صندلی عقب خوابیده که محمود در توضیح ماجرا گفت با زنی تصادف کرده و او فوت شده و میخواهد او را دفن کند.
در ادامه تحقیقات ثابت شد پسرعمویش در این ماجرا نقشی نداشته و برای وی قرار منع تعقیب صادر و پرونده اتهامی متهم به قتل به شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه، پدر و مادر سوسن برای دامادشان درخواست حکم اعدام کردند، سپس محمود به جایگاه رفت و منکر قتل عمدی شد و گفت: آن روز وقتی با همسرم بحث کردم او شروع به جیغ و داد کرد. از ترس این که همسایهها صدایش را بشنوند دستم را جلوی دهانش گرفتم، من عاشق زنم بودم و قتل او یک اتفاق تلخ بود. حالا هم پشیمانم. باور کنید فقط برای ساکت کردن او دهانش را گرفتم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و وی را به اعدام محکوم کردند.
صدور حکم اعدام برای یک متهم در تهران
به گزارش جوان آنلاین، یک متهم در تهران از بابت اتهام قتل، توسط شعبه هفتم دادگاه کیفری یک این استان به اعدام محکوم شد.
بر اساس این گزارش، این ماجرا در اردیبهشتماه سال ۹۷، به دنبال درگیری دو نفر در یکی از پارکهای غرب تهران صورت گرفت.
پس از اعلام این خبر به مأموران کلانتری۱۴۱ کن، آنها به محل حادثه رفتند که در تحقیقات اولیه مشخص شد یکی از افراد به نام صدرا بر اثر اصابت چاقو راهی بیمارستان شده و ضارب نیز بعد از ارتکاب جرم از محل متواری شده است.
در حالی که تلاشها برای دستگیری ضارب ادامه داشت، صدرا ۳۰ ساله بر اثر شدت جراحات و خونریزیها در بیمارستان فوت کرد. به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و هادی به عنوان عامل قتل تحت تعقیب قرار گرفت.
پسر جوان چند روز بعد از حادثه در خانه پدرش شناسایی و بازداشت شد.
متهم ۲۰ ساله در بازجوییها به جرمش اعتراف کرد و گفت: «روز حادثه در خانه بودم و بعد از خوردن مشروب استراحت میکردم که دوستم به نام پیام تماس گرفت و خواست به دیدنش بروم. آنها در محل شهران زندگی میکردند. قبول کردم و با موتور به آنجا رفتم. دوستم وقتی مرا دید پیشنهاد داد برای تفریح همراه دیگر دوستانش به پارک برویم. کمی خوراکی خریدیم و با پیام و دوستانش به پارکی در همان محله شهران رفتیم. در یکی از آلاچیقهای پارک نشستیم و یکباره یکی از دوستان پیام بساط مشروب را پهن کرد و من هم وسوسه شدم و همراه آنها بار دیگر مشروب خوردم. این شد که از حال طبیعی بیرون آمدم و شروع به عربدهکشی کردم.»
متهم ادامه داد: «در حال خودم نبودم که صدرا به عنوان رهگذر جلو آمد و خواست ساکت باشم. او میگفت نباید مقابل زن و بچه مردم که برای تفریح به پارک آمدهاند عربدهکشی کنم. از آنجاییکه مشروب زیاد مصرف کردهبودم و حال طبیعی نداشتم با تذکر صدرا عصبانی شدم و گفتم به او ربطی ندارد. او با شنیدن این جواب سرم فریاد کشید و کار به درگیری کشید.»
متهم در خصوص قتل گفت: «در آن درگیری صدرا چند سیلی به صورتم زد. همانجا تصمیم گرفتم فرار کنم، اما حین فرار به دیواری رسیدم که راه برایم بسته شد. صدرا هم پشت سرم دوید تا مرا بگیرد، اما با هم در آن بن بست گرفتار شدیم. همان موقع برای ترساندن صدرا و فراری دادن او چاقویی که همراه داشتم را از جیبم بیرون آوردم، اما ناخواسته یک ضربه به گردن او زدم. وقای او روی زمین افتاد بلافاصله سوار موتورم شدم و فرار کردم. چند روز بعد از آن درگیری فهمیدم صدرا در بیمارستان فوت کرده است.»
متهم بعد از اقرار به جرمش و بازسازی صحنه جرم راهی زندان شد و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
مرد جوان در اولین جلسه محاکمه مقابل هیئت قضایی شعبه هفتم دادگاه قرار گرفت.
ابتدای جلسه مادر مقتول درخواست اعدام کرد. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و بار دیگر ماجرا را شرح داد.
او در آخرین دفاعش گفت: «باور کنید مقتول را نمیشناختم به همین دلیل با او خصومتی نداشتم که بخواهم او را به قتل برسانم. آن روز به خاطر خوردن مشروب حال طبیعی نداشتم، باور کنید قتل اتفاقی بود و اصلاً یادم نمیآید چطور دست به چاقو شدم و به کجای بدن مقتول ضربه زدم. فکر نمیکردم ضربه چاقو باعث مرگ او شود به همین خاطر وقتی فهمیدم او در بیمارستان فوت کردهاست، غافلگیر شدم و حالا پشیمانم.»
متهم در پاسخ به سوال ریاست دادگاه درباره همراه داشتن چاقو گفت: «پولهایم را پسانداز کردهبودم و یک موتور گرانقیمتی خریده بودم. در محله ما خفتگیری زیاد بود به همین خاطر میترسیدم مرا هم به خاطر موتورم خفتگیری کنند به همین خاطر برای دفاع از خودم همیشه یک چاقو در جیبم داشتم. از کاری که کردم پشیمانم و شرمنده اولیایدم هستم. از دادگاه و اولیایدم تقاضای بخشش دارم و از آنها میخواهم مرا ببخشند.»
بعد از آخرین دفاعیات متهم، هیئت قضایی وارد شور شد و با توجه به اظهارات متهم و مدارک در پرونده، متهم را به اعدام محکوم کرد.
رهایی از اعدام یک زندانی در شوش
به گزارش ایرانا، یک زندانی در شوش پس از ۱۳ سال با گذشت اولیای دم از اعدام رهایی یافت.
رئیس دادگستری شوش در این خصوص گفت: این فرد در سال ۱۳۸۷ طی یک نزاع در شهرستان شوش موجب قتل یک نفر شده بود که پس از طی مراحل قانونی به اعدام نفس محکوم شد.
اسکندر خطایی افزود: در این ۱۳ سال خانواده این زندانی، بزرگان و افراد خیر زیادی برای راضی کردن اولیای دم به عفو و بخشش تلاش کردند اما نتیجه ای حاصل نشد، لذا با دستور قضایی پرونده برای صلح و سازش به شعبه ویژه عشایر شورای حل اختلاف این شهرستان ارجاع شد.
رئیس دادگستری شوش بیان کرد: اولیای دم در این ۱۳ سال به اجرای حکم اعدام اصرار داشتند ولی با ورود اعضای شعبه ویژه عشایر شورای حل اختلاف شهرستان شوش و برگزاری نشست های متعدد با خانواده مقتول زمینه عفو و بخشش قاتل فراهم شد.
آقای خطایی در ادامه اظهار داشت: سرانجام این زندانی با عفو بخشش اولیای دم از چوبه دار رهایی یافت.
رهایی از اعدام یک زندانی در خرم بید
به گزارش مهر، رئیس کل دادگستری استان فارس از رهایی یک زندانی محکوم به اعدام پس از ۲۰ سال، با گذشت اولیای دم و کوشش شورای حل اختلاف در شهرستان خرم بید خبر داد.
کاظم موسوی در این خصوص گفت: پس از وقوع قتل در سال ۱۳۸۰ در شهرستان خرم بید، رسیدگی به پرونده در دستور کار دستگاه قضائی قرار گرفت و پس ازگذشت ۶ سال حکم اعدام به صورت قطعی صادر و اجرای حکم پس از طی تشریفات قانونی در دستور کار دستگاه قضائی قرار گرفت.
آقای موسوی گفت: این پرونده توسط شورای حل اختلاف شهرستان پیگیری و با توجه به وجود زمینه مصالحه در پرونده اجرای حکم به تعویق افتاد.
رئیس کل دادگستری استان فارس افزود: روند از سر گیری مذاکره در راستای سازش در این پرونده با توجه به عدم تقاضای اجرای اعدام توسط اولیای دم از یک سال قبل مجدداً در دستور کار اعضای شورای حل اختلاف و سایر متنفذین شهرستان قرار گرفت و نهایتا منجر به رضایت و گذشت اولیا دم شد.