قادر محمد زاده زندانی سیاسی کُرد که هماکنون در حال سپری نمودن هفدهمین سال دوران محکومیت خود در زندان یزد میباشد، با انتشار نامهای اعلام کرد که به دلیل نبود مدرک کافی در در انتساب اتهام علیه من، با قید قرعه محکوم شدهام.
قادر محمدزاده روز سهشنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۴ (۱۱ دسامبر ۲۰۰۵) توسط نیروهای اداره اطلاعات در بوکان بازداشت و پس چند ماه به زندان مرکزی ارومیه منتقل شد.
این زندانی سیاسی نهایتاً پس از ۱۵ ماه بلاتکلیفی توسط دادگاه انقلاب مهاباد به اتهام «محاربه» از طریق عضویت در حزب کومله به اعدام محکوم و این حکم در دادگاه تجدیدنظر استان به ۲۰ سال حبس و تبعید به زندان مرکزی یزد تغییر پیدا کرد.
قادر محمدزاده روز یکشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۸ (۷ آوریل ۲۰۱۹)، از زندان مرکزی ارومیه به زندان مهاباد منتقل و از آنجا نیز به زندان مرکزی یزد تبعید گردید.
متن کامل این نامه که برای اولین بار توسط سازمان حقوق بشری ههنگاو منتشر میشود به شرح زیر است؛
من قادر محمدزاده زندانی سیاسی متولد ۱۳۵۶ شهر بوکان هستم که به اتهام همکاری با یکی از احزاب کُردستانی اپوزسیون حکومت به ۲۰ سال حبس و تبعید به زندان یزد محکوم شدهام و هماکنون مدت ۱۶ سال و ۶ ماه از دوران محکومیتم را سپری کردهام.
در طول این سالها تاکنون عفو و یا امتیازات دیگری شامل من نشده است و حتی یک روز هم مرخصی نرفتهام. در جریان دادرسی یا بهتر بگویم زمانی که دستگیر شدم اتهام قتل مامور نیروی انتظامی هم داشتم اما در واقع من هیچ قتلی انجام نداده بودم. اما عملاً قاضی مربوطه پرونده به من گفت که یک نفر کشته شده و یک نفر باید مجازات بشود. حالا شما به اتهام سیاسی دستگیر شدهاید، گناهکار باشید یا گناهکار نباشید باید مجازت شوید.
اما موقعی که اونا هیچ دلیل و مدرکی در دست نداشتند که در محاکمه استفاده نمایند به همین دلیل با قید قرعه بین من و هم پرونده من محمدامین عبداللهی قرعه انداختند و قرعه به اسم من افتاد و من به یک فقره دیه کامل مرد مسلمان محکوم شدم که بعد از ۱۶ سال و ۶ ماه چند مورد درخواست آزادی مشروط و مرخصی دادهام که تمامی این موارد با مخالفت دادستانی مهاباد روبرو شده و از آزادی و مرخصی من جلوگیری به عمل آوردهاند.
آنها به خانوادهام اعلام کردهاند تا زمانی که زندانی شما این دیه را پرداخت نکند ما نمیگذاریم هیچ امتیاز و یا عفوی شامل وی شود و از آن استفاده کند و مرخصی هم به ایشان تعلق نمیگیرد و به همین دلیل چند بار مجبور شدهام که دست به اعتصاب غذا بزنم که بار اول ۱۵ روز، بار دوم ۳۳ روز و بار سوم نیز ۴۰ روز اعتصاب کردهام و علیرغم اینها تاکنون هیچ اقدامی برای آزادی و یا اعزام من به مرخصی صورت نگرفته است.
لذا من به عنوان یک زندانی سیاسی که یک سوم عمر مفید خود را پشت میلههای زندان سپری کردهام از نهادهای حقوق بشری ایرانی و بین المللی تقاضای کمک دارم تا مادر پیر و سالخوردهام را که ۱۷ سال است در انتظار آزادی من به سر میبرد و مدت ۷ساله که با من ملاقاتی نداشته را یک بار دیگر ببینم.
در پایان تنها میتوانم بگویم که امیدوارم بتوانمآزادیم را به دست بیارم.