اعدام یک زندانی در زندان مشهد

حوادث رکنا: جوان 29 ساله ای که سه سال قبل جنایت وحشتناکی را در نقاب تصادف رقم زده بود، سپیده دم یک شنبه گذشته در زندان مرکزی مشهد به دار مجازات آویخته شد.

حدود ساعت 22 شب هجدهم مهر سال 1397 بود که جوان 25 ساله ای از آرایشگاه بیرون آمد و به سمت خودرواش رفت که در حاشیه خیابان دکتر حسابی منطقه قاسم آباد مشهد پارک کرده بود.

«مهدی- پ» که قصد عزیمت به منزلش را داشت ناگهان متوجه شد که چرخ عقب خودرو پنچر شده و لاستیک به کف آسفالت چسبیده است. او که از پنچری خودرواش تعجب کرده بود، صندوق عقب را بالا زد و جک و زاپاس را بیرون کشید. در آن ساعت شب به ناچار جک را زیر خودرو قرار داد تا لاستیک را تعویض کند اما در یک لحظه حادثه وحشتناکی رقم خورد و همه چیز به هم ریخت.

راننده یک دستگاه پراید که با سرعت سرسام آوری وارد آن خیابان شده بود به شدت با «مهدی- پ» برخورد کرد و او را خون آلود روی آسفالت انداخت و با همان ویراژ ترسناک از محل گریخت.

آرایشگر و رهگذران بلافاصله به یاری جوان 25 ساله ای آمدند که هنوز نتوانسته بود لاستیک خودرواش را تعویض کند. دقایقی بعد نیروهای امدادی با تماس شهروندان از راه رسیدند و پیکر نیمه جان «مهدی – پ» را به یکی از مراکز درمانی منطقه قاسم آباد رساندند اما جوان مصدوم بر اثر شدت عوارض ناشی از این تصادف هولناک جان سپرد.
با اعلام این حادثه مرگبار به نیروهای انتظامی، بلافاصله تحقیقات برای شناسایی راننده فراری آغاز شد. یکی از شاهدان عینی این حادثه به پلیس گفت: من در مغازه بودم که مرحوم «مهدی – پ» خداحافظی کرد و رفت اما هنوز چند دقیقه بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که صدای وحشتناکی را شنیدم و از مغازه بیرون دویدم. در آن هنگام دیدم که «مهدی» حدود5- 6متر آن طرف تر از خودرواش افتاده بود و «جک» نیز زیر خودرو قرار داشت! و حتی 2 مهره از چرخ خودرو را هم باز کرده بود.
بلافاصله بالای سر او رفتم تا زمانی که آمبولانس رسید و او را به مرکز درمانی برد و …با اظهارات شهود، پرونده ای در شعبه دادیاری ناحیه 6 مشهد تشکیل شد و بررسی های قضایی ادامه یافت اما ادامه تحقیقات بیانگر آن بود که احتمالا جنایتی در نقاب تصادف رخ داده است!
در حالی که تحقیقات پلیس در  این باره ادامه داشت، مرد 26 ساله ای خود را به نیروهای انتظامی معرفی کرد و مدعی شد که شب هنگام با خودرو در حال تردد بودم که همسرم با من تماس گرفت و از بیماری فرزندم خبر داد من هم که دچار استرس و نگرانی شده بودم و با سرعت زیاد رانندگی می کردم با شیء یا جانداری در خیابان دکتر حسابی تصادف کردم! همزمان با ادعاهای این جوان که «الیاس- ق» نام داشت، این پرونده رنگ و بوی جنایی گرفت و بدین ترتیب با دستور مقامات قضایی، رسیدگی به آن در شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب توسط قاضی علی اکبر احمدی نژاد (قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه) ادامه یافت.
متهم 26 ساله که این بار در حضور قاضی ویژه پرونده های جنایی سخن می گفت دیگر نتوانست به داستان سرایی هایش ادامه دهد چرا که مقام قضایی قبل از آغاز بازجویی ها ، از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خواسته بود تا وضعیت اجتماعی و معاشرت های او با دیگران را به طور نامحسوس بررسی کنند.
«الیاس» وقتی در برابر دلایلی قرار گرفت که در سطر به سطر پرونده اش خودنمایی می کرد به ناچار لب به اعتراف گشود و قتل «مهدی- پ» را پذیرفت.
با اقاریر متهم به قتل، وی در اختیار کارآگاهان دایره قتل عمد آگاهی قرار گرفت و بازجویی ها به شیوه تخصصی وارد مرحله جدیدی شد. در این میان  متهم مدعی شد که با مقتول و همسرش در یک قنادی کار می کرد که به مقتول سوء ظن هایی پیدا کرده است!
وقتی ماجرای روابط شیطانی بر سرزبان ها افتاد  سوء ظن من هم بیشتر شد و تصمیم گرفتم تا «مهدی- پ» را به قتل برسانم. چند بار نقشه کشیدم ولی موفق نشدم تا این که شب حادثه متوجه شدم  او به آرایشگاه رفته است. به همین دلیل در تاریکی شب خودروی او را که پارک شده بود، پنچر کردم و خودم در سر خیابان به صورت چراغ خاموش به انتظار خروج او از آرایشگاه نشستم، وقتی او از آرایشگاه بیرون آمد من از زیر نور چراغ های مغازه او را دیدم که مشغول تعویض لاستیک شد در همین هنگام پدال گاز را فشردم و با سرعت زیاد به پیکرش کوبیدم و سپس از محل فرار کردم تا این صحنه «تصادف» جلوه کند! به همین دلیل هم داستان ساختگی نگرانی و استرس و بیماری فرزندم را مطرح کردم!
در پی اعترافات صریح متهم، او صحنه جنایت را در حضور قاضی احمدی نژاد و سروان جمالی (افسر پرونده) بازسازی کرد و پس از آن، این پرونده جنایی با صدور کیفرخواست به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد.
قضات با تجربه دادگاه نیز پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه و با توجه به محتویات پرونده و اعترافات صریح متهم در مراحل دادرسی، حکم به قصاص نفس وی دادند که این رای در شعبه 28 دیوان عالی کشور نیز تایید شد.
با قطعی شدن حکم قصاص نفس و طی مراحل قانونی در اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، در حالی مقدمات اجرای حکم قصاص، فراهم شد که اولیای دم حاضر به گذشت نشدند و بر اجرای قانون و رای صادر شده تاکید کردند. به همین دلیل ، سپیده دم یک شنبه گذشته، الیاس که دیگر 29 سال داشت، با حضور قاضی با تجربه اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد و دیگر مسئولان ذی ربط، پای چوبه دار رفت و در زندان مرکزی به دار مجازات آویخته شد!
شهر خبر – 5 خرداد 1401