خبرگزاری هرانا – حکم مردی که پیشتر به اتهام تجاوز به یک دختر جوان به اعدام محکوم شده بود، پس از درخواست اعاده دادرسی نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.
همچنین یک زندانی در تهران که پیشتر از بابت اتهام قتل همسرش به اعدام محکوم شده بود، با کسب رضایت اولیای دم از چوبه دار نجات یافت.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اعتماد، حکم اعدام یکم زندانی در دیوان عالی کشور نقض شد.
پرونده این زندانی برای رسیدگی مجدد به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شده است.
بر اساس این گزارش، این مرد متهم است که چهار سال پیش به عنوان مسافرکش، دختری جوان را سوار خودرو کرده و به او تجاوز کرده بود.
در ابتدا، دادگاه کیفری استان تهران او را به اعدام محکوم کرد و این حکم توسط دیوان عالی کشور تأیید شد. اما پس از پس‌گرفتن شکایت توسط شاکی، حکم اعدام نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد ارسال شد.
در جلسه جدید دادگاه، مشخص شد که خانواده متهم شاکی را تحت فشار قرار داده‌اند تا شکایت خود را پس بگیرد. با این حال، دادگاه مجدداً متهم را به اعدام محکوم کرده بود.
رهایی یک زندانی از چوبه دار
به گزارش اعتماد، مردی که درجریان یک درگیری جان همسرش را گرفته و در یک قدمی چوبه دار بود با گذشت دخترش و رضایت والدین همسر خود، از مجازات مرگ نجات یافت.
براساس این گزارش، رسیدگی به این پرونده از تاریخ ۲ آذر ۱۳۹۶ در دستور کار پلیس قرار گرفت. آن روز ساکنان ساختمانی در شمال پایتخت متوجه درگیری زوجی که در همسایگی آنها بود شدند و پلیس را خبر کردند. وقتی مأموران قدم به خانه این زوج گذاشتند، با جسد زن جوان و پیکر نیمه جان همسرش روبه‌رو شدند. زن بر اثر خفگی به قتل رسیده بود و شوهرش پس از قتل وی با خوردن قرص خودکشی کرده بود.
متهم که به کما رفته بود، به بیمارستان منتقل شد و وقتی به هوش آمد، در بازجویی‌ها گفت: من عاشق همسر و زندگی‌ام بودم. یک دختر و یک پسر دارم که روز حادثه دخترم مدرسه بود و پسرم مهد کودک. همسرم چند وقتی می‌شد که به موسیقی علاقه مند شده بود و به کلاس‌های مختلف می‌رفت. من اما به شدت مخالف بودم و همسرم می‌دانست که من دلم نمی‌خواست تمام وقتش را خرج یادگیری موسیقی کند، اما او اهمیتی به حرفم نمی‌داد.
روز حادثه هم بر سر این موضوع با هم درگیر شدیم که ناگهان همسرم شروع کرد به فریاد کشیدن. من می‌خواستم او را آرام کنم، اما ناخواسته دستانم را روی دهانش قرار دادم و جانش را گرفتم. در آن لحظه خیلی عصبانی بودم و وقتی همسرم بی‌جان روی زمین افتاد، تازه به خودم آمدم و پشیمان شدم از اینکه چرا نتوانستم خشم خودم را کنترل کنم. من جان همسرم را که عاشقش بودم را گرفته بودم و نمی‌توانستم بدون او و با عذاب وجدان شدید زندگی کنم. به همین دلیل، تصمیم گرفتم به زندگی‌ام پایان بدهم، اما قرار نبود بمیرم و زنده ماندم.
متهم پس از محاکمه در دادگاه به اعدام محکوم شد و حکم به تأیید دیوان عالی کشور رسید. سپس پرونده روی میز دادیار شعبه دوم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران قرار گرفت تا مقدمات اجرای حکم فراهم شود. این در حالی بود که اولیای دم، یعنی پدر و مادر مقتول که قیم فرزندان مقتول هم بودند، اصرار بر اعدام دامادشان داشتند. در این شرایط جلسات صلح و سازش برگزار شد تا اینکه دختر مقتول که به سن قانونی رسیده بود، تصمیم گرفت پدرش را ببخشد.
با بخشش دختر مقتول، پدر و مادر مقتول نیز تصمیم گرفتند از اعدام گذشت کنند و با تعیین شرطی دامادشان را ببخشند. والدین مقتول شرط گذاشتند که اگر متهم سه دانگ از مغازه‌اش را به نام فرزندانش کند، او را می‌بخشند. با موافقت زندانی و گذشت اولیای دم، این مرد که در یک قدمی مجازات اعدام بود، از مرگ رهایی یافت.
خبرگزاری هرانا ۱۴۰۳/۰۹/۱۸
