تهدید همسر لطیف حسنی زندانی سیاسی آذربایجانی

تهدید-زندانی-280x191اعظم پیری، ﻣﺴﻮﻭﻝ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﮐﯿﻔﯿﺖ کارخانه ﭼﺎﯼ ﺯﺭﻧﻮﺵ که به دلیل عدم پرداخت حقوقش به اداره کار شکایت کرده بود، از طرف مدیرعامل این کارخانه مورد تهدید قرار گرفت.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کلمه، اعظم پیری در مورد شرح ماجرا چنین می گوید: من در کارخانه چای زرنوش، کار می کردم اما شش ماه بود که حقوقم را پرداخت نمی کردند، بعد از پیگیری نه تنها حقوقم را ندادند بلکه از تمدید قرارداد با وجود چند سال سابقه کار خودداری کردند، وقتی دیدم پیگیری هایم جواب نمی دهد و اصلا جواب من را نمی دهند، برای گرفتن حقم از مدیرعامل کارخانه به اداره کار شکایت کردم.

خانم پیری، همسر لطیف حسنی زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر است که به اتهام فعالیت های سیاسی به ۹ سال زندان محکوم شده است. او از سال ۱۳۹۱ در تبریز زندانی بود که سال گذشته پس از حدود پنجاه روز اعتصاب غذا، ابتدا به زندان اوین و سپس به رجایی شهر منتقل شد.
اکنون همسر این زندانی سیاسی می گوید: آقای اسماعیلی مدیرعامل کارخانه گفته است که اگر شکایت خود را پس نگیرم از طریق برادرش که حقوقدان است و با نفوذی که در ارگانهای دولتی دارد، می تواند برایم مشکل درست کند. او تهدید کرد که نه تنها به پولم نمی رسم، بلکه اعلام می کند که همسر زندانی سیاسی هستم و در کارخانه فعالیت سیاسی داشتم و بخاطر همین حقوقم را نداده است.
اعظم پیری با بیان اینکه اگر با او صحبت می کردند و حقوقش را می دادند شکایتش را پس می گرفت، ادامه می دهد: متاسفانه تهدید و آزار و اذیت خانواده های زندانیان سیاسی به صورت یک رویه عادی در آمده است. به همین خاطر شکایتم را پس نمی گیرم و تا آخر پیگیر هستم تا ثابت کنم تهدید خانواده زندانی سیاسی به جایی نمی رسد اگر حتی به قول خودشان آشنا دارند و می توانند کارهای زیادی انجام دهند. حتی تهدید کردند که در صورت پس نگرفتن شکایتم کارم را به دیوان عدالت هم می کشانند.
وی می افزاید: الان دیگر نه بخاطر گرفتن حقم بلکه بخاطر اینکه بدانند دیگر سوء استفاده از خانواده های زندانیان سیاسی را ابزار کار خود قرار ندهند قطعا پیگیری می کنم و وکیل می گیرم.فشار و تهدید بر خانواده لطیف حسنی تنها یک نمونه از مصادیق سیاست های تهدیدآمیز علیه خانواده های زندانیان سیاسی است؛ فشارهایی از جمله اخراج از محل کار، گشودن پرونده قضایی برای اعضای خانواده های زندانیان سیاسی، صدور احکام حبس تعلیقی و… که در مورد بسیاری از زندانیان بی پناه دیگر نیز اعمال شده است.همسر لطیف حسنی با اشاره به مشکلات مضاعف خانواده های زندانیان سیاسی بیان می کند: خانواده های زندانیان سیاسی نه تنها باید متحمل مشکلات عزیزان خود در زندان باشند و حقوق آنها را پیگیری کنند بلکه باید مشکلات اقتصادی زندگی را هم بر دوش بکشند و هیچ حامی قانونی ندارند.
او می افزاید: الان تمام هزینه زندگی بر دوش من هست و حدود یک ماه هست که از کارخانه بیرون آمدم و کار ندارم و از بعد از فروردین به دنبال کار هستم اما با توجه به هفت سال سابقه کار به عنوان مسئول کنترل کیفیت، هنوز نتوانسته ام کاری پیدا کنم. با این تورمی هم که در کشور داریم، حقوق کارگران کفاف زندگی آنها را نمی دهد و حقوق کارگران یک سوم هزینه یک ماه کامل است و افزایش حقوق ها هم اصلا با تورم تناسبی ندارد، متاسفانه به خاطر شرایط اقتصادی بیشتر کارخانه یا نیمه کار و یا خوابیده و یا بسته شده اند. این وضعیت کارگران است.
خانم پیری در خصوص وضعیت درمانی همسرش که از مشکلات قلبی رنج می برد نیز توضیح می دهد: متاسفانه الان یک سال است که پیگیر هستیم تا به خاطر مشکلات جسمانی که همسرم دارد بتوانیم برایش مرخصی درمانی بگیریم، اما دادستانی تهران ما را به دادستانی تبریز می فرستد و از آنجا به کرج… یعنی هیچ کدام از مسئولین قضایی حاضر نیستند حتی مسئولیت درمان او را برعهده بگیرند، در طی این دو و سه سال حتی حقوق یک زندانی سیاسی را هم رعایت نکردند؛ بعد از اعتصاب غذا تا مدتها از حق ملاقات با خانواده اش محروم بود و مدتی است که به صورت محدود ملاقات می دهند.
لازم به ذکر میباشد، لطیف حسنی در ماه‌های پایانی سال ۱۳۹۱ همراه با محمود فضلی، شهرام رادمهر، آیت مهرعلی بیگلو و بهبود قلی‌زاده، چهار فعال مدنی دیگر بازداشت شد.