نشست اعضای کمیته اقوام وملل ایرانی در 16 سپتامبر برگذار شد.

گزارشگر: امید رمضانی

بر اساس برنامه ریزی های انجام شده مجموعه نمایندگی ها و کمیته های کانون دفاع از حقوق بشر در ایران ماهی یک بار بطور مشترک و یا جداگانه جلساتی را تشکیل میدهند که معولا تاریخ این نشست ها ثابت ، اکثرا روزهای آخر هفته و در سرور پالتاک  برگذار می گردد.

اعضای کمیته دفاع از حقوق اقوام نیز که بر اساس همین برنامه ریزی، پیوسته جلسات خود را در دومین شنبه هرماه میلادی و در ساعت 15 بوقت اروپای مرکزی تشکیل میدادند،  اینبار برخلاف همیشه در سومین شنبه ( 16 سپتامبر 2017 )، با اندکی تاخیر و بطورمشترک، با اعضای نمایندگی هسن آلمان، در اتاق پالتاک آغاز کردند که تا ساعت 18:30 ادامه یافت.

برنامه گزاران این نشست بترتیب آقایان محمد ابوطالبی، محسن سیاحی، نیما کاظمی نژاد و فرهاد نصیری مسئول محترم نمایندگی هسن بودند که هریک بیاناتی را پیرامون نقض حقوق بشر ایراد نمودند از جمله : اخبار نقض حقوق اقوام ایرانی، بررسی ماده 23منشور جهانی حقوق بشر از منظر شرایط حاکم بر بازار کار و کارگری, وضعیت اقوام ایرانی در نطام آموزش و پرورش و چرایی خودکشی در ایران به مناسبت روز جهانی پیشگیری از خودکشی .

موضوع بحث آزاد جلسه نیز در ادامه بحث ماه گذشته به« نقش فعالین حقوق بشر در داخل و خارج از ایران » اختصاص داشت که شرکت کنندگان و بویژه سایر سخنرانان در بیشترین زمان ممکن به این موضوع پرداختند.

در ابتدای این نشست خانم مهناز احمدی مسئول جلسه ضمن درود و خیرمقدم به حاضرین، آقای  نیما کاظمي نژاد را برای ارائه گزارش نقض حقوق اقوام ایرانی در ماه گذشته که همراه با تحلیل و بررسی آن بود فراخواندند و ایشان نیز همانند جلسات قبل نه بطور مستقیم بلکه از طریق تلفن مسئول جلسه، به ایراد سخنرانی پرداخته و در آغاز ضمن تشکر و سپاسگذاری از خانم احمدی و تدارک لازم ایشان بمنظور برقراری ارتباط، مجموعه خبرهای بسیار مفصل و طولانی ماه گذشته را با آمار ۷۰۰ مدرسه خشت و گلی در سیستان و بلوچستان شروع کرده و در ادامه به سایر خبرها  پرداختند  که خلاصه ای از آن در پی می آید از جمله: گزارشی از آخرین وضعیت شش بازداشت‌شده‌ در کرمانشاه، بازداشت  شهروند مهابادی در رابطه با راه‌اندازی تجمعاتی در حمایت از کولبران‌، سه ماه بلاتکلیفی دو جوان بازداشتی در مریوان و….. ارائه گزارش خبری آقای نیما کاظمی نژاد که بمدت 18 دقیقه طول کشید همراه بود با نقد و بررسی و نقض مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر که هریک بطور جداگانه مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته بود، برای دریافت متن کامل این بخش از برنامه توجه علاقمندان را به فایل صوتی ایشان که از طریق لینک زیر قابل دریافت است جلب مینمایم: http://bashariyat.org/?p=10301

اقای محمد ابوطالبی دومین سخنران این نشست بودند که به دعوت رئیس جلسه تریبون را در اختیار گرفته و ابتدای سخنان خود را با عرض ادب و احترام خدمت دوستان آغاز و سپس به تشریح و توضیح ماده  23 اعلامیه جهانی حقوق بشر پرداخته، مقایسه ای داشتند با شرایط حاکم بر بازار کار.

آقای ابوطالبی یکی از اعضای فعال این کمیته هستند که در کشور مالزی ساکن و علیرغم اختلاف زمانی فاحش با اروپا پیوسته در جلسات کمیته نقشی پررنگ دارند، ایشان بار دیگر ضمن درود و سلام به تمامی زنجیرکشان عرصه حق و آزادی و محبوسین سیاه چال های ضحاک زمان گفتند:

برخود وظیفه می دانم که مداوما خواب خوش و راحت عزیزان را برهم زنم و تکرار کنم دانسته ها را و به یاد آورم که همچنان فریاد آزادی های به بند کشیده شده بهترین فرزندان ایران از پس میله هاو زنجیرها به گوش می رسد.

هر روز دعا می کنم تا خداوند صدای مرا نیز همانند هزاران انسان وارسته و آزاده کشورم جهانی کند تا ندای مظلومیت و ستم روا شده بر ایرانیان را بربام جهان فریاد کنم و از حقوق پایمال شده زنها، مردها وکودکان وکارگران ومعلمین وکنشگران و….. ایرانی بگویم.

اما آیا موفق خواهیم شد تا سایرین غرقه در خواب وخلسه را دمی و تنها دمی به ایستادگی فراخوانیم ؟ تا شاید بتوانیم جامعه ای سرشار محبت وصلح در سایه آزادی و تعالی حقوق انسان ها را به ترسیم کشیم؟

من توجه و دقت خود را درمورد مقایسه مواد منشورجهانی حقوق بشر با قوانین جمهوری اسلامی ایران، به ماده 23 و بالخصوص بندهای 1و4 اختصاص داده ام و  امیدوارم که این گذر اجمالی  بر شرایط کارو کارگر با نظرات اصلاحی دوستان (اگر به سکوت نگذرد) منجر به موشکافی دقیق تری توسط اعضای محترم کمیته اقوام گردد، زیرا اعتقادم این است که نیروی لایزال دوستان عضو کمیته اقوام با راهبری خانم جعفری می تواند سرمنشا بسیاری از کنش های مفید در کانون حقوق بشر درایران باشد.

گذری کوتاه بر ماده۲۳ منشور جهانی حقوق بشر

هر انسانی حق دارد که صاحب شغل بوده و آزادانه شغل خویش را انتخاب کند، شرایط کاری منصفانه مورد رضایت خویش را دارا باشد و سزاوار حمایت در برابر بیکاری است، هر انسانی سزاوار است تا بدون رواداشت هیچ تبعیضی برای کار برابر، مزد برابر دریافت نماید، هر کسی که کار می‌کند سزاوار دریافت پاداشی منصفانه و مطلوب برای تأمین خویش و خانوادهٔ خویش موافق با حیثیت و کرامت انسانی بوده و نیز می‌بایست در صورت نیاز از پشتیبانی‌های اجتماعی تکمیلی برخوردار گردد، هر شخصی حق دارد که برای حفاظت از منافع خود اتحادیه صنفی تشکیل دهد و یا به اتحادیه‌های صنفی بپیوندد.

اصل بیست و هشتم (28) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون، برای همه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید.

و اما: بررسی اجمالی وضعیت نیروی کار و کارگران شاغل در بنگاه ها و واحدهای تولیدی ایران (دراردیبشهت 95) نشان می دهد که از 22 میلیون نفر شاغل در مملکت، نزدیک به ده میلیون نفر آن کارگربوده که در بخش های مختلف غیر ازبخش های خدمات، صنعت و کشاورزی مشغول هستند.   منبع: سایت وزارت تعاون ،کارو رفاه اجتماعی – سخنرانی آقای ربیعی وزیر تعاون

تشکل های کارگری

در سال ۱۲۸۴ در چاپخانه‌ای کوچک در تهران نخستین اتحادیه کارگری تأسیس شد. هم‌زمان با اتحادیه کارگران چاپخانه‌ها در دیگر کارخانه‌ها نیز این امر رو به نضج نهاد، تا اینکه کارگران مشهد، تبریز، انزلی و دیگر نقاط کشور را هم دربر گرفت. شعارهای مزد عادلانه، هشت ساعت کار در روز، زمین برای دهقان و جمهوری سر داده شد. با سرکوب انقلاب مشروطه از طرف استبداد، جنبش سندیکائی و اتحادیه‌ای نیز مورد هجوم واقع گردید.

حضور جامعه کارگری درتحولات اجتماعی و صنفی  متاسفانه حد فاصل مشروطه وسال های آغازین دهه 30 شمسی تقریبا غیر قابل بیان و دفاع است. البته این عدم حضور به خاطرعدم آگاهی و بیسوادی گسترده مردم و به تبع آن طبقه کارگر بوده و از سویی نبود احزاب قوی که توان مدیریتاقشار جامعه را داشته باشند. عامل مهم دیگری برای این عدم حضور بوده است و گواه براین امر با گشایش نسبی فضای جامعه در سال های حکومت دکتر مصدق و فعالیت های علنی احزاب بالخصوص احزاب چپ در ایران ( به ویژه حزب توده ،که خود را نه براساس نیازهای جامعه ، بلکه براساس دستورات کلیشه ای و مرامنامه ای مدافع طبقه کارگر می دانستند) باعث شد تا اقشار کارگری به عنوان بخش اصلی نیروی خیابانی این احزاب عمل کنند.

کارگران درقبل و بعد از انقلاب

با باز شدن فضای کشور به خاطر مسایل سال 56و 57 ، طبیعتا کارگران و تشکل های کارگری نیز به عرصه فعالیت های سیاسی وارد شدند که اوج این فعالیتها (هرچند دور از واقعیت های جامعه کارگری ایران بود) با تولد احزاب متعدد چپ در روزهای بعد از انقلاب و احیای سازمان ها و احزاب قدیمی نشان داد و بعد از بسته شدن فضای سیاسی و اجتماعی جامعه ایران در سال 60 و سرکوب تمامی احزاب مخالف و حتی موافق حکومت جمهوری اسلامی، عملا فعالیت های صنفی کارگران آغاز نشده به پایان رسید. اما همواره بودن سندیکاهایی که در همان زمان نیز دست از فعالیت های صنفی خویش برنداشتند.ازهمین گروه می توان به سندیکای کارگران شرکت واحد و کشت وصنعت هفت تپه اشاره کرد.

فعالین این سندیکاها و عموما شرکت واحد همواره تحت نظر بوده و با آنها برخوردهای شدید امنیتی پلیسی شده و میشود از جمله بیکاری:

 طی سالهای گذشته آمارهای رسمی دولت تعداد بیکاران را حدود ۲.۸ تا بیشتر از ۳ میلیون نفر نشان داده است اما آمارهای غیررسمی و از نگاه کارشناسان، این تعداد تا ۵ میلیون نفر بالغ می شود.

حوادث کارگری:در نبود قوانین جامع و نبود سازمان ها و سیستم نظارتی بر کارگاه ها و کلا فضای کارگری ایران، متاسفانه مرگ ومیر ونقص عضو کارگران در ایران به امری عادی و قابل اغماض تبدیل شده و روز وهفته ای نیست که خبری از حوادث مرگبار کارگری بر تیتر شبکه های خبری نیاید.

درکنار این حوادث و نبود هیچ سیستم حمایتی و درمانی از کارگران، هر روزه شاهد محدود کردن کارگران به نفع کارفرمایان و دولت هستیم.در اینجا من تنها تیتر تعدادی از اخبار کارگری ماه گذشته را برای شما می آورم:

1_دستورالعمل ممنوعیت اخراج مادران کارگر در ایام شیردهی ابطال شد31 مرداد

2_مرگ کارگر ۴۳ ساله براثر برق گرفتگی در تاکستان 24 شهریور

3_مرگ یک کارگر ۱۸ ساله در قالی‌شویی 24 شهریور

4_مرگ یک کارگر و قطع عضو دو کارگر دیگر براثر حادثه در ایستگاه تنگ هفت لرستان 23 شهریور

5_مصدومیتیک کارگر براثر سقوط از ساختمان پلمب شده20 شهریور

6_تجمع ۵۰۰ نفری کارگزاران مخابرات روستایی کشور در تهران20 شهریور

7_ حادثه در «فولاد ارفع» جان یک کارگر بازنشسته را گرفت19 شهریور

8_یک کارگر کشته و سه مجروح در حادثه ریزش تونل سد دالکی بوشهر16 شهریور

9_تجمع مربیان پیش دبستانیِ گلستان مقابل استانداری13 شهریور

10_مرگ کارگر کارخانه آجر‌پزی دهدشت در کهگیلویه و بویر‌احمد 13 شهریور

11_اعتراض کارگران «ارگ قدیم بم» نسبت به مطالبات مزدی 13 شهریور

که این مجموعه تنها بخشی بسیار کوچکی از اخبار جامعه کارگری ایران است، درحالیکه سخنگوی کانون انجمن‌های صنفی کارگران ساختمانی کشورمیگوید در هر ماه ۵یا۶ کارگر ساختمانی در کشور به دلایل مختلف همچون سقوط از ارتفاع جان خود را از دست می دهند و یا دچار نقص عضو می‌شوند. در یک هفته گذشته نیز۲ کارگر ساختمانی جان خود را حین انجام کار از دست داده‌اند، اما متاسفانه این گروه بزرگ انسانی پیوسته دستخوش ظلم وستم کارفرمایان وبه تعبیری حکومت بوده و هستند.

در پایان عرایض ناتمام خویش مشکلات کارگری را به این عناوین تقسیم بندی کرده ام.

نبود تشکل های کارگری غیردولتی آزاد، سرکوب معدود سندیکاهای صنفی مانند سندیکای کارگران شرکت واحد، محدودیت مستمر ودایمی در اطلاع رسانی از عملکرد فعالین حقوق اولیه کارگران، سکوت رسانه های خبری دولتی در برخوردبا رخدادهای کارگری، آمار بالای مرگ ومیر کارگران در محیط کاری بعلت نبود ایمنی کار و عدم وجود مقررات حفاظتی که در اینمورد ایران رتبه 102جهانی حفاظت وایمنی کار را دارا است، نبود بیمه های کار آرا درزمان بروز حوادث و یا بیکاریهای مستمر کارگران و…..با امید به روزی که ایران شاهد عدالت، آزادی و حقوق برابر باشد.

و اما احتمال وقوع سونامی بیکاری در ایران: تداوم واردات بی رویه، ناتوانی دولت در مهار و تنظیم واردات، افزایشیکباره و ناگهانی قیمت ها و همچنین عمل نکردن دولت به وعده پرداخت یارانه های تولید در فاز اول هدفمندییارانه ها، بنگاه های کشور و واحدهای مختلف را با خطر وقوع سونامی بیکاری مواجه کرده است.

به گزارش مهر، ۱۲۶ سال قبل ( سال ۱۸۸۶میلادی ) اعتصاب کارگران آمریکایی شیکاگو در اعتراض به افزایش ساعات کاری روزانه به ۱۰ ساعت باعث بروز درگیری و کشته و زخمی شدن تعدادی کارگر شد که این مسئله بعدها زمینه ایجاد روزجهانی کارگر را رقم زد.

در حال حاضر نیز کشورهای عضو سازمان جهانی کار (ILO) هر ساله برنامه هایی را در این زمینه دنبال می کنند. ایران از جمله کشورهایی است که برای گرامیداشت جایگاه و نقش تعیین کننده نیروی کار، یک هفته را به نام کارگر نامگذاری کرده است.

بررسی اجمالی وضعیت نیروی کار و کارگران شاغل در بنگاه ها و واحدهای تولیدی ایران نشان می دهد که با وجود آمار غیررسمی اشتغال بیش از ۱۰ میلیون کارگر در بخش های مختلف، هنوز هیچگونه آمار رسمی و شفافی از تعداد نیروهای شاغل در خدمات، صنعت و کشاورزی وجود ندارد.

هنوز نمی توان به آماری دست یافت که مشخص کند چه تعداد کارگر در سال وارد بازار کار می شوند و چه تعداد از آن خارج می شوند. همچنین هنوز نمی توان به آماری استناد کرد که بتوان به روشنی گفت چند درصد از نیروی کار ایرانی ماهر و چند درصد نیمه ماهر و ساده تلقی می شوند.

امنیت شغلی: در کنار کمبود آمارهای مختلف در حوزه بازار کار، مسئله امنیت شغلی نیز طی سال های گذشته با افزایش قیمت ها، بازشدن درها به روی واردات بی رویه، ناتوانی بنگاه ها به ویژه در بخش های کوچک و متوسط در تامین مالی پروژه ها و یا ناتوانی دولت در حمایت از تولید به ویژه پس از اجرای فازاول هدفمندییارانه ها؛ تهدیداتی است که به خطر بیکار شدن کارگران دامن می زند.

تعداد بیکاران:تعداد بیکاران کشور نیز در سال های گذشته همواره محل مناقشه و اختلاف بازار کار، دولت و مجلس بوده است. از یک سو دولت با استناد به ۱ تا ۲ ساعت کار در هفته آمار بیکاران و شاغلان را ارائه می کند و از سویی خانواده ها چنین مفهومی را نمی پذیرند و آن را فرافکنی می خوانند.

برخی از خانوارها معتقدند که اشتغال ۱ تا ۲ ساعت افراد در هفته با توجه به شرایط فعلی اقتصاد ایران، به هیچ وجه تضمین کننده معیشت و هزینه ها نیست و اساسا چنین وضعیتی به بیکاری شبیه است تا اشتغال، اما دولت همواره اصرار دارد که در این خصوص به روش های جهانی ارائه آمار بیکاران و شاغلان استناد می کند،با این وجود، طی سالهای گذشته آمارهای رسمی دولت تعداد بیکاران را چیزی حدود ۲.۸ تا بیشتر از ۳ میلیون نفر نشان داده است اما آمارهای غیررسمی و از نگاه کارشناسان، این تعداد تا ۵ میلیون نفر بالغ می شود.

خدمات؛ سکاندار اشتغال:در سالهای گذشته خدمات نقش تاثیرگذاری را در بازار کار داشته و با وجود اینکه دولت تلاش دارد تا صنعت و کشاورزی را برای ایجاد اشتغال پایدار جایگزین خدمات کند، اما این خدماتی ها هستند که در سال ۹۰ توانستند ۴۸ درصد کل اشتغال کشور را ایجاد کنند و سهم صنعت ۳۳.۴ و کشاورزی نیز با کاهش نسبت به ۸۹ به ۱۸.۶ درصد برسد.

قراردادها:همچنین در سالهای اخیر با کاهش امنیت شغلی در بنگاه ها، کارفرمایان برای حفظ شرایط کاری به قراردادهای سلیقه ای روی آورده اند. افزایش انعقاد قراردادهای سفیدامضاء، فصلی، ماهیانه و به صورت کلی ایجاد شرایطی خارج از پیش بینی های قانون کار؛ از جمله اقدامات تولیدکنندگان است.

کودکان کار: هم اکنون طبق آمارهای موجود ۲۴۰ میلیون کودک در کشورهای مختلف دنیا در بازار کار فعالیت دارند که اغلب نیز بدون هرگونه پوشش حمایتی از قبیل بیمه، حقوق مناسب و قراردادهای روشن هستند. متاسفانه در ایران هم طی سال های گذشته وضعیت کودکان کار بدتر شده و به وضوح در خیابان ها، چهارراه ها، معابر شهرها و به صورت کلی بازارهای غیررسمی کار قابل مشاهده است.

کارگر غیرمجاز خارجي:تهدید وجود نیروی کار غیرمجاز خارجی اغلب ارزان، بدون بیمه، حقوق مناسب و اعمال دیگر شرایط قانون کار؛ رقیب سرسختی را در دودهه گذشته برای نیروی کار ایرانی ایجاد کرده است. نیروهای خارجی علاوه بر جلب اعتماد کارفرمایان، توانسته اند مهارت انجام برخی امور مانند ساختمان سازی،دامپروری و کشاورزی را نیز به دست آورند و رفته رفته در این بخش ها جای نیروی کار داخلی محتاج به کار را بگیرند.

اصلاح قانون کار: که پرونده ای قدیمی به درازای۷ سال است و هنوز نتوانسته است به جایی برسد. با وجود هشدارهایی مبنی بر لزوم افزایش تضمین اجرای قانون کار به جای دست کاری در آن؛ وزارت تعاون، کار و رفاه مصمم است برخی از مفاد آن را اصلاح کند. البته در این مسیر می گوید از نظرات کارگران و کارفرمایان نیز بهره خواهد برد هرچند الزام قانونی برای آن وجود ندارد.

سهام عدالت: با وجود تبلغات و سر و صداهای فراوان دولت در سال های گذشته مبنی بر واگذاری سهام بنگاه های دولتی به مردم به ویژه اقشار آسیب پذیر، تاکنون کارگران نتوانسته اند راهی برای استفاده از سهام عدالت پیدا کنند. با این حال وزارت تعاون، کار و رفاه پس از ثبت نام نیمه کاره بیش از ۳ میلیون کارگر متقاضی در سال ۹۰، توپ را به زمین وزارت اقتصاد می اندازد و آنها را پاسخگوی تاخیرهای طولانی در این بخش معرفی می کند.

کارت اعتباری۱.۵میلیوني: وعده واگذاری کارتهای خرید اعتباری۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی از حدود ۳ سال گذشته به منظور حمایت از تولیدات داخلی و افزایش قدرت خرید خانوار کارگری مطرح شد که با واگذاری۲۳۰ هزار کارت در روزهای پایانی سال ۹۰ وارد مرحله جدیدی شد. با این حال برخی کارگران براینقد کردن کارت های خرید، اقدام به فروش آن کرده اند و به عبارتی به جای رسیدن منفعتی به کارگر، حمایت تسهیلاتی به جیب دلال و خریدار کارت سرازیر می شود .

مسکن کارگران:موضوع مربوط به واگذاری مسکن به کارگران همزمان با طرح مسکن مهر در کشور طی سال های اخیر با ثبت نام از مقاضیان و ایجاد تعاونی های کارگری رونق گرفت، اما در یکی دو سال اخیر هیچ خبری از میزان پیشرفت مسکن دار شدن کارگران به گوش نمی رسد.

حمید حاج اسماعیلی در گفتگو با مهر با بیان اینکه نامگذاری سال جاری به تولید ملی یک فرصت مناسب برای تقویت جامعه کار و تولید کشور است، گفت: با این وجود، مشکلات بنگاه ها و نیروی کار نه تنها نسبت به سال های گذشته کمتر نشد، بلکه بیشتر نیز شده است.

نماینده کارگران در هیئت حل اختلاف، اظهار داشت: امنیت شغلی پس از هدفمندی یارانه ها و بروز معضل تعدیل نیرو در واحدهای کوچک کشور؛ یکی از مهم ترین دغدغه ها و ضرورت های بازار کار فعلی کشور است.

حاج اسماعیلی با تاکید بر اینکه با ادامه روند فعلی افزایش قیمت ها، صعود هزینه تمام شده در بنگاه ها و همچنین واردات بی رویه، میزان ریزش نیروی کار در واحدهای کوچک طی سال جاری بیشتر نیز خواهد شد، افزود: عدم تناسب دستمزدهای فعلی با هزینه های خانوار کارگری و افزایش بی رویه گرانی کالاها و محصولات؛ به ادامه روند بی ثباتی در بازار کار کشور دامن می زند، این مقام مسئول کارگری کشور، خواستار تلاش دولت در حمایت های بیشتر از نیروی کار شد و گفت: بالا رفتن قیمت ها در سبد معیشت خانوار به فشار بیش از حد خانوار کارگری منجر شده است.

تناقضات آماری: وی در زمینه اظهارات مقامات دولتی در ایجاد مشاغل میلیونی، خاطر نشان کرد: متاسفانه بررسی آمارهای بانک مرکزی، مرکز آمار، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی نشان دهنده تناقضات جدی در آمارها به ویژه نرخ بیکاری است.

نماینده کارگران در هیئت حل اختلاف، تصریح کرد: تردیدها نسبت به آمارهای دولت حتی به مجلس نیز کشیده شده است و بسیاری از نمایندگان در اینباره سخن می گویند. به صورت کلی، شرایط فعلی بنگاه های کوچک تعدیل تا ۵۰ درصد کل شاغلان این واحدها را در سال ۹۱ محتمل می کند.

حاج اسماعیلی تاکید کرد: دغدغه فعلی کشور حفظ مشاغل موجود و جلوگیری از حذف فرصت های شغلی است. بانک ها نیز با تغییر رویه تسهیلات دهی، نه تنها بنگاه های کوچک را در پروسه تسهیلات دهی قرار نمی دهند، بلکه منابع خود را در طرح هایی سرمایه گذاری می کنند که امکان سوددهی و موفقیت آن طرح بالا باشد.

گفتنی در پایان هر بخش از این جلسه زمانی نیز برای پرسش و پاسخ حضار در نظر گرفته شده بود که مسئول جلسه هر بار این مظلب را یاد آورشده و نظر حاضرین در این نشست را جویا می شدند و در خاتمه سخنان آقای ابوطالبی و تشکر از ایشان نیز بار دیگر پرسش خود را تکرار نمودند که با سکوت حاضرین همراه بود.

سخنران بعدی اقای محسن سیاحی بودند که ضمن عرض سلام و خسته نباشيد خدمت همكاران و حاضرین ، سخنان خود را بدینگونه آغاز نمودند: چهارشنبه اول شهريور ١٣٩٦وزارت آموزش و پرورش ج (١١)با انتشار شيوه نامه اى در رسانه هاى كشور، بار ديگر چهره تبعيض آميز خود را نشان داد. اين شيوه نامه به ويژه نسبت به زنان و مليتهاى غير فارس ،لحنى توهين آميز دارد.

لهجه غليظ وغير قابل تغييرى كه مانع تلفظ برخى حروف فارسي مثل چ ، گ ، ژ ،ق ، و…..می شود از جمله موارد اين شيوه نامه است كه باعث ممنوعيت استخدام معلمان دوره ابتدائي و درس ادبيات و ادبيات فارسي مى شود.

در كشورى كه به اعتراف حميد رضا حاج بابايي وزير آموزش و پرورش دوره أحمدى نژاد، هفتاد درصد دانش آموزانش دو زبانه يعني غير فارس هستند، مركز گرايان چيره بر وزارت آموزش و پرورش، چنين بخشنامه تبعيض آميزى را منتشر مى كنند واقعا اجحاف است، حسن روحاني و وزارت آموزش و پرورش به جاى تطبيق أصل ماده ١٥قانون أساسي و كاهش تبعيض هاى زباني و فرهنگي بر طبل این تبیعیض های فاحش مى كوبند و بر زخم مردمان غير فارس ن    مك مى پاشند،  گويا معيار آنان فقط لهجه تهرانى است كه آن هم يكى از لهجه هاى فارسي است اما جمعيت تهران فقط ١٦درصد جمعيت کل ايران است در حالیکه 70 درصد ایران را اقوام تُرك، عرب، كُرد و ديگر مليتهاى غير فارس تشكيل مى دهند و اين به معناى آن است كه معیار مورد نظر وزارت آموزش و پرورش فقط  متكلمان به زبان فارسی و افراد داراي لهجه ((پاك پارسي )) ایت که تنها ٢/١١ درصد جمعيت ايران را تشكيل مى دهند لذاكانون مبارزه با نژاد پرستي در ايران با محكوم كردن اين شيوه نامه تحقير آميز خواهان لغو فوري اين ذستور العمل توهين آميز می باشد ودر آستانه گشايش مدارس در اول مهر بار ديگر بر خواست هميشگي مليتهاى غير فارس براي آموزش به زبانهاي مادري در مدارس ابتدائي تأكيد مي كند وهشدار مي دهد كه إهمال حكومت در اجراى أصل ١٥قانون أساسي بند ج ١١ ، مصوب خودش نه تنها باعث فراموشي اين خواست بر حق مليتها نميشود بلكه بر تراكم خشم آنها نسبت به اين رژيم تبعيض كار خواهد افزود.

متاسفانه در این دستور العمل نداشتن لهجه جز شرايط استخدام داوطلبان براي شغل معلمي ذكر گرديده است يعني اين قانون استخدامي معلمين در مورد أفراد با لهجه، با هدف حذف مليتهاى قومي و تسلط يك قوم خاص بر تعليم و تربيت كشور است و یاد گیری حروف ((ص و ض و غ و ظ و ط و ذ و ث و ح)) اين لهجۀ خاص، بنظر من در متن فرمان اخير آموزش و پرورش سیستم اجرائی نژاد پرستانه خود را نشان داده و بهتر آنکه بگوئیم :كودتايي بود  بر عليه بيش از ٩٠ در صد جمعيت ايران.

بیگمان خواهید پرسید چرا آن را كودتايي برعلیه حقوق بيش از٩٠٪‏جمعيت  ايراني مي دانم؟ خانم ها و آقاین، اين بخشنامه استخدامي بر عليه حقوق شهروندي همه اعم از زن ومرد ملل ترك، قشقايي، تركمنها، عربها، بلوچها، كُردها، مازني ها،  گيلاني ها و… نوشته شده است كه بيش از ٧٥٪‏جمعيت ايران را شامل مي شوند نوشته شده است علاوه بر تك تك أفراد آن ملل، هجوم برعليه حقوق انساني و شهروندي تك تك زنان قوم فارس هم میباشد.

حال با توچه به اینکه طبق صحِبتهاي گذشته این حقوق در قانون اساسي و قوانين مدني ايران هم به رسميت شناخته شده است چه نامي ميتوانيم بر آن بگذاريم  به جز جنگ بر عليه حقوق ملل ایرانی؟

همكاران عزيز و فعالين حقوق بشر، طرز تلفظ حروف توسط سخنوران هر زبان مشخص یک فرهنگ، ذاتی است برای تعریف و بیان موضوع، همانند حروف ( Th )  در زبان انگليسي كه هم بايد تلفظ آن در كليه كلمه ها را بداني و هم طرز تلفظ آن را در تك تك كلمات، تا تلفظ صحيحي داشته باشي با اين حال چون متولد و سخنور در اين زبان نيستي نميتواني مانند يك فرد انگليسي زبان،كانادين يا امريكايي ي ….با Thها بر خورد كني زیرا صداي «تي اچ » انگليسي در يك جامعه انگليسي زبان با جامعه ديگر ودر هر یک ازكلمات آنان متفاوت جلوه ميكند همچنین تلفظ زبان در ميان ايرانيهاي مهاجر، فارس و….در جوامع انگليسي زبان هم داستان ديگري است اما هرگزباعث تبعيض لهجه اي و استخدامي وحقوقي در ان جوامع نشده است.

متاسفانه اين خواسته و تمايل دروني اما نژاد پرستانه و انسان ستيزانه از زمان رضا خان وبرروي كار آمدن نژاد پرستان در زبان و ادبيات مديران و سياستمداران رخنه كرده بود ولي آن خواسته قلبي كه در مواردي هم بر زبان مديران جاري ميشد تا اين زمان نتوانسته بود به عنوان يك متن إجرائي و همه گير بروز يافته و جرّأت إجرائي بگيرد وخودش را بطور پوست كنده نشان بدهد يعني قمه قداره بندان از رو بسته نشده بود.

هشدار که قابل تصور نیست خطرهاي بسیاری که در آينده از سوي اين طيف، حقوق ملل ساكن ايران را تهديد خواهد کرد.

آخرین سخنران این نشست اقای فرهادنصیری  مسئول نمایندگی هسن بودند که پس از اتمام سخنرانی اقای سیاحی پشت تریبون قرار گرفته و ضمن سپاس از سخنرانان جلسه، سخنراني خود را تحت عنوان «« چرایی خودکشی در ایران»» اینگونه آغاز نمودند:

خسته است و تنها. احساس می‌کند هیچ راهی وجود ندارد. تمام افکارش فقط به یک راه ختم می‌شود، آن هم خودکشی است. با این کار می‌تواند از تمام مشکلاتش رها شود یا به قولی بگریزد. بدون آنکه لحظه‌ای به دختر دم بخت و پسر نوجوانش بیندیشد. به پشت‌بام می‌رود. هنوز همسر و فرزندانش از خواب بیدار نشده‌اند. شب قبل کلی سر مسائل مالی با همسرش جر و بحث کرده بود. پاهایش را به طرف پائین می‌اندازد، به سیگارش چند پک می‌زند و آنگاه خود را از پشت‌بام پرت می‌کند.

درست است این سرنوشت خیلی از هموطنانمان است که به روشهای گوناگون به زندگی خود پایان میدهند،ولی چرا ؟

مقدمه ای بر تعریف خودکشي

خودکشی عملی عمدی است که باعث مرگ فرد میشود. خودکشی اغلب به علت یأس صورت میگیرد که علت آن اغلب به اختلال روانی نظیر افسردگی،اختلال دوقطبی،  شکست عشقی، اعتیاد به الکل، یا سوء مصرف دارو, نسبت داده میشود و اغلب عوامل استرس زا مانند مشکلات مالی و یا مشکلات ارتباط بین فردی در این میان نقش دارند.

تلاش برای جلوگیری از خودکشی شامل موارد زیر است: محدود کردن دسترسی به سلاح گرم، درمان بیماری‌های روانی, مصرف دارو و بهبود وضعیت اقتصادي.

خودکشی یکی از مسائل سلامتی برای همه کشورها است و دومین علت مرگ و میر در جهان بین جوانان و  نوجوانان 15 تا 25 سال بعد از سوانح و حوادث است.

بررسی علل و عوامل خودکشی در افراد به عنوان نشانه هائی از عدم احساس امنیت فردی، معضلی اساسی پیش روی بسیاری از کشورهای جهان است.

خودکشی به معنای آنست که زندگی برای فرد مشکلتر از مرگ جلوه نماید، به طور معمول تعداد زنان و دخترانی که دست به خودکشی میزنند بیش از پسران است. هر چند خودکشی پسران و مردان بیشتر به نتیجه میرسد.

آشکارترین دلیل خودکشی احساس ناامیدی و از دست دادن کنترل ذهنی است، در برخی موارد احساس گناه، تنهائی، فقدان حمایت، ضعف روانی، ناتوانی در کنترل فشارهای روانی، رشد نیافتگی و عدم آمادگی برای مقابله با مشکلاتی که پیش روی فرد قرار میگیرد. مهمترین دلایلی است که ممکن است او را به فکر یا عمل خودکشی وادار سازد، ناامیدی و بی پناهی میتواند ناشی از شرایط خانواده، مدرسه، همسالان و حتی  شکست در عشق باشد. خودکشی نمودار خشم و ناامیدی فردی است که هیچ راه حلی را نمیشناسد و خود را موجود بی مقدار مییابد که شایسته زیستن نیست.

در واقع خودکشی زمانی رخ می دهد که فرد در لحظات بحرانی زندگیش، خود را تنها و بدون حامی احساس میکند و چون تحمل شکستها و ناکامی ها را ندارد، با از دست دادن انگیزههای حیاتی و امید به زندگی، مرگ را به عنوان آخرین گزینه انتخاب میکند. تقریباً هیچ جامعه ای را نمی توان یافت که اقدام به خودکشی در آن به وقوع نپیوندد.

راههای اقدام به خودکشی موفق تا حدودی متفاوت است، به عنوان مثال ثابت شده است که خودکشی های جدی و مصمم که معمولاً از روشهای جدی و خشونت آمیز مثل پرت کردن از ساختمانهای مرتفع، پریدن زیر قطار، حلق آویز کردن، بریدن رگ یا استفاده از گلوله و… صورت میگیرد. اغلب در مردها و در سنین بالا و با موفقیت به وقوع می پیوندند، از سوی دیگر اقدام به خودکشی به شیوه تهدید آمیزیا نمایشی و با استفاده از روشهای کم خطرتر مانند مصرف دارو، بیشتر در زنان و در سنین  جوانی شایع است و کمتر منجر به مرگ میشود.

در اینجا پرسشی مطرح  میشودکه خودکشی در میان مجرد ها بیشتر است یا متاهل ها؟

امیل دورکیم جامعه شناس فرانسوی  نخستین کسی بود که در دورانی که همه ریشهٔ خودکشی را تنها در عوامل فردی و روانشناختی جستوجو میکردند، تلاش کرد جایگاه تبیینهای اجتماعی را روشن کند، و بر اساس تحقیق معروف این جامعه شناس بود که مشخص شد افرادی که شعائر و آئینهای مذهبیشان جنبه گروهی دارد به دلیل نظارت قویتر جمع بر فرد، میزان خودکشی در میان آنها پایین تر است، همچنین در شرایط بحرانهای اجتماعی که هنجارها مخدوش و دگرگون میشوند نیز افراد در معرض افکار متمایل به خودکشی – که در واقع نوعی خشونت معطوف به خود است – قرار میگیرند. به این ترتیب دورکیم وقتی از عوامل اجتماعی صحبت میکند بحث اهمیت و نقشِ تعیین کنندهٔ متغیرهای انسجام اجتماعی و نظارت جمع بر فرد را مطرح می کند.

به همین ترتیب، نتایج تحقیق دورکیم نشان داد که در مقایسهٔ میان افراد متاهل و مجرد، افراد مجرد بیشتر خودکشیهای موفق(منتهی به مرگ) داشته اند. همچنین، در میان افراد متاهل، کسانی که تعداد فرزندان بیشتری دارند، نسبت به آنها که تعداد فرزندانشان کمتر بوده یا بدون  فرزند بوده اند، کمتر اقدام به خودکشی کرده اند.

در اینجا چند آمار و خبر را به اطلاع شما میرسانم

دختر جوان که در تصمیمی وحشتناک تصمیم به خودکشی گرفته بود، از طبقه ۱۶یکی از برج های آتی ساز خود را به پایین پرتاب کرد.

دختری که  به دلیل تبعات تجاوز، پس از مبادرت به خودکشی جان باخته است.

خودکشی دختر نوجوانی در شهر امیرکلا گزارش شد. طی هفته های اخیر پنج دختر و یک پسر نوجوان در شهرهای لاهیجان اهواز، گچساران، نیشابور، تهران، گرگان اقدام به خودکشی کردند.

سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی های سالانه بیش از ۷ درصد از سوی پزشکی قانونی اعلام شده است.

در خرم آباد، کوهدشت، نهاوند، کرج و ساوجبلاغ نرخ خودکشی به ۱۱ در صد هزار نفر و ۱۵ در صد هزار نفر در برخی موارد میرسد و حتی در سالهای قبل این مقدار ۳۰ در صد هزار نفر بوده است که این آماربرای کشور ایران که ۳۱.۵ درصد آن را جوانان (۱۵ تا ۲۹ سال) تشکیل میدهند بسیار خطرناک است .

با پایان بافتن سخنان آقای نصیری آخرین بخش این نشست آغاز گردید که توسط مسئول جلسه اعلام و از حضار دعوت گردید تا در بحث آزاد جلسه با موضوع  «نقش فعالین  حق بشر داخل و خارج کشور» مشارکت نمایند.

در این بخش تعداد بسیاری از همکاران و میهمانان ایراد سخن نمودند از جمله خانم ها لیدا اشجعی مسئول نمایندگی پاکستان، خانم مهناز احمدی از دانمارک، صدیقه جعفری مسئول کمیته دفاع از حقوق و ملل ایرانی و آقایان حمید رضا تقی پور دهقان تبریزی مسئول کمیته دفاع از حقوق پیروان ادیان مختلف در ایران، منوچهر شفائی  صدر هیئت رئیسه کانون، جمشید غلامی سیاوزان و محمد ابوطالبی از نمایندگی مالزی ، احسان سرگزی از شبکه مدافعان حقوق بشر، مهدی موسوی از هسن،  محمد گلستان جواز اندونزی، آقای مهدی گلسفیدی از ترکیه، احسان حیاک از سوئد و همچنین میهمانان و حضار گرامی با آیدی های متفاوت از سایر کشورهای جهان که شاخص ترین آن ها آقای زرتشت (اسماعیل) احمدی راغب یکی از فعالان مدنی ایران بود که برغم کسالتی که داشته و در بیمارستان بستری بودند از طریق تلفن همکارمان آقای تبریزی به جلسه دعوت شده و نظرات خود را پیرامون نقش فعالین حقوق بشر بیان داشته گفتند: معمولا در کشوری که سیاست های آن بر اصول دین پایه گذاری شده باشد، فعالیت برای فعالین مدنی بسیار سخت است هر چند که در بیشتر کشورهای جهان کلیه مواد اعلامیه حقوق بشر رعایت نمی شود، آقای راغب اشاره ای داشتند به زندانی بودن فعالان حقوق بشر در ایران به ویژه در زندلن رجایی شهر و اوین که در اعتصاب غذابوده و خواستۀ همه آنان رعایت منشورحقوق بشر در کشور است.

مهمترین ویژگی و سرخط نظرات کلیه شرکت کنندگان در این مشارکت را میتوان اینگونه خلاصه نمود: آگاهی رسانی، افشا گری و عدم وابستگی به هیچ گروه و یا حزبی اولین وظیفه یک فعال حقوق بشراست. خوانندگان گرامی میتوانند برای آگاهی از مجموعه بیانات سخنران این نشست به آدرس زیر مراجعه نموده و فایل های صوتی هر بخش را بطور جداگانه دریافت نمایند.  http://bashariyat.org/?p=10301

درپایان خانم احمدی مدیر جلسه به نمایندگی از طرف اعضای کمیته دفاع از حقوق اقوام و اعضای نمایندگی هسن مسئولین نمایندگی هسن و کمیته دفاع از حقوق اقوام و ملل ایرانی بدینوسیله مراتب سپاسگزاری خود را نسبت به حضور همکاران گرامی وهمچنین میهمانان عزیز از جمله: The nation،exsir ،fariba ،amir ، mojgan، roshan، mailan،  arash، tardid  , variety_, abolfazl-parvizi, 2-lol, Komiteadian, mohammadhadi-1, Radio kanon , Bazie-saham اعلام میدارند.