“مسولیت هر اتفاق ناخوشایندی متوجه مقامات ایران است”

remezan-ehmed“رمضان احمد” زندانی سیاسی کُرد با انتشار نامه ای خطاب به گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران خواستار رسیدگی به وضعیت خود و دیگر زندانیان سیاسی شده است.
در بخشی از این نامه که توسط “جمعیت حقوق بشر کُردستان” منتشر شده است آمده “من رمضان احمد، اهل کوبانی در کردستان سوریه هستم که در تاریخ ۱۷ تیرماه ۱۳۸۷، در نزدیکی شهر ماکو در کردستان ایران، توسط نیروهای اطلاعات آن منطقه، به اتهام عضویت PKK دستگیر شدم که در هنگام دستگیری مورد اصابت پنج گلوله از ناحیه‌ی شکم، دست و پا قرار گرفتم. و تا به امروز در زندان‌های زیادی محبوس بوده‌ام (ماکو، قزوین، ارومیه، اوین و رجایی شهر). در این مدت با مشکلات زیادی مواجه شده‌ام از جمله معالجه‌ی دستم که تا به امروز تقریبا فلج شده است”.

رمضان احمد در نامه خود به احمد شهید تاکید کرده که در صورت بروز هر حادثه ای برای وی، مسئولیت آن متوجه مقام های قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران است.

این زندانی سیاسی کُرد اوایل دی ماه امسال به دلیل وضعیت وخیم جسمانی و بیهوشی کامل پس از چند روز توسط مقام های زندان و با همکاری شماری از فعالان سیاسی به بیمارستان “امام خمینی” در تهران منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت.

متن کامل نامه این زندانی سیاسی به شرح زیر است:

گزارشگر ویژه سازمان ملل جناب آقای دکتر احمد شهید

با سلام؛

این نامه را خطاب به شما می‌نویسم که شاید صدای خسته و رنج‌کشیده‌ام را بتوانم از طریق شما به گوش تمامی نهادهای حقوق بشری و آزادی‌خواهان دنیا برسانم.

من رمضان احمد، اهل کوبانی در کردستان سوریه هستم که در تاریخ ۱۷ تیرماه ۱۳۸۷، در نزدیکی شهر ماکو در کردستان ایران، توسط نیروهای اطلاعات آن منطقه، به اتهام عضویت PKK دستگیر شدم که در هنگام دستگیری مورد اصابت پنج گلوله از ناحیه‌ی شکم، دست و پا قرار گرفتم. و تا به امروز در زندان‌های زیادی محبوس بوده‌ام (ماکو، قزوین، ارومیه، اوین و رجایی شهر). در این مدت با مشکلات زیادی مواجه شده‌ام از جمله معالجه‌ی دستم که تا به امروز تقریبا فلج شده است.

در طول این ۸ سال زندانم دو بار دستم را معالجه کرده‌اند در داخل خود زندان که نتیجه‌اش فلج شدن آن بوده است. نزدیک به یک سال پیش برای مداوای دستم که رنج زیادی از آن کشیده‌ام و می‌کشم، در زندان قزوین دست به اعتصاب غذا زدم که دادستان قزوین دستور معالجه‌ی دوباره من را صادر کرد. و در نتیجه به زندان رجایی شهر که قبلا در آنجا عمل شده بودم منتقل شدم. ولی باز به دلیل عدم معالجه و کمبود امکانات لازم در زندان باعث بدتر شدن دستم شده است که با پیگیری‌های فراوان چند روز پیش توانستم صدور مجوز به بیمارستان خصوصی را از دادستان دریافت کنم.

در نهایت در تاریخ ۱۱ دی‌ماه ۱۳۹۴، نوبت بیمارستان فرارسید و هنگام رفتن در داخل خود زندان با ضرب و شتم وحشیانه و غیرانسانی مامورین و مسوولین زندان رجایی شهر مواجه شدم. از طریق ضرباتی که به وسیله‌ی باتوم و لگد زدن به ناحیه‌ی سرم که متعاقب آن دچار خونریزی شدید از گوش و بینی شدم که هنوز آثار آن باقی مانده و به فاصله‌ی آن ۶ روز در حالت کمای مطلق بودم و در مقابل پیگیری هم‌بندیانم از زندان مقامات زندان نه تنها منکر این اتفاق شده‌اند؛ بلکه ادعا کردند که کما رفتن اینجانب به دلیل مسمومیت دارویی بوده است و هرگونه ضرب و شتمی را انکار کرده‌اند. در حالی که آثار آن ضرب و شتم در حال حاضر نیز باقی مانده است.

لذا با توجه به ماموریت جنابعالی وظیفه‌ی خود دانستم که این اعمال ضد انسانی را که قبل از این در چند مورد با دیگر زندانیان سیاسی اتفاق افتاده است را به اطلاع جنابعالی برسانم. و اعلان می‌دارم در صورت بروز هرگونه اتفاق ناخوشایندی برای اینجانب تمام مسوولیت آن متوجه مقامات امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی بوده و پیشاپیش از جنابعالی و دیگر نهادهای بین‌المللی نه تنها درخواست رسیدگی به پرونده خود را دارم بلکه در صورت پیش آمدن هرگونه اتفاقی در آینده نیز اعلان جرم می‌کنم.

ضمنا تنی چند از هم‌بندیان و زندانیان سیاسی سالن ۱۲ زندان گوهردشت (رجایی شهر کرج) که با امضای این نامه مفاد آن را تایید و تصدیق می‌نمایند عبارتند از؛

۱- سعید ماسوری
۲- سعید شیرزاد
۳- زانیار مرادی
۴- صالح کهندل
۵- لطیف حسنی
۶- لقمان مرادی
۷- شاهین ذوقی تبار
۸- رضا اکبری
۹- خالد حردانی
۱۰- کریم معروف عزیز
۱۱- پیروز منصوری
۱۲- باتیر شاه محمداف
۱۳- امیر قاضیانی
۱۴- فرید آزموده
۱۵- حمزه سواری
۱۶- بهزاد ترحمی
۱۷- وحید اصغری
۱۸- پیمان عارفی
۱۹- ابوالقاسم فولادوند
۲۰- مسعود عرب چوبدار
۲۱- هوشنگ رضایی
۲۲- ایرج حاتمی