پدر دانش آموز ۷ ساله چابهاری گفت: فریبا و سه نفر از دوستانش برای گرفتن کتابهای خود به مدرسه مراجعه کرده و در سایه دیوار در انتظار تحویل کتاب بودند که دیوار بر سرشان آوار شد.
به گزارش کمپین فعالین بلوچ به نقل از عصر هامون، داستان چوپان دروغگو را همه سال دوم دبستان خوانده ایم که دروغش سبب شد دیگر کسی به حرف های او اعتماد نکند، شاید این روز ها برخورد مسئولین با مردم، کتمان حقیقت ودر برخی مواقع بازی هایی که با افکار عمومی می کنند باعث تداعی داستان چوپان دروغگو شود و نتیجه ی آن چیزی جز اینکه اگر در آینده، حقیقتی هم به مردم گفته شود دیگر پذیرفتنی نباشد علی ای حال در روزهای اخیر خبر مرگ دانش آموز یک مدرسه در دشتیاری چابهار در صدر رسانه های محلی استان به نقل از مسئولین آموزشی استان با عنوان” مرگ کودک ۵ ساله زیر آوار مدرسه” قرار گرفت .
خبری که علیرضا نخعی مدیر کل آموزش و پرورش استان و علیرضا راشکی مدیر کل نوسازی توسعه و تجهیز مدارس سیستان وبلوچستان علت حادثه را بازی کودکان و ساخت و ساز دیوار مدرسه توسط مردم منطقه عنوان کرده بودند.
مدیر کل آموزش و پرورش: مردم دیوار را ساختند
علیرضا نخعی، مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان، عنوان کرده بود که این مدرسه در ابتدا حصاری نداشته و بنا به شرایطی که همان موقع این مدرسه ساخته شده بود، سازندگان نیازی به کشیدن دیوار اطراف مدرسه احساس نکرده بودند اما چند سال پیش و همزمان با ساختوساز در این منطقه، خانواده دانشآموزان تصمیم گرفتند حصاری بین مدرسه و جاده بکشند و این دیوار را خود مردم ساختند که چند وقت پیش نیز مردم با چیدن بلوک، این دیوار کوتاه را بالاتر برده و سعی در بلند کردن این حصار داشتند.
مدیر کل آموزش و پرورش: کودکان برای بازی به مدرسه مراجعه کرده بودند
وی ادامه داده بود که این چهار دختر مشغول تاب بازی از چارچوب در مدرسه بودند و این چارچوب در میان این دیوار قرار گرفته بود، با تاب بازی بچهها و فشاری که به دیوار وارد شد این دیوار گلی فرو ریخت و متاسفانه این اتفاق افتادولی باوجود اینکه آموزش و پرورش نقشی در این حصار غیراصولی نداشته، اما من در خانه این کودک حضور پیدا کردم و به دستور وزیر آموزش و پرورش قرار است مدرسهای ۶ کلاسه به نام این کودک در روستا ساخته شود.
گفته های مسئولین آموزشی استان در حالی است که در گفت و گویی که اصلان چار دیواری پدر فریبا با روزنامه فرهیختگان داشت، ضمن گله از وضعیت احداث، ایمنی و بازسازی مدارس عنوان کرده بود که: ظهر یکشنبه بود که فریبا و سه نفر از دوستانش برای گرفتن کتابهای خود به مدرسه مراجعه کردند. به آنها گفتند در مدرسه جلسه خیران مدرسهساز است و باید پشت در منتظر بمانند. فریبا و دوستانش نیز در سایه دیوار نشستند و کمی بعد صدای جیغ دختربچهها توجه همه کسانی را که در مدرسه بودند، جلب کرد. چهار دختر با سر و صورت خونی جیغ میزدند و زیر تلی از خاک و بلوک تکان میخوردند.
پدر فریبا: آن منطقه جای بازی نبود که دخترم برای بازی برود