نامه جمعی از زندانیان سیاسی-امنیتی بند چهار زندان اوین

تعدادی از زندانیان سیاسی-امنیتی بند چهار زندان اوین در نامه‌ای سرگشاده به شرح وضعیت این بند و رفتار تبعیض آمیز مسئولین زندان با زندانیان پرداخته‌اند.

متن کامل این نامه که برای انتشار در اختیار تارنگار حقوق بشر در ایران قرار گرفته است، در پی می‌آید:

«زندان غیرانتفاعی طبقاتی بند شماره چهار اوین چهار سالن دارد. یکی از سالن‌ها متعلق به قرنطینه و زندانیان تازه‌وارد می‌باشد که البته بعدازاینکه سلول‌های انفرادی برای زندانیان بسته شد، گاها زندانیان را برای شکنجه و عذاب بیشتر به این سالن‌ها منتقل می‌کنند تا مدت درازی از امکانات اولیه زندان به دور باشند.

سالن‌های دیگر متعلق به زندانیان مالی می‌باشد که بعد از حادثه سال ۹۲ و پراکنده کردن زندانیان سیاسی و امنیتی صورت گرفت، این زندانیان را به صورت جداگانه در این اندرزگاه نگهداری می‌کنند. اما با اینکه این اندرزگاه متعلق به متهمین می‌باشد بعضاً دیده می‌شود که زندانیان سیاسی و امنیتی که گذران حبس می‌کنند را برای کنترل و نظارت بیشتر به این بند منتقل می‌کنند.

چیزی که بسیار قابل‌توجه است و چشمان هر تازه‌واردی را به خود جلب می‌کند، سبک و روش زندانیانی است که با اتهام مالی بالای هزاران میلیارد تومان دست به اختلاس زده‌اند و با سرمایه‌های بالای در زندان برای خود زندگی اشرافی درست کرده‌اند. آنان به صورت یک روال مسئولین بالاتر قوه و سازمان زندان‌ها را به اشکال مختلف از نظر مالی تأمین کرده و زندگی اشرافی در زندان را به ازای این رشوه‌ها برای خود فراهم می‌آورند؛ این است زندان مدعیان اسلام. از داشتن اتاق مجزا و چندین خدمه‌ای گرفته تا داشتن سرویس بهداشتی و حمام مجزا و امکانات خاصی که در اتاق شخصی خود با هزینه خود و همکاری مسئولین زندان فراهم ساخته‌اند که از لحاظ کیفیتی و کمیتی تفاوتی با زندگی طبقات مرفه جامعه ندارد. امکاناتی مثل آبمیوه گیری، ماکرو فر، ماساژورهای برقی، خوراکی‌های خاصی که شاید در هر فروشگاهی در سطح شهر یافت نشود، برای این زندانیان به داخل زندان وارد می‌شود. داشتن ملاقات خصوصی با زنان صیغه‌ای که هفته‌ای و ماهی چند بار برای اینان در خارج از نوبت و فضای کاملاً خصوصی فراهم می‌شود و به جای اینکه این قوانین زندان را مسئولین تدوین کنند، گاها به دست این افراد نوشته و اجرا می‌شود.

این امتیازها مسئولین زندان برای این خواص در نظر گرفته‌اند در ازای تأمین بخشی از هزینه‌های زندان می‌باشد که شامل بازسازی زندان، تهیه مواد اولیه و خوراکی زندانیان و تأمین هزینه‌های کادر درمانی و کادر زندان است.

در اینجا پرسشی که برای هر ذهنی طرح می‌شود این است که آیا بودجه‌ای توسط قوه قضاییه برای تأمین هزینه زندانیان تعریف می‌شود؟ و اگر پاسخ مثبت است این بودجه به کجا می‌رود؟ باید جواب داد تجربه نشان داده که پول‌های میلیاردی که از این افراد جهت برخی از خریدها از این افراد دریافت می‌شود، به حساب و برای مخارج ردیف‌های زندان مصرف می‌شود؛ به عبارتی برای مخارج بودجه دولتی دریافت می‌شود و با سرکیسه کردن این‌گونه زندانیان مخارج خود را تأمین می‌کنند.

آیین‌نامه سازمان زندان‌ها رسیدگی به تمامی زندانیان با هر طبقه اجتماعی را برابر دانسته و مسئولین زندان را مستلزم توزیع یکسان امکانات و احترام مابین تمامی زندانیان را وادار کرده است که متأسفانه این عده خاص هم با دیگر زندانیان با این شرایط که توضیح داده شده حکمرانی می‌کنند و با دیگر زندانیان با تفاوت برخورد می‌کنند که این امر باعث شده مسئولین زندانی برخورد مناسب و یکسانی با سایر زندانیان نداشته باشند.

رفتار متحولانه این زندانیان باعث شده تا اجناسی که به فروشگاه زندان میاورند با قیمت بسیار بالا عرضه شوند که از توان خریداری بسیاری از افراد خارج است.

بنیاد تعاون سازمان زندان‌ها در واقع اجناس را چند برابر قیمت عرضه می‌کند؛ این اجناس توسط تعدادی که در دفتر میرداماد نشسته اند با ۲۰ درصد سود تهیه می‌شود، سپس از مراحل بعدی سودهای کلانی به این اجناس از قبیل این اجناس به جیب می‌زنند.

رستوران زندان نیز یکی دیگر از منبع‌های درامد بنیاد تعاون است که زندانیان را به صورت ممکن تحت‌فشار می‌گذارند.

روش دیگری که اعمال می‌شود تقلب‌هایی است که هنگام کشیدن کارت در فروشگاه کارت‌خوان رستوران در محل سالن صورت می‌گیرد که عموم زندانیان در خالی شدن کارت‌هایشان شکایت دارند. وضعیت تأمین خوراکی زندانی‌ها شرایط خوبی را سپری نمی‌کند، استفاده از …دامی، مواد درجه ۳ و نحوه پخت غذا و حتی آب مصرفی زندانیان که در حقیقت آب چاه می‌باشد، تمام زندانیان را با بیماری‌های کلیوی و گوارشی دچار کرده است.

وقتی برای درمان به بخش بهداری می‌روند، تنها با دادن قرص‌های عادی کلیه مراحل درمان را خلاصه می‌کنند و از درمان‌های تخصصی خبری نیست و اگر وضعیت بیمار در حالت حاد باشد، درصد کمتری از این درمان‌ها را دریافت می‌کنند. متأسفانه به جرات می‌توان گفت که زندانیان سیاسی و امنیتی در شرایطی بغرنج‌تر و دردآورتر به دور هرگونه امکاناتی در حال تحمل حبس هستند.

زندانیان سیاسی و امنیتی از شرکت در کلاس‌های آموزشی و فرهنگی محرومند و بدون توجه به قانون تفکیک جرائم در کنار سایر زندانیان بخصوص معتادین و افراد شرور نگهداری می‌شوند و افرادی را مأمور این امر می‌کنند که رفتار و اخبار زندانیان سیاسی را به روسای زندان گزارش دهند که متأسفانه این مسئله آرامش و آسایش زندانیان سیاسی را به خطر انداخته است و این وضعیت تا حدی است که بعضی از خانواده‌ها ی زندانیان سیاسی و امنیتی تا مدت‌ها بعد از دستگیری از آوردن البسه محروم هستند.

این امکانات در شرایطی به اختلاس گران هزاران میلیارد تومانی چپاول گران ملت ایران داده می‌شود که زندانیان سیاسی از حقوق قانونی خود که نوشته خود این قانون‌گریزان است، محروم می‌باشند و چون صدایی از آنها به گوش کسی نمی‌رسد تا عدالت و قانون را مابین آنها به‌درستی اجرا کنند، دست به اعتصاب می‌زنند.

هم‌اکنون که ما شاهد هستیم که چند تن از زندانیان سیاسی به خاطر همین قضیه حقوق که توسط مسئولین زندان که شامل لغو حق ملاقات با خانواده و لغو مرخصی و عدم رسیدگی به وضعیت بیماری زندانیان است، دست به اعتصاب غذا زده و می‌زنند.

این نوع تفکر مسئولین و نحوه عملکرد آنها، زندان اوین را تبدیل به یک شکنجه‌گاه روحی و روانی و جسمی برای تمام زندانیان سیاسی کرده است.

جمعی از زندانیان سیاسی-امنیتی بند چهار زندان اوین

حقوق بشر در ایران ۱۵  خرداد