با نزدیک شدن فصل سرما، بر مشکلات زندانیان زندان تهران بزرگ افزوده شده است.
طبق گفتگوهای هرانا با تعدادی از زندانیان آزاد شده از این زندان به عنوان شاهد عینی، زندانیان در بدو ورود به مدت یک هفته الی ۱۰ روز در قرنطینه اول و ۴۵ روز در تی سی یا قرنطینه دوم بسر میبرند. شرایط قرنطینه این زندان بسیار نامناسب گزارش شده است. سرویسهای بهداشتی کوچک و کم، وجود بسیار زیاد حشرات موذی و نگهداری چندین برابر زندانی در محل نسبت به ظرفیت از جمله مشکلات آن است. با این حال پس از ورود زندانیان به بند نیز مشکلات جلوه دیگری به خود می گیرد.
لباس زندانیان در بدو ورود از آنها گرفته شده و تنها با یک دست پیراهن و شلوار به بند منتقل میشوند. به هیچ وجه لباس گرم و یا لباسی برای عوض کردن حتی لباس زیر به زندانی داده نمی شود. در برخی موارد زندانی بدون دمپایی راهی بند میشود و با پای برهنه تردد میکنند.
به دلیل تراکم جمعیت زندانیان جای مناسبی برای خوابیدن ندارند. این زندان دارای ۵ تیپ است و تراکم جمعیت در هرکدام از آنها بسیار بالاست. به عنوان مثال تیپ ۵ که بنا به مقررات گنجایش ۱۰۰ تا ۱۵۰ زندانی را دارد. حدود ۴۰۰ تا ۶۰۰ زندانی را در خود جای داده است. به گونه ای که جای کافی برای خوابیدن زندانیان وجود ندارد و برخی از آنها در سرویسهای بهداشتی اصطلاحا به صورت گاردونی میخوابند. تخته نئوپانهایی مملو از حشراتی چون ساس و یا حشره عامل گال توسط زندانیها بر روی سرویسهای بهداشتی گذاشته میشود تا جای خوابی برای آنان فراهم شود.
حمامها تنها ۲ تا ۴ ساعت در روز قابل استفاده هستند به نحوی که بسیاری از زندانیان بین ۲ تا ۵ ماه امکان استفاده از حمام را ندارند. زندانیان تنها از ساعت ۱۲ شب به بعد امکان استفاده از آب گرم را دارند. به دلیل مشکلات موجود میان مسئولین زندان و شهرداری منطقه شهریار، فشار آب کافی برای این زندان و امکان تامین آب گرم وجود ندارد.
این تراکم جمعیت در برخی از بندها همچون بند متادون که در زندان با اصطلاح “بند زامبیها” از آن یاد می شود، مشهودتر است. وضعیت بهداشت در این بند بسیار آشفته است. این افراد همچنین امکان استفاده منظم از حمام را نیز ندارند زیرا اجازه استفاده از حمام به تصمیم وکیل بند که از سوی پرسنل زندان تعیین میشود وابسته شده است.
به گفته یکی از زندانیانی که اخیرا از این زندان آزاد شده است، در بهداری این زندان پزشک متخصص حضور ندارد و پزشکان حاضر نیز درمان بخصوصی ارائه نمیدهند و تنها به زندانیان قرص استامینوفن داده میشود. بهداریهای زندان در دو تیپ ۲ و ۴ قرار دارند. همین بهداری ها نیز از نظر دارویی در مضیقه هستند و در مواردی پیشنهاد زندانیان برای تامین کمبود دارو را نیز نپذیرفتهاند. به علت وجود خشونت، درگیری و خودزنی در زندان، برخی به دلیل نبود امکانات پزشکی در ساعات اولیه حادثه جان خود را از دست میدهند. خدمات دندانپزشکی در این زندان تنها محدود به کشیدن دندان است. به نحوی که حتی مسواک و خمیردندان نیز به زندانیان ارائه نمیشود و خدمات ترمیم دندان به هیچ عنوان وجود ندارد.
برای سیستم گرمایش و سرمایش زندان از چیلر استفاده می شود. درون محفظههای این چیلرها موش نفوذ میکند و بادی که به بیرون میوزد دارای بوی نامطبوعی است که خود نیز بیماریزا است.
همچنین زندانیان در زمستان با کمبود پتو مواجه هستند. عموما این سیستم از طریق پمپ تغذیه میشود و اگر پمپی بسوزد زندان از تامین هزینههای مالی آن سرباز میزند و زندانیان در فصل سرما و گرما با مشکل مواجه می شوند.
به گفته خانواده یکی از زندانیان این زندان، تابستان گذشته در تیپ ۴ اندرزگاه ۲ سالن ۴ که به بند متادون شناخته میشود، در اوج فصل گرما پمپ چیلر سوخته و مسئولین زندان برای ۴۵ روز از تامین هزینه تعمیر چیلر که بین ۱۰ تا ۱۵ میلیون تخمین زده میشد، اظهار ناتوانی کردند. در نهایت با جمعآوری یک تا یک و نیم میلیون تومان از هر اتاق توسط وکیل بند موفق به تهیه پمپ جدید شدند؛ با این حال با توجه به تراکم جمعیت، چیلرها نیز برای گرمایش و سرمایش به هیچ عنوان جوابگو نیستند.
در کنار مشکلات روزمره و دائمی این زندانیان، میتوان به وضعیت نامناسب تغذیه آنان اشاره کرد. غذای تهیه شده توسط زندان از کیفیت بسیار پایینی برخوردار است و فروشگاه نیز مواد غذایی و غذای آماده را به قیمت بسیار بالا به زندانیان عرضه میکند که به همین دلیل بسیاری از زندانیان از خرید مواد غذایی و تامین ویتامین و مواد مورد نیاز خود در تمام مدت حبس ناتوان هستند. پیش از این در هر هفته گاها ۶ تا ۷ بار عدسی که غالبا پاک نشده و حتی در مواردی به فضله موش آلوده بوده به زندانیان داده میشد. همچنین زندانیان از دریافت جیره میوه و سبزیجات محروم هستند.
به دلیل هدایت شدن بخشی از فاضلاب تهران به منطقهای که زندان تهران بزرگ در آن واقع است وضعیت آبهای زیرزمینی منطقه و نهایتا آب مصرفی زندانیان بسیار نامناسب بوده و باعث ایجاد بسیاری از بیماری ها در میان زندانیان می شود.
پیشتر یکی از نماینده های مجلس در سخنانی به این مشکلات زیرساختی زندان بخصوص معضل فراهم کردن آب آشامیدنی سالم پرداخته بود. با توجه به این واقعیات و اقدامات غیر مسئولانه، سلامت جسمی این زندانیان بشدت در معرض خطر است.
وفور مواد مخدر در این زندان همواره دیده می شود. به گونهای که گفته میشود، روزانه بین ۵ تا ۶ کیلوگرم مواد مخدر در زندان مصرف می شود که این تنها شامل هروئین و شیشه است و این میزان فارغ از سایر مخدرها همچون قرص، تریاک و شیره میباشد.
موقعیت جغرافیایی این زندان، وجود برجک های دیدبانی و بازرسی های بدنی زندانیان و ملاقات کنندگان، امکان وارد کردن مواد مخدر به هر شکل بدون اطلاع مسئولین زندان را بسیار دشوار می سازد؛ از این رو به نظر میرسد ورود مواد با همکاری برخی از مسئولین زندان صورت میگیرد، امری که در اکثر زندانهای کشور به دلیل عواید مالی آن مسبوق به سابقه است. به دلیل وفور مواد مخدر و شرایط نامناسب محیط زندان بسیاری از زندانیان در ایام حبس به مصرف مواد مخدر رو میآورند.
به گواه شاهدان، ضرب و شتم زندانیان در این زندان امری روزمره و عادی است. افسر نگهبان ها زندانیان را به بهانه های مختلف به اصطلاح خودشان «سگ بند» کرده، دست و پای زندانیان را به نحوی به میله ها میبندند و مورد ضرب و شتم قرار میدهند.
در این زندان افراد بر اساس جرائم دستهبندی میشوند اما به دلیل نبود بند امنیتی، اصل تفکیک جرائم در این زندان برای زندانیان سیاسی و امنیتی رعایت نمیشود و زندانیان با جرائم سیاسی و امنیتی در بندهای عمومی بسر میبرند که عموما با تحریک مسئولین زندان مورد اذیت و آزار و گاها ضرب و شتم شدید توسط سایر زندانیان قرار میگیرند.
به گفته یکی از زندانیان سابق این زندان، نوبت تماسهای تلفنی در زندان تهران بزرگ توسط وکلای بند به فروش میرسد. وکلای بند که از طریق پرسنل زندان تعیین میشوند متهم هستند به درآمدزایی در زندان و مشترک شدن این درآمد با حامیان خود که از پرسنل هستند. هرکس در زندان به صورت روزانه ۳ دقیقه حق تماس تلفنی دارد. اما زندانیان عملا از این حق محروم هستند و زمان تلفن آنها فروخته می شود. این مافیای خرید و فروش در حدی است که به عنوان مثال اگر فردی بخواهد روزانه ۱۵ دقیقه صحبت کند باید هفته ای بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان پرداخت کند. در هر بند با جمعیت ۴۰۰ نفر تنها ۳ یا ۴ تلفن موجود است که از ساعت ۹ صبح تا ۹ شب امکان برقراری تماس تلفنی وجود دارد. از این تعداد، یک تلفن تنها در اختیار وکیل بند و یک تلفن نیز در اختیار سر انتظامات زندان که توسط وکیل بند تعیین میشود، قرار دارد. تقریبا تنها یک دستگاه تلفن برای جمعیتی نزدیک به ۴۰۰ نفر در دسترس است.
از سوی دیگر خرابی مداوم دستگاه شارژ کارت تلفن، امکان شارژ این کارتها را از زندانیان گرفته است و در پاسخ به اعتراض آنان به این شرایط مسئولین زندان استدلال میکنند که تلفن حق زندانی نیست و تنها امتیازی است که به زندانی داده میشود. هرانا ۱۷ آبان