«طاها ثالثی»، فرزند شهید «جمال ثالثی» این روزها با اتهام «توهین به رهبر و توهین به آیتالله خمینی» با حکم ۲۸ ماه حبس، در زندان عادلآباد شیراز محبوس است.
نزدیکان طاها میگویند «فرزند شهید بودن» او از دلایل مهم صدور حکم ناعادلانه اوست «گفته بودند یک فرزند شهید نباید اینطور رفتار کند.» آنها معتقدند از طاها برای رساندن پیام به دیگر فرزندان شهدا استفاده کردهاند و میخواهند از وضعیت او عبرت بگیرند و فکر نکنند به خاطر رعایت فرزند شهید بودن از انتقادات و اعتراضات آنها چشمپوشی میشود.
طاها ثالثی که پیشازاین چندین بار سابقه زندان و بازجویی را از سر گذرانده، در جریان آخرین پروندهاش، به اتهام توهین به آیتالله «علی خامنهای» و با مصداق به کار بردن لفظ «بیکفایت» برای رهبر جمهوری اسلامی در شبکههای مجازی مثل توییتر و اینستاگرام، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز به ریاست قاضی «محمود ساداتی»، به حبس محکوم شد.
نزدیکان طاها میگویند او در جریان دادگاه تلاش میکرد تا به قاضی بفهماند که کلمه «بیکفایت» توهین محسوب نمیشود اما قاضی ساداتی تاکید کرده که تو به رهبری فحش دادهای و قصدت این بوده که بگویی رهبر، بیشرف و بیلیاقت است.
زندانیان امنیتی خاطرات متفاوتی از محمود ساداتی قاضی دادگاه انقلاب شیراز دارند. پیشازاین او به یک زندانی که در حاشیه دادگاه به قاضی گفته بود من هم از همین مردمم، پاسخ داده بود که چهل میلیون از همین شما مردم اضافهاید. این قاضی در متن اتهامات طاها نوشته است که به خاطر فرزند شهید بودن مستحق چنین مجازاتی است.
بعد از مصدومیت هفتاددرصدی پدر طاها در جبهه جنگ ایران و عراق و خانهنشینی مرد جوانی که حیاتش به یک کپسول اکسیژن متصل بود، روزگار کودکی طاها با رنج آمیخته شد.
در متن ویدیوی که از پدر طاها باقیمانده مرد جوانی را میبینیم که بهسختی و مرارت نفس میکشد. او روز هشتم اسفند ۱۳۶۴ و در جریان عملیات والفجر هشت در منطقه فاو، دچار مصدومیت شیمیایی شد و پسازآن با مجروحیت هفتاددرصدی تا چند سال بعد زنده ماند و رنج برد.
«محمد خسروی»، یکی از وابستگان خانواده ثالثی از روزهای سختی میگوید که بر این خانواده گذشت: «مرحوم جمال ثالثی دچار نوع دشواری از مصدومیت شیمیایی بود. بهسختی نفس میکشید و وقتی بیماریاش بالا میگرفت باید به یک کپسول چند ده کیلویی متصل میشد. هر سه کودک آن خانواده خردسال بودند و مادر طاها هر جا که قرار بود بروند، این کپسول غولپیکر را با خودش حمل میکرد.»
آن سالها طاها کودک بود و نمیتوانست به مادرش کمک کند. برای رفتن به بیمارستان یا یک گردش ساده، مادر کپسول را به دوش میگرفت.
به گفته آقای خسروی که تمام آن سالها شاهد زندگی آن خانواده بوده: «صحنه غمانگیزی بود. شرایطی که حالا در بند بند حکم صادره برای طاها تاثیر گذاشته. آنها گفتند چون طاها فرزند شهید است به اشد مجازات محکوم میشود. آنها مالکیت خون آن شهید را از آن خودشان میدانند و حق آنهمه سال رنج بردن یک زن و فرزندان خردسالش را حتی در حد انتقاد و اعتراض یک شهروند، به رسمیت نمیشناسند.»
به گفته آقای خسروی طاها پسری آرام، مودب و منطقی است و به هیچ حزب، دسته و گروه سیاسی وابسته نیست اما او یک جوان حقطلب است و با همان روحیه مستقلی که دارد سکوت نمیکند و اهل انتقاد و اعتراض به شرایط موجود است و نمیخواهد با فشار و ارعاب ساکت باشد: «او به دلیل همین بگیروببندها فرصت ادامه تحصیل را از دست داد. طاها بعد از تلاش زیاد، مجاز به انتخاب رشته پزشکی بود اما روز انتخاب رشته بازداشت شد و به کد رهگیری ثبتشده در تلفنش دسترسی نداشت. بعدازآن و وقتی از زندان آزاد شد درس را رها کرد. او یک عکاس حرفهای است که به مضامین اجتماعی میپردازد.»
طاها ثالثی پیش از پرونده آخری، در چند مرحله دستگیر شده است. آقای خسروی میگوید «او در دیماه سال ۱۳۹۶ وقتی برای بردن یکی از وابستگان بیمارش به یک مرکز درمانی از خانه خارج شده بود در جریان شلوغی خیابان بازداشت شد؛ اما سپیدهدم روز بعد وقتی متوجه شدند بهاشتباه بازداشت شده، او را آزاد کردند اما گوشی تلفنش را نزد خودشان نگه داشتند.»
البته به گفته آقای خسروی، حفاظت اطلاعات سپاه فجر فارس دیگر به او حساس شده بودند: «آنها از مردادماه همان سال صفحات مجازیاش را رصد میکردند و از همان زمان تاکنون از دست آنها خلاصی نداشته است.»
او دو هفته بعد و در روز بیستم دیماه سال ۱۳۹۶ برای تحویل گرفتن گوشیاش به اداره اطلاعات سپاه فجر مراجعه میکند، اما به اتهام «تبلیغ علیه نظام» همانجا دستگیر شده و راهی زندان میشود. دادگاه بدوی او را به سه ماه و یک روز حبس محکوم میکند اما حکم زندان توسط دادگاه تجدیدنظر تبدیل به دو میلیون تومان جریمه نقدی میشود.
طاها گفته بود در تمامی مراحل رسیدگی به پرونده، به فرزند شهید بودن او استناد میشده و مورد سختگیری بیشتر قرارمی گرفته. آنها با هر سوال و جوابی به او میگفتهاند که از یک فرزند شهید چنین انتظاری ندارند.
«شبنم شجریزاده» ساکن کالیفرنیا، از دوستان طاها ثالثی و نگران شرایط اوست. او به ایرانوایر میگوید در جریان بازجویی، بازپرس رسیدگیکننده بارها به پدر طاها استناد و اشاره میکرده و طاها به آنها جواب میدهد که اگر پدر من و امثال آنها که جانشان را فدا کردند، نبودند شاید امروز بهجای شما یک قاضی عراقی نشسته بود و بهجای پرچم ایران، پرچم کشور دیگری بر فراز ساختمان شما افراشته شده بود.
خانواده او میخواهند بدانند جرم طاها چیست؟ چطور ممکن است یک جوان به جرم اعتراض آرام و مدنی بازداشت و زندانی شود.
روز هفدهم شهریورماه سال ۱۳۹۷ ماموران اداره اطلاعات به منزل طاها ثالثی مراجعه کرده و او را با خودشان میبرند و او تا سیام آبانماه در زندان عادلآباد زندانی است تا درنهایت با درخواست وثیقه او موافقت میکنند.
پسازآن برای طاها دو پرونده جداگانه تشکیل میدهند. پرونده رسیدگی به اتهام او در باب «توهین به مقدسات» در دادگاه کیفری و تشکیل پرونده در دادگاه انقلاب به اتهام توهین به آقایان خامنهای و خمینی و همچنین تبلیغ علیه نظام.
او برای اتهام توهین به مقدسات به یک سال زندان محکومشده و دیماه سال ۱۳۹۷ خودش را به زندان معرفی میکند اما مدتی بعد با عفو رهبر به مناسبت بهمنماه به خانه برمیگردد.
به گفته آقای خسروی تمام این پرونده براساس اظهارنظر این جوان در مباحثه با یک همسایه بسیجی شکل گرفته است.
«بلوکی که خانواده آقای ثالثی ساکن هستند متعلق به خانواده شهداست. یک روز او با یک همسایه وارد بحث میشود که چرا شهر مشهد تبدیل به خانه فساد شده و مقام امام رضا تنزل یافته و بعد از این مباحثه است که طاها را به اتهام توهین به امام رضا دستگیر میکنند.»
طاها در خصوص پرونده دیگرش یعنی توهین به مسوولان جمهوری اسلامی جمعا به ۲۸ ماه زندان محکوم شده است. او روز ششم بهمن بهعنوان «خودمعرف» به شعبه یک اجرای احکام دادگاه انقلاب شیراز رفته است.
شبنم شجریزاده میگوید ما تلاش کردیم او را راضی به مهاجرت کنیم اما میگفت در مقابل وثیقه سنگینی که واگذارشده و دینی که به ضامن دارد نمیتواند به مهاجرت فکر کند.
به گفته شبنم با اینکه او شخصا برای گذراندن دوران محکومیتش به زندان مراجعه کرده بود اما با برخورد مناسبی مواجه نشد. در آستانه ورود به زندان به او دستبند زدند و روز دوم بود که وادارش کردند سبیلهایش را بزند.
محمد خسروی هم در مورد شرایط طاها در زندان هم خبرهای ناخوشایندی شنیدهاند: «روال معمول این است که وقتی یک زندانی برای حبس معرفی میشود اصلاح سروصورت میکنند و تقسیم میشوند. همان بدو ورود چندنفری طاها را دوره میکنند و بالاجبار و علیرغم میلش با تمسخر و توهین و بازی روانی سبیلهایش را میزنند و بعدازآن بوده که او را به بند چهارده امنیتی منتقل میکنند و الان با سایر زندانیان امنیتی در زندان عادلآباد به سر میبرد.»
این روزها زنی رنجدیده که نیمی از زندگیاش را صرف مراقبت از همسر جانبازش کرد، چشمانتظار فرزندش مانده و طاها ثالثی به جرم استفاده از کلمه «بیکفایت» خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، حالا باید ۲۸ ماه در زندان بماند تا وسیله تادیب سایر فرزندان شهید فراهم باشد. ایران وایر ۲۴بهمن