«گفتند بچه ات ترقه بازی کرده است»/ روایت قطع پای کودک ۱۲ ساله در اثر انفجار مین

روز ۲۴ فروردین نزدیکی‌های غروب، مهدی ۱۲ ساله به دنبال رمه در حومه شهر اهواز حرکت می‌کند. از روستای عین ۲ که همان نزدیکی است می‌گذرد و هنگام عبور از پادگان متروکه فرجوانی پایش را به خاطر انفجار مین از دست می‌دهد.

احمد شایعی پدر مهدی، این ماجرای تلخ را اینگونه تعریف می‌کند: مهدی را همراه عمویش فرستادم برای اینکه دام‌ها را به چرا ببرد، برای کاری به اهواز رفته بودم. نزدیکی‌های غروب بود که عمویش با من تماس گرفت و اطلاع داد پسرم روی مین رفته است.

روایت احمد شایعی را در ادامه بخوانید: این اتفاق بعد از روستای عین ۲ در حومه اهواز و در نزدیکی پادگان فرجوانی افتاده است. پای مهدی همانجا از مچ قطع شد، خونریزی شدید بود. بچه‌ام درد می‌کشید و گریه می‌کرد به همین دلیل هم منتظر آمبولانس نماندیم و با ماشین او را به بیمارستان امام خمینی اهواز رساندیم. بچه آنقدر خونریزی داشت که صندلی عقب ماشین هنوز هم از خون خیس است.

در بیمارستان امام خمینی هیچ کاری برایش انجام ندادند و گفتند فردا پایش را می‌شوییم، روز بعد خشک می‌کنیم و تا عمل نهایی یک هفته طول می‌کشد. اصرار من فایده نداشت و اصلا به ما محل نمی‌گذاشتند. عکس و آزمایش گرفتند و پانسمان کردند. وقتی دیدم بچه‌ام درد می‌کشد، او را به یک بیمارستان دیگر بردم.

برای ترخیص مهدی از بیمارستان اذیت شدیم. معطل صندوق و واحد ترخیص بودیم؛ آنهم در شرایطی که مهدی درد می‌کشید. نهایتا یک میلیون تومان گرفتند، گفتند خدمات آزاد است و بیمه روستایی‌ام را هم قبول نکردند بالاخره ساعت ۲ نیمه شب بود که مهدی را به بیمارستان دیگر بردیم.

در بیمارستان بعدی که خصوصی هم بود، به محض ورود از ما ۶ میلیون تومان به صورت علی‌الحساب گرفتند. هزینه تخت هم شبی ۳ میلیون تومان بود و او را بستری کردند. ابتدا جلوی خونریزی را گرفتند. شرایط مهدی وخیم بود و از اعضای خانواده برای او خون گرفتند. نهایتا ساعت ۵ بعد از ظهر روز ۲۵ فروردین یعنی حدود ۲۴ ساعت بعد از حادثه مهدی را عمل جراحی کردند و باقی مانده مچ پای او از قوزک به پایین قطع شد.

پدر مهدی می‌گوید: دکتر گفته عمل پسرم موفقیت‌آمیز بوده و ۲ یا ۳ هفته دیگر هم برایش پای مصنوعی نرم درست می‌کنند. تامین پول برای درمان پسرم خیلی سخت است، اما هرطور شده این هزینه را جور می‌کنم که حالش بهتر شود. نمی‌خواهم بیشتر از این اذیت شود. الان هم مهدی از ما خواسته به اقوام درباره این موضوع چیزی نگوییم چون او از اینکه فامیل بدانند که پایش قطع شده، خجالت می‌کشد.

پسرم که روی مین رفت همانجا پاش قطع شد و ما هم جز تکه‌ای گوشت چیز دیگری از پایش پیدا نکردیم که آن را هم تحویل پزشک قانونی دادیم. کلانتری هم رفتیم و شکایت کردیم نیروی انتظامی از محل حادثه عکس گرفت و سوالاتی هم پرسیدند. بعد هم آمدند برای تحقیق از تکه‌های مین و دمپایی مهدی که سر صحنه حادثه مانده بود عکس گرفتند و سوالاتی هم پرسیدند. اول گفتند ممکن است دست بچه ترقه بوده باشد و به هرحال به نظر می‌رسید نمی‌خواهند قبول کنند. در نهایت رفتیم فرمانداری و شکایت کردیم. بعد گفتند شاید این مین به خاطر سیل و باران از نزدیک پادگان این‌ورتر آمده است. به من گفتند مین ضد نفر بوده است.

بر اساس این گزارش خانواده مهدی که از نظر روحی آسیب زیادی دیده و نگران فرزند خود هستند، به منطقه دیگری در نزدیکی اهواز کوچ کرده‌اند تا با زندگی در نزدیکی محل حادثه هر بار خاطره زجر کشیدن فرزندشان برایشان زنده نشود.

عموی مهدی نیز درباره این حادثه می‌گوید: وقتی مهدی را به بیمارستان امام خمینی بردند، به آن‌ها گفته شد که کار شما اورژانسی نیست و یک هفته دیگر عملش می‌کنیم و برای همان چند ساعتی که آنجا بودند یک میلیون تومان از آن‌ها پول گرفتند و بیمه روستایی را هم قبول نکردند.

او ادامه می‌دهد: مهدی امسال نتوانست به مدرسه برود، زیرا باید به پدرش در کار کمک می‌کرد. سال گذشته که خوزستان سیل آمد تمام زمین‌های برادرم از بین رفت و از نظر مالی شرایط بدی دارند دیروز هم این مبالغ را با قرض و قوله از فامیل و آشنا جور کردیم لطفا این موضوع را منعکس کنید که ما توقع داریم ارتش و بنیاد شهید به کمک این خانواده بیایند.

مهدی در حال حاضر شرایط خوبی ندارد، درد او آنقدر شدید است که به ناچار با تزریق مسکن‌ها بسیار قوی سعی می‌کنند او را در طول روز در خواب نگه دارند. به دلیل شیوع ویروس کرونا بیمارستان اجازه نمی‌دهد اعضای خانواده از جمله پدر در کنار مهدی باشند. مادر هم فقط در طول روز می‌تواند بر بالین او حاضر شود و مابقی زمان‌ها این کودک ناچار است در حالیکه درد می‌کشد تنها باشد.

در این حادثه نه تنها خانواده شایعی به لحاظ روحی آسیب دیدند که به لحاظ اقتصادی نیز با مشکلاتی مواجه شدند آن‌ها طی ۲۴ ساعت مبلغ ۷ میلیون تومان پرداخت کرده و در روز‌های آینده نیز هزینه درمان این کودک قطعا افزایش خواهد یافت. آسیب جسمی و روحی وارد شده به مهدی غیرقابل جبران بوده و او در آینده همواره از یادآوری آنچه برسرش آمده است رنج خواهد برد. اما آیا مهدی تنها قربانی مین در خوزستان است؟ رویداد 24 بیست وهفتم فروردین