گزارش سهیل عربی از وضعیت اسفناک بندهای زندان تهران بزرگ – قسمت سوم

این گزارش در چند قسمت تهیه شده که متن حاضر، قسمت سوم این گزارش میباشد.

سهیل عربی مینویسد:

نقش و تاثیرات انباری در اقتصاد مقاومتی

هیدن هیمر فساد را به سه گونه تقسیم کرده است:
فساد سیاه که هم از نظر توده ها و هم از نظر نخبگان سیاسی منفور است و عامل یا عوامل آن باید مشمول مجازات شوند.
فساد خاکستری که از نظر توده های مردم فساد نیست و به آن بی اعتنا هستند. اما نخبگان سیاسی آن را منفور میدانند و معتقدند در صورت بی اعتنایی به آن باعث تشدید فساد می شویم.
و نوع سوم فساد سفید است. اعمالی که ظاهراً مخالف قوانین است. اما اکثر اعضای جامعه از جمله نخبگان سیاسی و افراد عادی جامعه آن را چندان مضر و با اهمیت نمی دانند و معمولاً مصر به تنبیه عامل و عوامل نیستند.
حال با نگاه به چند واقعه این پرسش را مطرح می‌کنیم که کدام انواع فساد را پیرامون خود مشاهده می‌کنیم و چگونه باید با آنها مقابله کرد.
انباری زدن عملیست دردناک و زشت و از نظر من یک فاجعه و جنایت علیه بشریت است. اکثر افرادی که مرتکب این عمل می شوند، خود را مجبور به انجام این عوامل می دانند و مدعی هستند که راهی دیگر برای تامین هزینه‌های خود خانواده خود پیدا نکردند.
در زندان به کسانی که اجناس و مواد ممنوعه را از طریق پنهان کردن آنها در مقعد خود وارد بند می کنند، انباری زن و به این عمل انباری زدن گفته می شود. گوشی موبایل، مواد مخدر، قرص روانگردان، فلش و یو اس بی های حاوی فیلم و موزیک ویدیو مواردی هستند که البته در حجم و مقدار کم به این شیوه وارد زندان می شود.
البته که وارد کنندگان اصلی به شیوه های آسان تر برای ورود وسایل و مواد ممنوعه استفاده می کنند. زیرا سختگیری برای مردم عادی و خرده فروشهاست. اما واردکنندگان و فروشندگان بزرگ که اکثر آنها مامور هستند، بدون هیچیک از این دردسرها تعداد و میزان بیشتری مواد و اجناس ممنوعه وارد زندان می کنند.
شخصی که از طریق پنهان کردن مواد یا اجناس به این شکل آنها را وارد بند می کند، بیش از آسیب رساندن به جامعه، به خود آسیبهای جبران ناپذیر می رساند. البته گاه حین بازرسی از بند نیز از این شیوه برای پنهان کردن مواد و اجناس از چشم ماموران بازرسی استفاده می شود. بدیهی است که افراد فقیر و اقشار ضعیف مجبور به انجام این عمل می شوند.
فقر، مهمترین عاملی است که افراد را تحریک به انجام چنین اعمالی و حتی اعمال کثیف‌تر و خطرناکتر از این می‌کند. به راحتی می توان مشاهده کرد که افراد هر چه مدت بیشتری در زندان محبوس باشند، امکان خلافکار یا خلافکارتر شدن آنها بیشتر می شود. محکومیت های طولانی مدت نه تنها باعث اصلاح افراد بزهکار نشده، بلکه آنها را بزهکارتر از پیش ساخته است. قطعا هر روز شیوه های جدید برای فرار از قانون و مامورانش می کند.
اگر چه مقصر اصلی را باید از بین قانون و مامورانش پیدا کرد.
اکثر زندانیان حین اعزام به بیمارستان و مراجع قضایی به سرباز و پاسیار بابت سفت و تیز بودن دستبند و پابند اعتراض می کنند. پاسخ رایجی که شنیده می شود اینست که: «سر کیسه را شل کن تا دستبند و پابندت شل شود. پنجاه هزار تومان برای شل شدن و ۱۰۰ هزار تومان برای باز کردن.»
پس از پرداخت ۱۰۰ هزار تومان و باز شدن دستبند و پابند، مرحله بعدی ملاقات با خانواده است.
پاسیار: « خب می‌دانی که ملاقات با خانواده حین اعزام ممنوع است. راهش چیه که ممنوعیت برداشته بشه. خب می‌دانی که سربازها اکثرشون بچه شهرستان هستن. ۱۲۰ هزار تومان حقوق می گیرن که اصلاً به کرایه رفت و آمدشان هم نمی رسه. غذاشون همون غذای آشغالیه که به شما می دن. شما شیرینی بده ما هم شیرینی می دیم. ۴ تا سرباز و چند پاسیار. شما روی هم ۲۵۰ هزار تومان پول ناهار بچه ها رو بده خانواده ات بیان ملاقات کنید. به نفع خودت هم هست اگر اینجا ملاقات بیان خیلی بهتر از اینه که تا سالن ملاقات بیان. اون هم پشت شیشه و گوشی. اینجا راحت می تونین همدیگر رو بغل کنین هم شما شیرین کام میشین و هم ما.»

سهیل عربی در ادامه گزارش خود مینویسد:

مرحله آخر حین بازگشت به زندان است.
پاسیار:«خب داداش می دونم که امروز ۴۰۰ – ۵۰۰ هزار تومن به خرج افتادی می دونم که زندانی هستی و در مضیقه ای. پیشنهادی دارم برات که می‌تونی دو برابر این هزینه رو در بیاری و تا آخر هفته پول در جیب باشه. شما ۵۰۰ هزار تومان به من می دهی من دو خشاب قرص به تو میدم. موقع بازرسی هم خودم ردت می کنم. وقتی به بند رفتی هر خشاب قرص برات ۷۰۰ هزار تومان سود داره. یعنی یک میلیون و چهارصد. آشنا هم دارم خودم الزامات بعدی را برات جور می کنم. از زندان بیرون میای با خانواده ملاقات می کنی حال و هوات عوض میشه پولی هم در میاری.»
پاسیار شعبه و اعزام مدعیست که حقوق و دریافتی او برای تأمین نیازهایش کافی نیست. او می گوید مجبور است شیرینی بگیرد و شیرینی (مواد و قرص و گوشی) پخش کند تا اموراتش بگذرد. سرباز می‌گوید ما پول رفت و آمد هم نداریم و مجبوریم خلاف کنیم که خدمت بگذرانیم. زندانی نیز می‌گوید مدتهاست در زندان است و درآمدی ندارد و مجبور است.
اما صدایی از آن دورها می شنویم که میگویند تحریمها هیچ تاثیری روی زندگی مردم نداشته است.

ادامه دارد… جوانه ها ۲۸ اردی بهشت