یک جوان بومی با لهجه شیرین دشتستانی رو به دوربین و با اشاره به عمارت شیرینه فریاد می زند: «این عمارت سند تاریخی ماست. با چه استدلالی میخواهید این عمارت را خراب کنید؟ آقاجان چهار چشمه آب شیرین اینجا داریم که هر چهارچشمه همین جاست. بز و کل و میش کجا را دارند آب بخورند جز اینجا؟ اگر چشمه تنگ تکو خشک بشود تیهو و بز و کل میش کجا بروند آب بخورند؟ آقایی که مجوز دادی به فکر حیوانات نبودی؟ به فکر میراث ما نبودی؟ به محیطزیست مراجعه میکنیم میگویند ما خبر نداریم. به منابع طبیعی میرویم میگویند ما خبر نداریم به اداره آب میرویم میگویند ما چنین اجازهای ندادهایم خوب آقایان اگر اجازه ندادهاید چرا متوقفشان نمیکنید؟ چرا اعتراض نمیکنید؟ چرا اجازه فعالیت میدهید؟»
او اینها را در جمع مردمی میگوید که از ترس همهگیری ویروس کرونا ماسک به چهره دارند اما تجمع کردهاند تا اعتراض خود را نسبت به فعالیت معدن سنگ مرمریت شیرینه بیان کنند.
مقاومت مردم دشتی و تجمع اعتراضی آنها عصر روز شنبه، یازدهم مرداد منجر به واکنش رییس خانه معدن استان بوشهر شد. او اعلام کرد بهرهبرداری از معدن سنگ مرمریت دشتی به علت اعتراض فعالان مدنی و محیطزیست متوقف خواهد شد.
عدهای از فعالان محیطزیست و ساکنان محلی میگویند این وعدهها دو سال است تکرار میشود و اعتماد چندانی به آن نیست. محلیها میگویند به هیچ قیمتی نمیگذارند نهادهای زمینخوار، «تنگ تکو»، «عمارت شیرینه» و «آبخوان بیرمی» را تخریب کنند.
***
ماجرا ۴۸۹ روز پیش شروع شد. درست از روزی که ماشینآلات سنگین معدنکاران «سنگ مرمریت» با مجوز سازمان صنعت و معدن و تجارت پهلوبهپهلوی عمارت شیرینه و اصلیترین چشمه آب شیرین بیرمی جاخوش کردند و شروع کردند به تخریب سنگها و چشمهها و هر بار هم به بهانه اشتغالزایی و رونق منطقه تلاش کردند جلوی اعتراض مردم محلی را بگیرند.
اما برای مردم دشتی عمارت شیرینه فقط چهار آجر و خشت کهنه متعلق به صد و اندی سال پیش نیست که توسط «خان محمد دشتی»، حاکم فاضل و ادیب منطقه، خشت بر خشت آن گذاشته شده و میگویند تا چند صد متری عمارت را درختان تنومند آکاسیا، کهور، کنار، گز و نخلهای باشکوه پر کرده بوده، بلکه عمارت شیرینه برای مردم دشتستان بخشی از تاریخ و ذهن و خاطره شهر است.مکانی که این روزها یک زمین سوخته و یک عمارت تنها از آن باقی مانده است.
این عمارت در دل کوه شیرینه در پنج کیلومتری خورموج در شهرستان دشتی و از سنگ و گچ ساخته شده است با هشت درگاه قوسی و دهلیزهای متفاوت که در حقیقت یک عمارت شاهنشین متعلق به دوره قاجار است که قدمت آن را بین صد تا ۱۵۰ سال تخمین میزنند.
«اسماعیل کاکلی» از اهالی خورموج مرکز شهرستان دشتی به ایرانوایر میگوید دو سال پیش وقتی مردم در اعتراض به شروع کار معدن سنگ مرمریت تجمع کردند، معاون استاندار بوشهر برای گوش دادن به درد دل مردم در محل حاضر شد اما درست چند ساعت بعدازاینکه آنجا را ترک کرد تمام باغ و فضای سبز اطراف عمارت شیرینه در آتش سوخت و خاکستر شد:«همه میدانند که آن درختها چرا قربانی شدند؟ سالها بود کسی به آن فضای سبز نمیرسید. این در حالی است که آن بنا میتوانست درآمدزا و محل بازدید توریستها باشد اما درنهایت با کمال قساوت، آن درختان چندصدساله را بهجای رسیدگی به آتش کشیدند و حالا آنجا تبدیل به برهوت شده.»
به گفته اسماعیل، ورودی معدن نزدیک به چشمههای آب شیرینی است که آبشخور حیوانات آنجاست. جایی که فقط قریب به صد متر از محل معدن فاصله دارد و اگر معدن به فعالیتش ادامه بدهد تخریب آن چشمهها حتمی است.
به گفته این فرد بومی، عبور و مرور ماشینآلات سنگین مربوط به وزارت صنایع و معادن در منطقه، درست از بغل گوش عمارت شیرینه، بیتردید موجب تخریب و سستی آن عمارت خواهد شد:«حتی اداره میراث فرهنگی بوشهر هم در این مورد نامهنگاری کرده و به سازمان صنایع و معادن تذکر داد چون عبور ماشینآلات سنگین حفاری از حریم بنای شیرینه آن را به مخاطره میانداخت. همان سال ۱۳۹۷ که تازه شروع ماجرا بود مردم اصلا سازش نشان ندادند و کوتاه نیامدند. آنقدر پافشاری کردند تا شورای تامین استان ناچار شد جلسه برگزار کند و دستور توقف کار معدن را بدهد. با اینکه مردم گفته بودند باید هر چه زودتر ماشینآلات صنعتی را از منطقه خارج کنید به هزار بهانه ماشینها را آنجا نگه داشتند و چند ماهی که گذشت و سروصداها خوابید بازهم شروع به کار کردند. حالا شما خودتان قضاوت کنید تا آدمهای قدرتمند و دستگاههای امنیتی پشت ماجرا نباشند اساسا دستاندرکاران معدن میتوانند دستور سازمانهای مختلف را نادیده بگیرند و زورشان به تلاش مردم و خواست برحق آنها بچربد؟»
کارشناسان محلی میگویند ادامه کار معدن مرمریت میتواند چندین اثر مخرب و درازمدت داشته باشد. اینکه معدن میتواند باعث تخریب یا فرسایش تنگه تکو شده و خطر وقوع سیلاب و زیرآب رفتن باغ و عمارت شیرینه را در پی داشته باشد فقط یکی از آنهاست، احتمال تخریب آبخوان بیرمی نیز وجود دارد. آبخوانی که دارایی مردم محلی و زیستگاه جانوران و آبشخور آنهاست.
آبخوانها سفرههای آب زیرزمینی هستند که در مناطق کمآبی همچون استان بوشهر محل تامین قریب به بیست درصد آب مصرفی مردم و جاندارند.
اسماعیل کاکلی به خاطر دارد حدود دو سال پیش وقتی معاون عمرانی استاندار آمده بود به درد دل محلیها گوش بدهد، در مقابل نگرانی مردم از تخریب آبخوان بیرمی وعده داده بود که دولت به فکر شیرین کردن آب خلیجفارس برای استانهای جنوبی است و آنها قول میدهند به این وسیله جبران میکنند.
اما مردم دشتی و خورموج کوتاه نمیآیند. آنها روزهای متوالی است منطقه را رها نکردهاند. پای پیاده مسیر دشتی تا قله بیرمی را بهطور خودجوش طی میکنند. حتی یک بلندگوی دستی ندارند؛ اما مصمم ماندهاند که دست کوهخواران و طبیعتخواران را از دامنه بیرمی کوتاه کنند و میگویند تا توقف کامل فعالیت معدن مرمریت منطقه را ترک نمیکنند.
ویدیویی که در فضای مجازی منتشر شده مردم شتابزده را نشان میدهد که به سمت دامنه بیرمی در حال حرکتاند. آنها ماسک به صورت دارند و در گرمای طاقتفرسای مرداد رو به دامنه در حال هروله کردناند، پیر و جوان و کودک و میانسالاند، یک عده بیلبوردی از اظهارات «علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی در دستشان گرفتهاند که روی آن نوشته شده «اجازه ندهیم کسانی با دستاندازی به زمینهای گوناگون ثروت عمومی را به ثروت شخصی تبدیل کنند»
«الهام دیلمی» روز شنبه در پویش مردمی نجات بیرمی و راهپیمای آنان شرکت کرده است. او معتقد است پشت پیمانکار معدن مرمریت به جایی فراقانونی گرم است:«همه مردم میدانند کوهخواران پشتشان به نهادهای فراقانونی گرم است. کسانی هستند که قدرت سیاسی و پول دارند و میتوانند قانون را دور بزنند. آنها برای این کار غیرقانونی از شورای تامین استان از استاندار از شهردار از وزیر صنعت و معدن و حتی از سازمان میراث فرهنگی و اداره آب که مالک عمارت شیرینه است و از هر جا که لازم باشد مجوز میگیرند.»
الهام که دانشجوی دانشگاه آزاد واحد خورموج است به ایرانوایر میگوید این استان ازجمله استانهایی است که بالاترین تخلفات را در مورد واگذاری زمینهای دولتی به اشخاص و تبدیل ثروت عمومی به دارایی شخصی دارد.
این دانشجو به موضوع انتقال 22 هکتاراراضی دولتی متعلق به شرکت نفت به یک شخص حقیقی اشاره میکند که در فضای رسانهای مطرح شد اما هیچ واکنش یا توضیحی از سوی مسئولان محلی در تایید یا تکذیب آن داده نشد.
اما به باور این دانشجو حساب مردم و سیستم دولتی جداست: «مادر من از اولین روزهای اپیدمی کرونا از خانه خارج نشده بود؛ اما دیروز و روز قبلش دیدم علیرغم درد شدید مفاصل دارد با مردم میدود. در مورد این موضوع از جانش مایه میگذارد. مقاومت مردم واقعا دلیرانه است. اگر اینجا بودید و سوزندگی آفتاب را میدیدید متوجه میشدید چه میگویم. جوانها دورتادور ورودی معدن و روی سنگهای داغ بیرمی مینشینند و حاضر هم نیستند عقبنشینی کنند. این گروه که میروند گروه بعدی جایشان را پر میکنند. با هرکدامشان هم که حرف میزنی میگویند نمیگذاریم کارشان را ادامه بدهند. نشستها خودجوش است و مردم فقط یک انگیزه دارند، نجات آنچه طبیعتشان دارد. آنها میگویند حتی اگر بمیریم اجازه نمیدهیم معدن در تنگه شیرینه کارش را از سر بگیرد. میگویند بلدوزرها باید از جنازه ما رد بشوند. آنها میگویند حق اولیه تصمیمگیری در رابطه با زیست منطقه با بومیان است.»
به گفته الهام با اینکه چندین بار دستور اخراج عوامل معدن و توقف کار و جمعآوری ماشینآلاتشان داده شده اما درست چند هفته بعد بازهم شبانه و یواشکی تمام تجهیزات را به آنجا بردهاند و کارشان را شروع کردهاند.
شیرینه میعادگاه شاعران، اهالی فرهنگ و ادبای خورموج و دشتستان بود. آنها این مسیر پنج کیلومتری را میپیمودند تا زیر سایهسار درختان لیل و بلوط و کلخنگ و کنار دمی بیاسایند و شعرهایشان را بخوانند. حواشی عمارت و درختها را که شعلهور کردند، دلهای شاعران آن حوالی هم سوخت. آنها برای نخلهای سوخته شعرهای بسیاری سرودند.
مردم خورموج و دشتی حالا هر روز این مسیر سنگلاخی را میروند و برمیگردند. شبها سر آسوده زمین نمیگذارند و نگران تخریب عمارتاند و امیدوارند با مقاومتی که از خودشان نشان میدهند، تکههای دیگری از زیستگاه بومیشان را از دست سوداگران نجات دهند. ایران وایر 13مرداد