روز جهانی زبان مادری، از ستم مضاعف تا برخورد امنیتی با این مسئله در کردستان

٢١ فوریه از طرف یونسکو به ‌عنوان روز جهانی زبان مادری نامگذاری شده است. در “منشور زبان مادری” یونسکو آمده است: “همه شاگردان مدارس باید تحصیلات رسمی خود را به زبان مادری خود آغاز کنند“.

در ایران نه تنها آموزش به زبان مادری در سیستم آموزش رسمی جایگاهی ندارد، بلکه آموزش زبان مادری بصورت غیرسمی نیز با محدودیت ‌و مانع روبروست و چه بسا با فعالین این حوزه با “نگاه  امنیتی” برخورد می‌شود.

ایران کشوری است با کثرت زبانی ملیت‌های مختلف، اما هیچکدام از این زبان‌ها در کنار زبان فارسی به‌ رسمیت شناخته نشده‌اند. این بنیادترین نقض حقوق از آنجا برای ملیت‌های مختلف مهم و تاریخی است، چرا که طی سالیان متمادی بصورت سیستماتیک سرکوب شده و اقدامی است در جهت آسمیله‌کردن فرهنگ و تاریخ ملیت‌های مختلف در ایران.

نقض حقوق بشر در رابطه با زبان مادری در ایران در چندلایه‌ی همپوشان؛

ممنوعیت آموزش به زمان مادری بصورت رسمی در سیستم آموزشی ایران، یک مسله تک‌بعدی نیست که آن را تنها از زاویه محرومیت از آن در مدارس نگاه کرد، بلکه این حق در ارتباط با چندین جنبه حقوقی و محرومیت یک ملت در مسیر حفظ میراث و پیشرفت است، از جمله؛

  • مشهودترین آن، مواجه فعالین این حوزه با احضار، بازداشت، احکام زندان و دیگر فشارهای امنیتی است که در زمینه حق زبان مادری بصورت غیررسمی فعالیت می‌کنند.
  • دیگر لایه فراگیر و بنیادین این مسله ریشه در مسائلی همچون آمار بالای افت تحصیلی، ترک تحصیل، نرخ بیسوادی، عدم پیشرفت تحصیلی، شکاف زبان آموزشی در ابتدای تدریس، آسیب‌های اجتماعی، روانشناسی و روانشناختی و بطور کل نقض حقوق بشر در تمامی جنبه‌های یک آموزش برابر است که برای یک گروه بشری و یا یک ملیت درحال اتفاق افتادن است. بطور کل آنچە در ایران وجود دارد نشان از‌ یک سیستم آموزشی نابرابر دارد کە پیامدهای منفی و طولانی‌ مدت آن در بسیاری از پژوهش‌های علمی مورد بررسی و تایید قرارگرفتە و در نظر گرفتن یک روز بە عنوان “روز جهانی زبان مادری” بە همین دلیل است.
  • لایه دیگر این ستم ریشه در اعمال فقر سیستماتیک، عقب‌ماندگی اقتصادی_ اجتماعی، محرومیت و به‌ حاشیه راندن این ملیت‌ها دارد و این نماینگر ادامە یک چرخه معیوب از عدم پیشرفت تحصیلی در یک جامعه و فراتر از آن ستم و تبعیض مضاعف بر ملیت‌های ایران در راستای آسمیلە کردن آنهاست.
  • ستمی مضاعف از لایەهای همپوشانی کە هر حادثە طبیعی و غیرطبیعی می‌تواند آن را تشدید کنند، همانند شیوع ویروس کرونا، کە آمار افت تحصیلی و  ترک تحصیل دانش‌آموزان را هم در مقاطع ابتدایی هم دبیرستانی تشدید کرد؛ چراکە فقدان فضای آموزشی مناسب و آموزش آنلاین باعث ترک تحصیل به ویژه در مناطق کم‌برخوردار و در میان دختران می‌شود. واقعیتی تلخ کە حتی مسئولان جمهوری اسلامی نمی‌توانند انکار کنند.

در اینجا به مواردی از جمله احضار، بازداشت، مواجه با احکام زندان و دیگر موارد برخوردهای امنیتی با فعالین حوزه زبان مادری اشاره‌ای می‌پردازیم؛

  • بازداشت و تأیید حکم پنج سال زندان برای زهرا محمدی، مدرس زبان کُردی
  • مژگان کاوسی، پژوهشگر زبان کُردی و نویسنده کُرد که به اتهام “تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی به برهم زدن امنیت ملی و عضویت در گروهای معاند” در زندان اوین در حال سپری کردن دوران محکومیت ٧٦ ماهە خود است. این نویسنده و پژوهشگر کُرد به علت آموزش زبان کُردی در زندان به زندانیان با برخورد امنیتی روبرو شده بود.
  • مادر سمیه کارگر، زندانی سیاسی بازداشتی، در زمان ملاقات برای صحبت کردن به زبان فارسی تحت فشار قرار گرفته بود. ماموران از او خواسته بودند که مکالمه به زبان کُردی را متوقف کند و او هم در جواب گفته بود: “من نمی‌توانم احساسم را به زبانی غیر از کُردی نسبت به بچه‌ام ابراز کنم.”
  • موج گسترده بازداشت‌شدگان اخیر در کردستان نیز، به‌هنگام تماس‌های کوتاه تلفنی با خانواده‌هایشان در بازداشتگاه‌های امنیتی، مجبور به حرف‌زدن با زبان “فارسی” شده بودند.
  • احضار امیر پیاده، موسس موسسه آموزش زبان کُردی “بیان” به اداره اطلاعات بوکان به‌دلیل فعالیت‌های فرهنگی و آموزشی موسسه آموزش زبان کُردی “بیان” در بوکان

آمارهای جهانی از تحصیل به زبان مادری و زبان غیرمادری در ایران و جهان

  •  به گفته وزیر آموزش و پرورش دولت دهم: “٧٠درصد دانش‌آموزان در سراسر ایران “دوزبانه” هستند “.
  • مطابق یکی از آمارهای جهانی در حال حاضر پنچ و نیم میلیارد از جمعیت جهان به زبان مادری خود تحصیل می‌کنند؛ یعنی ٨٣٪ جمعیت جهان از تحصیل به زبان مادری بهره‌مندند و ١٧٪ که شامل صدها گروه زبانی‌اند و عموما نیز اقلیت‌های کوچکی در کشورهای متبوعه خود را تشکیل می‌دهند، از امکان تحصیل به زبان مادری محرومند. _بنابراین در اغلب نقاط جهان مسئله تدریس به زبان مادری تقریبا حل شده و تنها شامل ١٧٪مردم می‌شود که با این مشکل هنوز روبرو هستند، حال آنکه در ایران این مسئله شامل حال دوسوم (٦٧٪) مردم اعم از آذری، کُرد، عرب، بلوچ و ترکمن و …. می‌شود.
  • طبق تحلیل‌هایی، از هر ١٠٠٠ دانش‌آموزی که زبان آموزشی آنها با زبان مادریشان یکی است، تنها ٤ نفر اصولاً به مدرسه نمی‌روند، حال آنکه این رقم در مورد دانش آموزانی که مجبورند  به زبان غیرمادری تحصیل کنند ٣٧ نفر است. یعنی ٩ برابر بیشتر،  به عبارت دیگر  در شرایط برابر، از هر ١٠ دانش‌آموزی که به مدرسه نمی‌روند ٩نفرشان متعلق به گروهی هستند که اجبارا بایستی به زبان غیرمادری آموزش می‌دیدند.

نرخ بیسوادی در ایران و مناطق “دوزبانه

  • رئیس سازمان نهضت سوادآموزی ایران در تازه‌ترین آماری که ارائه کرده گفته است که در ایران ۱۱ میلیون کم‌سواد و حدود ٩میلیون بی‌سواد مطلق وجود دارد و بیشترین آمار بی‌سوادی در استان‌های مرزی کشور است. همچنین نرخ بی‌سوادی در ١٤استان افزایش پیدا کرده است. اگرچه رئیس نهضت سوادآموزی به طور روشن به “استان‌های بی‌سواد” کشور اشاره‌ای نکرده ولی کارشناسان آموزشی هشدار می‌دهند که در استان‌های مرزی کشور که ملیت‌های مختلف زندگی می‌کنند درصد بی‌سوادی و ترک‌تحصیل بیشتر از نقاط دیگر است. در این ارتباط استان سیستان و بلوچستان در صدر بی‌سوادی قرار دارد و  کردستان هم دومین “استان بی‌سواد” کشور است.
  • همچنین به گفته مسئولان محلی، “فقر اقتصادی خانوار”، “فقر امکانات” و “کمبود فضای آموزشی” از دیگر عوامل بازدارنده کودکان از تحصیل به شمار می‌آیند.

آمار افت تحصیلی در ایران و مناطق “دوزبانه

  • بنابه گزارشات بيشترين افت تحصيلي دانش‌آموزان در مناطق “دوزبانه” ایران است.
  • به گفته معاون علمی _ آموزشی سازمان برنامه و بودجه: ” “دو زبانگی” یکی از عوامل عقب افتادگی از تحصیل ارزیابی شده است و یکی از علل افت تحصیلی است“.
  • همچنین براساس گفته‌های وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در آذرماه سال ٩٤، “١٧٠ هزار کودک در سال تحصیلی ٩٣-٩٤ از تحصیل در مقطع ابتدایی بازمانده‌اند و تعداد زیادی از مردودی‌ها را کودکان دوزبانه تشکیل می‌دهند“.
  • احمد میدری، معاون رفاهی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در همین ارتباط گفته بود : “در پایه‌های اول و دوم ٦٧٪ مردودی‌ها در ٩استان است و افت تحصیلی در پایه اول در مناطق عادی کمتر از ٢٪و در مناطق دوزبانه به بیش از ٩٪ می‌رسد“.
  • مریم دانشگر، عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در مقاله‌ای به بررسی و مقایسه نمرات دانش‌آموزان در مناطق “دوزبانه” با مناطق “یک‌زبانه” پرداخته و گفته بود: ” با نگاهی به نتایج نمرات امتحانات نهایی دانش‌آموزان ایران مقایسه‌ها نشان می‌دهد ضعیف‌ترین نتایج تحصیلی به مناطق و استان‌های “دو زبانه” تعلق دارد“.
  • مدیر کل دفتر آموزش و پرورش دوره ابتدایی و کارشناسان این دفتر نیز پیشتر اذعان کرده بودند:” “دو زبانه” بودن دانش آموزان در بدو ورود به مدرسه مهمترین علت افت تحصیلی و در نتیجه عامل ترک تحصیل آنهاست.”

آمار ترک تحصیل مناطق “دوزبانه

  • به گفته مدیر اجرایی پویش ایران، بیشترین آمار ترک تحصیل دانش آموزان دختر مربوط به استان‌های کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه و سیستان و بلوچستان است و کرمانشاه حتی وضعیتی بدتر از سیستان و بلوچستان در بحث ترک تحصیل دانش آموزان دختر دارد.
  • همچنین کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی به ترتیب استان‌های دارای بیشترین آمار ترک تحصیل دانش آموزان پسر است.

فقر در مناطق “دوزبانه”

  • نبود اعتبارات کافی، فقر و نبود امکانات آموزشی مسائل دیگر مناطق “دوزبانه” هستند که دانش‌آموزان را حتی با مشکلات بسیاری در آموزش به زبانی غیر از زبان مادری روبرو کرده‌اند.
  • در ایران، نرخ افت تحصیلی با توجه به استانداردهای جهانی بالاست که از دیگر عوامل آن نیروی انسانی و معلم است. یک معلم باید به مبانی تعلیم و تربیت، روانشناسی کودک و محتوای درسی که تدوین می‌کند، آشنا باشد. از سویی برخورداری از امکانات آموزشی مثل کارگاه و آزمایشگاه نیز بسیار مهم است. امکانات آموزشی متنوع  مدرسه خوب، معلم خوب، ‌کلاس و معلم خصوصی، کتاب‌های کمک آموزشی مناسب فقط بخشی از امکانات آموزشی تلقی می‌شود که همواره بخش اعظم آن نصیب تعدادی از دانش‌آموزانی می‌شود که در مناطق برخوردار زندگی کرده و از نظر اقتصادی در سطح قابل قبولی قرار دارند.
  • بنابراین کمتر کسی را پیدا می‌کنید که حاضر باشد در محدوده‌ای جغرافیایی که نام “محروم” بر آن نقش بسته خدمت کند مگر به اجبار.

شبهات قانونی زبان مادری در قانون اساسی ایران

آنچه که در اصل پانزدهم قانون اساسی پیش‌بینی شده این است که می‌توان در کنار زبان فارسی زبان و ادبیات ملیت‌ها را نیز آموزش داد. اما این اصل اشکالات زیادی دارد؛ اولا این یک امر اختیاری و سلیقه‌ای نیست که در صورت تمایل بتوان آن را آموزش داد، بلکه یک وظیفه و غیرقابل تخفیف است. ثانیا آموزش زبان مادری و ادبیات هرچند لازم است، اما کافی نیست. برای رفع کامل بی‌سوادی و کم‌سوادی در کشور بایستی نظام آموزشی متحول شده و آموزش اصولا به زبان مادری صورت گیرد. این چیزی است که دانشمندان تعلیم و تربیت در آن اتفاق نظر دارند. به این تعبیر حتما لازمست تدریس کلیه دروس (از جمله خود زبان فارسی نیز) به زبان مادری دانش‌آموزان صورت پذیرد.

علاوه براین، به رغم شباهت، آموزش زبان مادری و آموزش به زبان مادری که در اصل ١٥قانون اساسی به نوع اول آن اشاره کرده است دو مفهوم متفاوت از هم هستند.

تدریس به زبان مادری یعنی کودک هم در خانه و هم در مدرسه از همان دوران ابتدایی به زبان مادری خود تحصیل می‌کند ولی تحصیل زبان مادری یعنی کودکان و یا دانشجویان در کنار زبان فارسی هفته‌ای یکی دو ساعت (تا به حال در مدارس ایران انجام نگرفته) به زبان مادری خود نیز آموزش می‌بینند.

با اینکه در قانون اساسی به آموزش زبان اقلیت‌ها اشاره می‌شود ولی نه تنها در مدارس دولتی بلکه در کلاس‌های خصوصی هم آموزش زبان غیر فارسی ممنوع بوده و یا با مشکلات زیادی از جمله امنیتی جلوه دادن قضایا از سوی دولت روبرو می‌شوند. معمولا در بیشتر کشورها دولت مسئول اصلی آموزش پایه می‌باشد. در ایران دولت هیچ تلاشی در این زمینه ندارد و برگزارکنندگان کلاس‌های خصوصی هم از طرف گروه‌های اطلاعاتی _ امنیتی انگ تجزیه طلب و جاسوس خورده و زندانی می‌شوند.

آموزش به زبان مادری از بنیادترین حقوق بشری

  • حق آموزش و تحصیل به زبان مادری به عنوان یکی از ابتدایی‌ترین و بنیادی‌ترین اصول حقوق بشری در جهان شناخته می‌شود.
  • حقی که در بسیاری از اعلامیه و میثاق‌های جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است، از جمله؛ “اعلامیه جهانی حقوق زبانی”، “میثاق بین‌المللی حقوق سیاسی و مدنی”، “کنوانسیون حقوق کودک”،” اعلامیه حقوق افراد متعلق به اقلیت‌های قومی، ملی، مذهبی ‌و زبانی” و “منشور زبان مادری یونسکو“.
  • در همین راستا، سازمان ملل از دولت‌ها می‌خواهد که حق آموزش به زبان مادری‌ به رسمیت شناخته‌ شود و زمینه تدریس این زبان‌ها را در نظام آموزشی خود فراهم آورند. .  کردپا  ۴اسفند