رسول حدادی معلم بازنشسته فنی حرفهای ساکن زنجان روز چهارشنبه چهارم آبان ۱۴۰۱ بر اثر اصابت گلوله به گردنش دچار مرگ مغزی شده است.
این معلم بازنشسته پدر یک دختر ده ساله و بازنشسته فنی حرفهای ساکن زنجان همزمان با برگزاری تجمع در این شهر به مناسبت چهلمین روز از درگذشت مهسا امینی چهارشنبه چهارم آبان، بر اثر اصابت گلوله به گردن دچار مرگ مغزی شده است.
بر اساس اطلاعات منتشر شده رسول حدادی در بخش آیسییو بیمارستان موسوی زنجان بستری است.
بر اساس ویدئوی موجود از صحنه اعتراضات زنجان در شب چهارم آبان، او در حاشیه تجمع اعتراضی به مناسبت چهلم مهسا امینی در چهارراه سعدی زنجان مورد اصابت گلوله مستقیم قرار گرفت.
برخی روایتها حاکی از آن است که او توسط نیروهای امنیتی به بیمارستان منتقل شده است ولی، منابع محلی میگویند: مردم با کمک یک ماشین شخصی او را به بیمارستان رساندند.
این بازنشسته ۶۶ ساله از زمان انتقال به بیمارستان تحت تدابیر شدید امنیتی قرار دارد. به خانواده او پاسخ درستی در مورد وضعیتاش داده نمیشود. به گفته یک فرد نزدیک به خانواده حدادی، آنها به پرونده پزشکی او هم هیچ دسترسی ندارند. ملاقات با حضور گسترده ماموران امنیتی انجام میشود تا از گرفتن عکس جلوگیری شود.
به گفته یکی از فعالان صنفی معلمان ساکن زنجان: «متاسفانه پزشکان اعلام کردند که حدادی دچار مرگ مغزی شده است. تنها سه درصد هوشیاری دارد.»این فرد مطلع افزود: «نیروهای امنیتی خانواده حدادی را تحت فشار قرار دادهاند تا رضایت دهند رسول به تهران منتقل شود. میخواهند با اعلام مرگ این معلم بازنشسته، از تجمع معترضین در زنجان جلوگیری و او در تهران دفن شود. ولی وقتی خانواده از امضای برگه رضایت نیروهای امنیتی خودداری کردهاند، آنها به خانواده حدادی اعلام کردند که دستور انتقال به تهران را از دادستانی دریافت خواهند کرد و نیازی به رضایت خانواده نخواند داشت.»به این این معلم مطلع: «نیروهای امنیتی پس از انتقال حدادی به بیمارستان به خانه او رفته و مدارک هویتی و شخصی او را ضبط کردند.»
بر اساس ویدئوی موجود و صحبتهای شاهدان عینی که از نزدیک در صحنه حضور داشتند این اتفاق ساعت ۱۹ چهارم آبان و بر اثر اقدام به پرتاب گاز اشک آور توسط نیروهای انتظامی از فاصله ده متری به سمت سر رسول رخ داده است.
کانال تلگرامی وحید آنلاین که روایت یکی از افراد حاضر در صحنه را منتشر کرده، در تشریح این حادثه نوشته بود: «من آنجا بودم. آقا رسول اومده بود مثل همیشه به دوستش سر بزنه. آقا رسول بازنشسته فرهنگی است. بنده خدا تو بنگاه نشسته بود. گفتن ببندید اینا هم داشتن میبستن بیان بیرون. تا اومد جلو در از فاصله ۱۰ متری اشک آور زدن رفت تو سرش و همونجا افتاد با صورت زمین. کمکش کردیم برگردونیم تا خون لخته نشه و خفهاش کنه. بعدش سوار یه ماشین گذری کردیم و بردن. مردم به مامورای ناجا گفتن چرا زدی؟ میگفتن ما نزدیم شما خودتون زدین.»
در ۴۴ روزی که از آغاز اعتراضات سراسری در ایران گذشته، شهروندان بسیاری بر اثر شلیک مستقیم ماموران انتظامی و امنیتی جان خود را از دست داده و یا بشدت زخمی شدهاند. اما با وجود خشونت عریان جمهوری اسلامی در برخورد با معترضان، اعتراضات کماکان ادامه یافته و گروههای تازهای هم به آن پیوستهاند.
۹ آبان ۱۴۰۱ iranwire