جوانان بلوچ و اشتغال
اشتغال و شغل یک فرایند مهم در زندگی و تداوم زندگی پویای یک جوان است یک انسان پس از گذراندن دوران نوجوانی و فراغت از تحصیل و یا گذران دوران طفولیت و نوجوانی و ناتوانی جسمی و کسب توانایی برعهده گرفتن تعهد اجتماعی و زندگی وارد مرحله ای می شود که نیاز مبرم به راهی برای تامین مخارج زندگی روزمره دارد.
ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻭ ﻋﻤﻠﯽ ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﺎﯼ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﯾﺤﺘﺎﺝ ﺿﺮﻭﺭﯼ ﻭ ﻋﺮﻓﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﯾﺎ ﻓﻌﻠﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﯿﺖ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩﻥ ﺿﺮﻭﺭﯾﺎﺕ ﻭ ﺍﺳﺎﺳﯿﺎﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺷﻮﺩ .
ﺩﺭ ﺭﺍﺳﺘﺎﯼ ﺣﻘﻮﻕ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻭ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﺍﺭ ﻣﻌﺎﺵ ﻭ ﻗﻮﺕ ﻻﯾﻤﻮﺕ ﺍﻭﻟﻮﯾﺖ ﺁﻥ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ؛ ﻧﻮﻉ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﺿﺮﻭﺭﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ، ﺑﻄﻮﺭ ﻏﺮﯾﺰﯼ ﮐﻪ ﻧﺎﺷﯽ ﺍﺯ ﺧﺼﻮﺻﯿﺎﺕ ﺫﺍﺗﯽ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﯿﺎﺕ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺩﺭ ﮔﺮﻭ ﺁﻥ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ، ﺩﺭ ﺗﻼﺵ ﻭ ﮐﻮﺷﺶ ﺍﺳﺖ ، تا بتواند بدینوسیله به زندگی و حیات خود تداوم مستقل بخشیده و خود را از وابستگی مالی به دیگران منفک و مجزا بسازد.
ﺣﺴﻦ ﺍﻣﺮﺍﺋﯽ ﻋﺒﺪﻭﻟﯽ سیاست دان اشتغال و استاد دانشگاه، ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ : ﻣﺤﻠﯽ ﺍﺯ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﯼ ﺁﻥ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻫﺮ ﻋﺼﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﺘﻨﺎﯾﺐ ﺑﺎ ﺿﺮﻭﺭﯾﺎﺕ ﺁﻥ ﻋﺼﺮ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻧﻤﻮﺩ .
با توجه به این تعریف از اشتغال میخواهیم وضعیت اشتغال را در بلوچستان و و وضعیت شغلی مردم بلوچستان خصوصا جوانان بلوچ را بررسی نماییم، در هر جامعه ای به تناوب دو نوع از اشتغال وجود دارد، اشتغال پویا و سالم و دایم یا موقت و اشتغال کاذب و گاه پرخطر و دارای ریسک اشتغالی و مالی و جانی فوق العاده بالا همانند بنزین فروشی و یا سوخت کشی که امروزه در بلوچستان به عنوان یک شغل مهم و رایج که بخشی مهمی از نیروی مشغول به کار در جامعه بلوچستان ز چمبره خود گرفته است کسانی که در باور خود خود را شاغل و در باور خانواده و اجتماع نان آور خانواده میدانند اما در نگاه دولت مجرمانی در حال ارتکاب جرم هستند. شغلی که خطرات فراوانی را دارد که اگر بگویم جزو خطرناکترین شغلهای دنیا است سخنی گزاف نگفته ام.
با رشد فزاینده جمعیت جوان و انبوه تحصیلکردگان بیکاربلوچ بیکاری در بلوچستان همانند دیگر مناطق و جوامع تبدیل به یک معضل بزرگ اجتماعی شده است که بخش گسترده این بیکاری وابستگی مستقیم به رفتارها و فعالیتهای دولتی و حکومتی و یا وابسته به دولت دارد، بنده قصد زیر سوال بردن حکومت و یا دولتی را ندارم و فقط صرفا مفهوم اشتغال و بیکاری در بلوچستان را دنبال و پیگیری می نمایم و اگر در جملاتی نامی از حکومت و دولت برده می شود جزو حقایقی است که نمیتوان آن را انکار و یا از عهده دولت خارج دانست.
اشتغال در بلوچستان به دو بخش اشتغال دولتی و خصوصی تقسیم میشود، بیشتر فارغ التحصیلان دانشگاه ها در بلوچستان به دنبال کسب و استخدام در یک نهاد دولتی هستند ، چرا که سرمایه گذاری و ایجاد شغل همرده توسط سرمایه گذاران امکان نداشته و یا دولت اجازه ایجاد این چنین شغلهای را نمیدهد و یا بروکراسی اداری آنچنان پیچیده است که فرد تمایلی به ورود به این چرخه را ندارد. و بخش دیگر مشاغل شخصی و یا بخش خصوصی است که سرمایه گذاران با صرف هزینه های محدود و شخصی خود اقدام به ایجاد این مشاغل نموده اند که بیشتر شبیه به پیمانکاری هستند و ممکن است موقت باشند و دارای ثبات نباشند و فرد مجدد و در فرصتی به بیکاری گرفتار شود.
ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﻫﺮ ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﺎﺭ ﻧﺎﻣﻴﺪﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺛﺒﺎﺕ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﻣﻌﻨﻲ ﻛﺎﺭ ﻟﺤﺎﻅ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﭘﺲ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻲ ﺍﺯ ﺩﻳﺪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ، ﻛﺎﺭ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﺭﻭﺩ ﻭﻟﻲ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎﻱ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﺑﻲﺛﺒﺎﺗﻲ، ﺁﻥﺭﺍ ﻛﺎﺭ ﻧﺪﺍﻧﻨﺪ . ﻋﻤﺪﻩﺗﺮﻳﻦ ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎﻱ ﺑﻴﻜﺎﺭﻱ ﻋﺒﺎﺭﺗﻨﺪﺍﺯ :
1 ـ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﻲﺍﺭﺯﺷﻲ ﺩﺭ ﻓﺮﺩ
2 ـ ﻓﻘﺮ ﻭ ﺗﻨﮕﺪﺳﺘﻲ ﻭ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﻲ
3ـ ﺑﺰﻩﻛﺎﺭﻱ ﻭ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﺍﻋﺘﻴﺎﺩ …
4ـ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﻧﺪﮔﻲ ﻛﺸﻮﺭ و جامعه ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ .
با توجه به این موارد، میتوان ریشه اصلی بسیاری از ناهنجاریها و بزه کاری های اجتماعی و فقر را به خوبی درک کرد و فهمید،البته در ذیل این موارد هم مورد کم شدن سطح امنیت و ناامنی را هم باید اضافه نمود.
ﺑﻴﻜﺎﺭﻱ؛ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻋﻘﺐﻣﺎﻧﺪﮔﻲ ﻛﺸﻮﺭ ﻭ ﺟﺎﻣﻌﻪ است ؛ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺟﻬﺎﻥ، ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ ﻣﻠّﺖﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﻲﺑﻴﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﻣﻴﺎﻧﮕﻴﻦ ﻛﺎﺭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺎﻋﺖﻫﺎ ﻣﻲﺭﺳﺪ ﻭ ﺑﺪﻳﻦ ﺳﺒﺐ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺑﻪ ﺭﺗﺒﻪﻫﺎﻱ ﺑﺎﻻﻳﻲ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖﻫﺎﻱ ﭼﺸﻢﮔﻴﺮﻱ ﻧﺎﻳﻞ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺟﺎﻳﻲﻛﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﺤﺴﻴﻦ ﻭ ﺣﺴﺮﺕ ﻭ ﺣﺴﺎﺩﺕ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﺣﺘّﻲ ﺍﺑﺮﻗﺪﺭﺕﻫﺎ ﻭﺍﻗﻊ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩﺍﻧﺪ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲﻛﻪ ﺷﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻳﻦ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺑﻪ ﺩﻗﺎﻳﻘﻲ ﭼﻨﺪ، ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻧﺮﺳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﻱ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺯﻣﺮه ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﻱ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻧﻴﺎﻓﺘﻪ ﻭ ﻳﺎ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺭﺷﺪ ﺑﺎﻗﻲ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﻧﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﻟﺬﺕ ﺭﺷﺪ ﻭ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺭﺍ ﺩﺭﻙ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ . ﺧﻼﺻﻪﻱ ﻛﻼﻡ ﺍﻳﻦﻛﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ ﻳﻚ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺁﻥ، ﻣﺮﻫﻮﻥ ﻛﺎﺭ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻭ ﺷﻘﺎﻭﺕ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺘﻲ ﺁﻥﻫﺎ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﺗﻨﺒﻠﻲ ﻭ ﺑﻴﻜﺎﺭﻱ ﺁﻥﻫﺎ ﺍﺳﺖ.
ورای تعریف و پیامدهای بیکاری و اشتغال کاذب میخواهیم وضعیت اشتغال را بر اساس آمارهای که توسط سازمانها و نهادهای دولتی و یا وابسته به دولت اعلام شده را بررسی نماییم تا شما با واقعیت تلخ اشتغال در بلوچستان اشنا گردید.
بر اساس آمارها نسبت جمعیت و اشتغال در بلوچستان فاصله ای بسیار طولانی است ، هم اکنون از بلوچستان به عنوان جوانترین استان کشور یاد می گردد و این مفهوم بیانگر آن است که این استان شرایط و نیروی کار لازم برای تبدیل شدن به اشتغال پویا را دارد اما متاسفانه هیچگونه فعالیت مشهودی برای کاستن از میزان بیکاری در بلوچستان انجام نشده است و اگر اجرا شده است چنان محدود بوده است که دردی را از جامعه بیکاران بلوچستان را درمان نکرده است.
خبرگزاری ایسنا در مورخه شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۳ با منتشکردن خبری با این مضموم ” زنگ خطر بیکاری در سیستان و بلوچستان به صدا درآمده است ” منتشر نمود که البته زنگ خط بیکاری در بلوچستان از سالیان قبل به شدت زیاد به صدا در آمده بود اما کو گوش شنوا ….
خبرگزاری ایسنا در این خبر مینویسد: جمعیت بلوچستان تا سال 94 به بیش از دو ملیون نفر خواهد رسید که به همین نحوه و با تکیه بر همین گفته جمعیت بیکار بلوچستان در سال 94 به حدود یک ملیون نفر خواهد رسید،یعنی نیمی از جمعیت بلوچستان را نفوس بیکار تشکیل میدهند که این تعداد جمعیت بیکار خود نشان دهنده میزان توسعه یافتگی ، میزان فقر، و تحرک اقتصادی بسیار پایین در بلوچستان است،البته همین خبرگزاری این آمارها با آمارهای واقعی بسیار فاصله دارد و تعداد بیکاران به یقین بیشتر از این تعداد است و خواهد بود،و اگر در خوشبینانه ترین وضعیت ممکن اگر تمامی پروژه های اشتغال در بلوچستان تا انتهای سال 94 پروژه های که از چندین سال قبل در دست اقدام داشته و دارند را با موفقیت کامل به اتمام برسانند فقط میتوان حدود 40 درصد از جمعیت بیکار بلوچستان را به جمعیت شاغل اضافه نمود که این امر هم جزو غیر ممکنهای های است که هرگز انجام نخواهد شد و به صرف یک خوشبینی کارشناسانه است.
حمدحسین جلالی، مدیرکل دفتر اطلاعات و آمار استانداری سیستان و بلوچستان با اشاره به دو رقمی بودن نرخ بیکاری تنها راه برون رفت از این وضعیت بغرنج در استان را مداخله مستقیم دولت و سرمایه گاری مستقیم دولت در بلوچستان میداند چون ایجاد اشتغال توسط بخش خصوصی با این مقیاس در بلوچستان را غیر ممکن میداند.
وی همچنین میگوید که تعدادی از واحدهای کوچک صنعتی که در شهرکهای صنعتی دایر بودند و با وجود این شهرکهای بارقه ای از امید در دل جوانان بلوچ برای اشتغال پویا وجود داشت نیز با بی توجه ای دولت در تخصیص یارانه های که قرار بوده به این بخش اختصاص دهد نیز تعطیل یا در شرف تعطیلی بوده و با تعطیل شدن هر واحد صنعتی بر تعداد بیکاران افزوده می شود.و با این اعتراف بلوچستان در پایین ترین رده اشتغال در کشور قرار میگیرد.
محمد شهیکیتاش، مدرس دانشگاه و دانش آموخته رشته اقتصاد می گوید : بلوچستان در بیشتر متغیرها و شاخصهای کلان کشوری وضعیت نامناسبی دارد. این استان در شاخصهایی همچون ارزش افزوده، پسانداز، تولید ناخالص استانی، صنعت و سایر آمارهای اقتصادی سهمی کمتر از یک درصد را در کشور دارد.
جالب است نماینده خاش در مجلس شورای اسلامی یکی از دلایل پایین بودن میزان شاغلین در بلوچستالن را حضور افراد ناخالص و یا همان تنگنظران و یا به قول معروف همانهای که نمیخواهد جمعیت شاغلین بلوچ افزایش یاد می داند. آقای پشنگ ریگی می گوید: نجات منطقه و کشور از وضعیت اقتصادی کنونی در گروی روانسازی و واقع شدن بر مدار کسب و کار است و باید در ادارات به روی صاحبان سرمایه باز باشد، مسئولان از تعصبات خشک اداری خارج شوند، دولت گلوگاههای حساس دستگاهها را به اهلش بسپارد و ناخالصیها از مجموعه دستگاهها کنارگذاشته شوند تا روانسازی به معنای واقعی انجام شود.
همچنین آقای پشنگ ریگی ادامه میدهد : وقتی از خودمان و یا هر فرد عادی در مورد نرخ بیکاری استان سئوال کنیم، به آماری بیش از ۳۰ درصد میرسیم چراکه نباید واقعیت را بگوییم. و چه کسی تعداد واقعی بیکاران در بلوچستان را میداند و با ذکر این و آن آمار دروغین سعی در اغفال مردم بلوچستان در میزان واقعی شاغلین دارند.
با توجه به این نوشته ها و این گفته های نظر شما در مورد اینده شغلی مردم بلوچستان چیست؟ آیا میتوان آینده ای مشخصی را برای این مردم با توجه به این موارد مدنظر داشت.
با تقدیم احترام
https://ssl.gstatic.com/ui/v1/icons/mail/images/cleardot.gifسید مبین الدین بلوچ