خانواده یکی از افرادی که با علایم بیماری «کرونا» جان سپرده است، توسط نهادهای امنیتی تهدید شدهاند که اگر از این که عزیزشان به کرونا مبتلا بوده حرفی بزنند، جنازه را به آنها تحویل نمیدهند. روایت «صادق» را که این روزها هم عزادار مرگ مادر همسرش است و هم نگران سلامتی خود و خانوادهاش، در این گزارش میخوانید.
****
وقتی کشتار آبان ۱۳۹۸ اتفاق افتاد و صدها معترض در خیابانهای ایران به گلوله بسته شدند، خانوادههایی که سکوت نکردند، تحت فشار نیروهای امنیتی قرار گرفتند. مراسمهای عزاداری در سکوت و شبانه برگزار شدند و برای تحویل دادن پیکرهای کشته شدهها، شرایط عجیب و غریب وضع شد؛ از خاکسپاری در نقاط دور افتاده تا پرداخت مبالغ کلان برای تحویل آنها.
هواپیمای اوکراینی که هدف شلیک موشک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آسمان ایران قرار گرفت و ۱۷۶ سرنشین آن میان زمین و آسمان در شعلههای رقصان آتش سوختند، بازهم واکنش حاکمیت در برابر خانوادههای داغدار و دلسوخته، مشابه بود؛ تهدید، ارعاب، تشویق به سکوت و شهیدسازی.
مصادره پیکرها و اجبار خانوادهها به گفتن حرفهایی همسو با سیاستهای حاکم در ایران، اقداماتی بود که انجام شد و بازهم آنها که نپذیرفتند، به بازداشت تهدید شدند.
به نظر میرسد این روند در بحران تازه ایران هم ادامه دارد. چند تن از خانوادههایی که عزیزان خود را در اثر ابتلا به ویروس کرونا از دست دادهاند، از فشار نیروهای امنیتی و تهدید خانوادهها در جریان خاکسپاری و تحویل پیکر عزیزانشان به «ایرانوایر» گفتهاند.
«مادر همسرم دو هفته قبل سرما خورده بود. او را بردیم بیمارستان، گفتند مشکلی نیست، ببرید خانه استراحت کند. سرفه خشک داشت. اختلال بویایی پیدا کرده بود. سه روز قبل خیلی حالش بد شد. تنگی نفس داشت و سرفههای وحشتناکی میکرد. تا زنگ بزنیم اورژانس برسد، تمام کرد؛ ظرف ۱۰ دقیقه. حالا با این که پزشک اورژانس گفته که او مشکوک به کرونا بوده است اما تست نگرفتند و در گواهی فوت، علت مرگ را ایست قلبی نوشتند.»
این روایت «صادق»، یکی از شهروندان تهرانی است که خانوادهاش داغدار شدهاند اما فرصت برای سوگواری ندارند. آنها هراسانند که مبادا خودشان هم به دلیل ارتباط با مادر همسرش، ناقل ویروس و مبتلا به کرونا باشند.
او به «ایرانوایر» میگوید: «چون گفته بودند مادر همسرم کرونا ندارد، هم ما و هم خانواده برادر همسرم با او در تماس بودیم. مادر همسرم زن دست و پا داری بود و نیاز نبود کسی کارهایش را انجام بدهد. اما چون تنها زندگی میکرد، به نوبت به او سر میزدیم. سه روز قبل از آن که حالش بد شود، من و همسر و پسر ۱۷ سالهام برایش خرید کرده بودیم. همسرم غذا پخته بود و همه رفتیم که هم مواد غذایی خریداری شده را برایش بستهبندی کنیم و هم سری به او بزنیم که حالش خراب شد.»
صادق میگوید سرفه و تنگی نفس مادر همسرش آنقدر ناگهانی رخ داده است که فرصت نکردهاند از او بپرسند در طول روز مشکلی داشته است یا نه: «یک دفعه شروع کرد به سرفه کردن و نفسش بند آمد. قبلتر که همراه برادر همسرم به بیمارستان رفته بود، هیچ تست یا عکس خاصی نگرفته بودند. خیلی عادی ویزیت شده بود. گفته بودند مشکلی ندارد و اگر درد یا تب داشت، استامینوفن مصرف و استراحت کند.»
آنها اما علاوه بر اندوه از دست دادن مادر همسرش، مشکلات تازهای در این فقدان دارند: «وقتی گواهی فوت صادر شد، برادر همسرم خواهش کرد مطمئن شوند اگر مادرشان بر اثر کرونا فوت شده است، مطابق پروتکل اعلام شده دفن شود. اما گفتند تست برای زندهها است و او ایست قلبی کرده است. گفتند اگر خودتان در بهشت زهرا قبر دارید، فقط دو نفر از خانواده بدون حضور دیگران بروند پیکر را تحویل بگیرند و دفن کنند و اگر هم ندارید، بروید تهیه کنید و وقتی آماده شد، بیایید برای تحویل پیکر.»
صادق میگوید وقتی او و برادر همسرش برای تحویل پیکر رفتهاند، گوشیهای موبایلهایشان توسط دو نفر ضبط شده و فرم تعهدی به آنها دادهاند که امضا کنند: «گفتند اصلا نباید اشارهای به کرونا بکنیم وگرنه جنازه را نمیدهند. موبایلها را هم گرفتند که از مراسم خاکسپاری فیلم نگیریم. پدر همسرم سه سال قبل فوت شده بود و یک قبر دوطبقه در بهشت زهرا داشتند. گفتند میبریم همانجا دفن میکنیم. دفن را هم ماموران بهشت زهرا با لباس مخصوص انجام دادند. اما مثل یک آدمی که عادی فوت میکند، او را دفن کردند. فقط گفتند تا ۷۲ ساعت بعد سر خاک نرویم!»
به باور این شهروند، حاکمیت به جای این که بحران را مدیریت کند، با اینکارها بیشتر به آن دامن میزند: «مخفی کردن آمار فوتیهای کرونا فقط وضع را بدتر میکند. الان علت فوت مادر همسر من را ایست قلبی نوشتهاند. شما نمیدانید چه تعداد جنازه آنجا بود. خیلیها مثل ما بودند. خدا بیامرز را عادی و بدون رعایت هیچ نکته ایمنی به خاک سپردند. من و خانوادهام و برادر همسرم و خانوادهاش نه تست شدیم، نه مجبور به قرنطینه. خودمان خودمان را قرنطینه کردهایم و داریم دعا میکنیم مبتلا نباشیم و به کسی منتقل نکرده باشیم. خیلیها حتی همینکار را نمیکنند. خیلیها ناخواسته با حکومت همدست میشوند. مخفیکاری در این ماجرا فقط سرهای بیشتری را به باد میدهد.»
«آمنهسادات ذبیحپور»، خبرنگار صداوسیما که پیشتر ظن همکاری او با نهادهای امنیتی از سوی برخی از فعالان مدنی بازداشتی مطرح شده بود، حالا یک بار دیگر با تهیه گزارشی، وارد عمل شده است تا همراستا با تحت فشار قراردادن خانوادهها، مسوولانی که سعی در روشن کردن وضعیت بحرانی استانهای درگیر با کرونا و اطلاعرسانی در این زمینه را دارند، متهم به ارایه آمار کذب کند و اطلاعات ارایه شده توسط آنها را زیر سوال ببرد.
او در مستندی که از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده است، با اشاره به ویدیوها و توییتهای کاربران ونمایندگان مجلس در فضای مجازی، میگوید: «ویروس کرونای رها شده در فضای مجازی گویا متولی ندارد.»
ذبیحپور فضای مجازی را «قتلگاه افکار عمومی» نامیده است.
این خبرنگار با اشاره به توییت «غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی»، نماینده مردم شهر رشت در مجلس در خصوص فوت دستکم ۲۰۰ نفر در گیلان بر اثر کرونا و همچنین ویدیوی منتشر شده از «فرهام زاهد»، عضو شورای شهر رشت در خصوص تلنبار شدن اجساد و جا نداشتن آرامستانهای این استان برای دفن آنها، میگوید: «آمارهای ارایه شده از سوی این افراد باعث وحشت آفرینی در میان مردم میشود.»
این گزارش همچنین ویدیوهای شهروندان از افراد مبتلا به کرونا در سطح شهر و پزشکان و پرستارانی که از مشکلات خدمات در بیمارستانها میگویند را دلیل «پمپاژ وحشت و ترس در دل مردم» میداند و سعی در عادیسازی شرایط ایران در رویارویی با بحران کرونا دارد.
«مسعود»، یکی از اساتید دانشگاه علوم پزشکی شهر همدان است. او به «ایرانوایر» میگوید: «دیروز برای خاکسپاری یکی از دوستانم که تصادف کرده و فوت شده بود، به باغ بهشت رفتم. ماموران دفن و غسالخانه میگفتند همینطوری افرادی را میآورند که میگویند به دلیل عفونت حاد تنفسی، سکته و مشکلات حاد ریوی فوت شدهاند و به ما میگویند مراحل کفن و دفن را عادی انجام دهید. ولی به نظر میآید این تعداد فوتی، عادی نیست. احتمالا اینها به دلیل کرونا فوت شدهاند.»
به گفته مسعود، مامورانی که در غسالخانه این شهر مشغول به کارند، از سوی نهادهای امنیتی تهدید شدهاند که حق ندارند از شستوشو و انجام کفن و دفن اموات سرباز بزنند: «من اولش باور نکردم ولی چون خودم دانشگاهی هستم و با مسوولان دانشگاه علوم پزشکی همدان آشنایی دارم، در این مورد تحقیق کردم. متاسفانه حرفشان درست بود.هم کادر درمان، هم ماموران کفن و دفن برای اعلام دلیل واقعی فوت کسانی که بر اثر کرونا جان باختهاند، تحت فشار گذاشته شدهاند. به پزشکان در پزشکی قانونی هم گفته شده است در گواهی کسانی که تست کرونا نداده بودند اما با علایم کرونا درگذشتهاند، علت فوت مشکل ریه یا عفونت حاد ریه یا تنگی نفس قید شود.»
این شهروند ساکن همدان با اظهار تعجب از همکاری برخی از خانوادهها با نهادهای امنیتی میگوید: «اینکه شهروندان حاضر میشوند کتمان علت اصلی را بپذیرند، خیلی عجیب است. انگار با سرپوش گذاشتن روی این قصه مشکلی ندارند. متوجه نیستند که دفن عادی این افراد، کل شهروندان را در خطر ابتلا قرار میدهد. ای کاش مسوولان، پزشکان و وابستگان و خانوادهها از تهدیدها نترسند و بر سر سلامت خود و خانوادههایشان قمار نکنند.»
«ایرانوایر» پیشتر در گزارشی خبر داده بود که برخی از پرستاران و پزشکان بیمارستانهای استان گیلان تهدید شده بودند در خصوص اعتراض به کمبود امکانات خودایمنی، از کار برکنار خواهند شد. حالا به نظر میرسد دامنه تهدیدها گستردهتر است و پزشکان و خانوادههای جانباختگان برای پیگیری دلایل جانباختن بیماران یا اعلام علت واقعی درگذشت بیمار هم تحت فشار قرار گرفتهاند. ایران وایر ۲۲ اسفند